شناسهٔ خبر: 70474311 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

ملی‌پوشی که در اسنپ کار می‌کند!

حسین رسولی ملی‌پوش دوومیدانی با چالش‌های پیچیده‌ای در زندگی حرفه‌ای و شخصی‌اش روبرو شده که او را وادار به مسافرکشی کرده است.

صاحب‌خبر -

ملی‌پوشی که در اسنپ کار می‌کند!

به گزارش تابناک به نقل از ایلنا، اردوی متمرکز دوومیدانی هم چالش‌های حسین رسولی قهرمان پرتاب دیسک بازی‌های آسیایی را رفع نکرده. ۲۱ روز اردونشینی، بهترین روز‌های اوست. امان از روزی که اردو تعطیل می‌شود. دوباره کابوس بی‌تمرینی پرتابگر دیسک شروع می‌شود. حسین رسولی مثل بقیه نمی‌تواند در شهرش تمرین کند. بالاجبار شاید در باشگاه وزنه بزند، آن هم یک درمیان، نه هر روز؛ بنابراین ترجیح می‌دهد در اسنپ مسافرکشی کند.

بعد از دو اردوی متمرکز شرایط شما چطور است؟

وقتی در اردو هستیم شرایط همه گونه خوب است، اما رهایی بعد از اردو همه چیز را خراب می‌کند. ما با پایان اردو دو هفته رها شده‌ایم؛ که برای ما خیلی ضرر دارد. چرا که ما ۲۱ روز پرتلاش را داریم و آن دو هفته بدون تمرین بدن را خراب می‌کند. در واقع برای ما با پایان تمرین ۲۱ روزه، همه چیز تمام می‌شود. انگار نه انگار ورزشکار هستیم. ما در بیست و یکمین روز اردو دایره پرتاب را می‌بوسیم و تمام.

همه بچه‌ها این شرایط را دارند؟

نه همه، یکسری از بچه‌ها مثل مهدی پیرجهان در شهرهایشان با داشتن شرایط تمرین را ادامه می‌دهند. اما من وقتی به شهرم می‌روم اصلاً هیچ امکاناتی برای تمرین ندارم و به خاطرهمین کاملاً وقتی بیرون از اردو هستم با ورزش خداحافظی می‌کنم. چرا که من وقتی در اردو هستم رکوردم به ۲۰۰ کیلو می‌رسد، اما بعد از تعطیلی دو هفته‌ای دوباره باید از ۱۰۰ کیلو شروع کنم.

در این باره با حدادی صحبت نکردی؟

من با حدادی صحبت کردم و گفته‌ام هر چه مثل ماساژور، مکمل ورزشی، اردو‌های منظم و مربی خارجی در گذشته می‌خواستی، من هم می‌خواهم. اما چیزی نگفت. من حتی با سرپرست دبیری فدراسیون هم صحبت کرده‌ام، اما مستجاب گفت حدادی مکمل نمی‌خورد و فقط ساعت ۵ صبح بیدار می‌شد. حقوق هم نمی‌دهند و هر دفعه می‌پرسیم می‌گویند صبر کنید.

پس در روز‌های تعطیلی بین اردو‌ها مسافرکشی می‌کنی؟

دقیقاً همین طوری شده. من با جایزه طلای بازی‌های آسیایی ماشین خریدم و در تعطیلات بین اردو‌ها در اسنپ مسافرکشی می‌کنم. حدادی می‌گوید برای تو چیزی مهم‌تر از ورزش نیست، اما من می‌گویم وقتی پولی نباشد، مهم می‌شود. وقتی اردو تمام می‌شود و خرج و مخارج یک ورزشکار ۵۰ میلیون تومان است. پس من کار نکنم چطور خرج کنم؟ استانی که بعد از قهرمانی در بازی‌های آسیایی به من هیچ چیز نداده و من آواره‌ام. در تهران هم خانه خاله‌ام هستم.

یعنی تو نمی‌توانی تمرین بدنسازی کنی؟

من یک روز در میان وقت کنم، تمرین می‌کنم، اما فایده ندارد، چون نه غذا دارم و نه مکمل می‌خورم و نه مربی بالای سرم است. وقتی تمرین بیرون از اردو به بدنم فشار می‌آورد و زانو درد می‌گیرم یا عضله‌ام می‌گیرد؟ در حالی که من باید ماساژور داشته باشم تا قبل از شروع تمرین حرکاتی انجام دهم و بعد تمرینم جدی شود. در نبود ماساژور با تمرین فقط درد روی درد می‌آید و من به خاطر آن از انجام کار‌های روزمره‌ام هم می‌مانم، چه برسد به انجام ورزش سنگین. آن هم من که ۳ دیسکم بیرون زده، البته قبلاً هم داشته‌ام، اما ماساژور کنارم بود و با یکسری تمرین اصلاحی برای تمرین اصلی آماده می‌شدم تا عصب‌های دیسکم آزاد شود. من چند بار این شرایط را گفته‌ام و حتی گفتم مربی ندارم و فشار عصبی روی من است و به تنهایی نمی‌توانم تمرین علمی انجام دهم، اما هیچ جوابی نگرفته‌ام.

پس قرار بود مربی برای تو انتخاب شود؟

من گفتم با سپهرزاد کار کنم، اما حدادی گفت او باید جای دیگری کمک کند و آقای کمالی را به من معرفی کردند. قرار شد من و بهنام شیری به پیشنهاد او یک هفته در مشهد تمرین کنیم، اما بلیت پرواز برای ما نمی‌گیرند. از یکطرف می‌گویند تو گل سرسبد دوومیدانی هستی، اما حتی بلیت پرواز مشهد هم برایم نمی‌گیرند. حدادی خودش می‌داند حسین رسولی در اکونومی پرواز جا نمی‌شود. فدراسیون می‌گوید هیأت‌های استانی باید برای ما بلیت بگیرند، چرا باید هیأتی که بعد از قهرمانی بازی‌های آسیایی ۳۰ میلیون به من پاداش داد، بلیت بگیرد؟ بهنام شیری هم گفت من پول ندارم بلیت پرواز بگیرم. تازه بلیت هم بگیرند ما آنجا خرج داریم. در کل کسی که پدرش پولدار نیست، مشکل دارد.