ایلنا: پرسپولیس سالها از پروسه «گشتن دنبال مربی» فارغ بود، اما طی یک سال اخیر این سومین بار است که این پروسه حوصله سربر برای این باشگاه شروع شده و اصلاً مشخص نیست فرجام خوشی داشته باشد.
زمستان سال قبل و تابستانی که پشت سر گذاشتیم دوبار همین مدیران پرسپولیس دنبال سرمربی جدید خارجی رفتند که بار اول خیلی زود عقبنشینی کرده و به اوسمار که جزئی از کادر فنی تیم بود اکتفا کردند و بار دوم در نهایت به خوان کارلوس گاریدو رسیدند که بعد از شش ماه اخراج شد و به نیمفصل هم نرسید. در واقع هر چقدر که انتخاب اوسمار توسط این تیم مدیریتی انتخاب درست و مثبتی بود انتخاب گاریدو به هر دلیلی جواب نداد و او به درد پرسپولیس نخورد.
حالا و برای سومین بار پرسپولیس دنبال یک سرمربی جدید خارجی است و با علم به اینکه کریم باقری نمیخواهد یا نمیتواند سرمربی دائم باشد مدیران باشگاه این بار میخواهند انتخاب بهتری داشته باشند آن هم با در نظر گرفتن اینکه اساساً انتخاب سرمربی جدید خارجی و باکیفیت مثل جذب بازیکن خارجی و کارآمد در این مقطع از فصل فوقالعاده دشوار خواهد شد.
اصولاً در زمستان سبد خرید باشگاهها تنگ و محدودتر است چرا که در بازار مربی و بازیکن برجستهای بیرون نمانده که بتوان سراغش رفت. معمولاً در نقل و انتقالات زمستانی همان مربیانی که تابستان قبل و احتمالاً سال قبلتر از آن بیکار بودند در فهرست «مربیان بدون باشگاه» برای مدیران باشگاه پرسپولیس لیست میشوند و خیلی از اسامی همانهایی هستند که درست یک سال قبل هم به درویش یا بادامکی پیشنهاد شده بودند.
یکسال قبل تلفن همراه مدیران باشگاه پرسپولیس پر شده بود از اسامی، پروفایل رزومه و رقم درخواستی مربیان خارجی که خیلیهایشان مدتهاست بیکار هستند و برای ماجراجویی دنبال تیم جدید میگردند و البته مثل گاریدو هراسی از اخراج قبل از رسیدن به نیمه راه و بدون هیچ دستاوردی هم ندارند.
در عین حال این اتفاق در رسانهها هم به صورت روتین رخ میدهد و همه دوست دارند فهرستی از مربیانی که احتمالاً به کار پرسپولیس میآیند یا به مدیران باشگاه پیشنهاد شدهاند را ردیف کنند تا هواداران درباره آنها بحث کرده و اینطوری کامنتها بیشتر و مباحثهها و مجادلات داغتر شود.
با این وجود چند نکته را برای روشنگری در خصوص انتخاب نهایی مدیران باشگاه پرسپولیس باید در نظر گرفت. نکاتی که به احتمال فراوان درویش، بادامکی یا هر مدیری که مسئول این کار شده طی دو نوبت قبلی با آن دست و پنجه نرم کرده و کم و بیش تجربه مفیدی از این موارد دارد.
اول اینکه مانور روی اسامی بزرگ بیهوده است چرا که رقم درخواستی این مربیان بالاست. مثلاً نیکو کواچ که سرمربی تیم ملی کرواسی و بایرن مونیخ بوده حتماً رقم بالایی درخواست میکند و اصلاً با بودجه پرسپولیس جور در نمیآید. حتی هرنان کرسپویی که العین را به فینال آسیا رسانده و البته با الدحیل مقابل پرسپولیس تسلیم محض بوده هیچ وقت غرامت ۵ میلیون دلاری العین را رها نمیکند تا به خاطر یک میلیون دلار به پرسپولیس بیاید.
نکته دوم اینکه برخی مربیانی که نامشان زمستان گذشته شنید شد و احتمالاً دوباره شنیده میشود برای مواجهه با چالش پیشروی پرسپولیس مناسب نیستند. مثلاً فلیکس ماگاتی که هفتاد سالگی را پشت سر گذاشته با چه انگیزهای از وسط فصل به فوتبال ایران و پرسپولیس بیاید؟
نکته سوم اینکه بهتر است مدیران باشگاه پرسپولیس اصلاً به مربیان اروپای غربی فکر نکنند چرا که اساساً ۹۰ درصد آنها حاضر به کار در فوتبال ایران نیستند. برای نمونه مربیان هلندی مثل فرانک دی بوئر آنقدر با دیسپیلن و اهل نظم و مقررات هستند که بعید است حتی به حضور در فوتبال ایران فکر کنند. این اتفاق یک سال قبل در مورد والتر ماتزاری ایتالیایی هم افتاد و او نیز به ایران نیامد. یا مثلاً لوسین فاوره سوئیسی که سالها در بوندسلیگا کار کرده نیز در این دسته قرار میگیرد.
در واقع با در نظر گرفتن بودجه پرسپولیس و شرایط پیچیده زمستان و البته نکاتی که ذکر شد سبد خرید پرسپولیس محدودتر و پروسه انتخاب دشوارتر میشود. پرسپولیس از مربی اسپانیایی خیری ندید و حتی شاید مربی بزرگتری مثل کیکه سانچس فلورس هم گزینه مناسبی برای سرخها نباشد (هر چند بعید است او به ایران بیاید) و در این شرایط لیست مدیران باشگاه به مربیان درجه دو از اروپای شرقی یا برزیل محدود خواهد شد که البته امیدواریم سراغ آنهایی که سالهاست تیمی نداشتهاند و فقط برای جهانگردی دنبال تجربه حضور در فوتبال آسیا هستند، نروند.