به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین امیر مهاجرمیلانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، پنجم دی ماه در نشست علمی «نقد کتاب فاطمه فاطمه است» با بیان اینکه ممکن است پرسیده شود کتابی که 50 سال قبل نوشته شده است چرا باید امروز نقد شود؟، گفت: دانسته یا ندانسته بخشی از تاریخ اندیشه دینی ما در دوره معاصر را باید در اندیشه مرحوم شریعتی جستوجو کنیم؛ برخی از اندیشمندانی که نسبت به حوزه مطالعات زنان حساس هستند، میگویند اندیشه جنسیت کاملا متأثر از اندیشههای شریعتی است؛ خانم صادقی از پژوهشگران علوم اجتماعی میگوید زن مطلوب و ایدهآل گفتمان انقلاب، زنی است که شریعتی آن را در کتاب «فاطمه، فاطمه است» ساخته است.
مهاجرمیلانی با بیان اینکه زن امروز اسیر اندیشههای شریعتی است، افزود: به شدت اندیشه شریعتی جدی است و امروزه در حوزه علوم انسانی بازگشت به شریعتی هم به وفور دیده میشود و کسانی چون آقایان قائمیراد، امیری و ... سخن از بازگشت به او دارند و معتقدند اندیشه شریعتی ظرفیتی دارد که میتواند بخشی از مشکلات معاصر را حل کند. شریعتی در غرب هم به مثابه یک جامعهشناس کلاسیک ایرانی مطرح است و برخی شریعتی را به مثابه خورشید شرق معرفی کردهاند.
مقاومت آگاهانه زن مسلمان در نظر شریعتی
مهاجر میلانی با تأکید بر بازبینی انتقادی اندیشه شریعتی، اضافه کرد: مقاومت آگاهانه زن مسلمان از کلیدواژههای پرتکرار در اندیشه شریعتی است؛ امروز اگر ما در باب مقاومت همایش میگیریم و آن را به آگاهانه و ناشیانه و ... تقسیم میکنیم، عیناً کلیدواژههای شریعتی را مورد استفاده قرار میدهیم. آیا شریعتی در کتاب «فاطمه فاطمه است» دنبال معرفی زندگینامه آن حضرت است؟ چرا وی به مثابه یک اندیشمند اجتماعی این کتاب را می نویسد؟ هدف وی ساماندادن مقاومت آگاهاه در برابر مدرنیسم غربی در حوزه جنسیت است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: ایشان معتقد است ما با هجوم مدرنیسم غربی و بحران جنسیت مواجهیم و جنبش زنان را نباید جنبشی فقط در راستای استیفای حقوق زنان بفهمیم بلکه در صورت مداخله حاکمیت مسئله جنسیت به بحران جنسی تبدیل خواهد شد. نظام سرمایهداری جنس زن را به این باور میرساند که برای رشد و شکوفایی خود باید بدنش را مصرف کند.
وی با بیان اینکه شریعتی «فاطمه فاطمه است» را نوشت تا الگویی آگاهانه در برابر مدرنیسم غربی معرفی کند، افزود: ایشان معتقد است بحران جنسیت و این تکانه شدید غربی همه زیرساختهای روحی و فکری شرق را در خواهد نوردید و ایجاد بحران خواهد کرد و در ایران هم معتقد است یک گفتمان سنتی و یک گفتمان مدرن وجود دارد و هر دو به نوعی بحران جنسیت را در ایران تشدید میکنند یعنی نه زن مدرن و نه زن سنتی نمیتواند الگو باشد لذا الگوی سوم و زن با مدل سوم از کلیدواژگان پرتکرار شریعتی است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه وی فاطمه را به مثابه الگوی زن سوم معرفی کرده است، گفت: البته ایشان معتقد است که فاطمه باید بازخوانی و روایت بازخوانیشده همراه با وجوه دوره معاصر ارائه شود؛ او میگوید هر تلاشی برای بازگرداندن زن سنتی به دنیای کنونی به نحو گریزناپذیری شکست خواهد خورد لذا جریانی از اندیشه دینی که دنبال آوردن زن سنتی است، قطعاً شکست خواهد خورد و زن مدرن، روح زیبای زن سنتی را از بین میبرد.
مهاجر میلانی بیان کرد: زن مدرن از منظر شریعتی زنی رقتانگیز است که جز توجه به اسافل اعضا و غفلت از اعضای عالی هیچ غمی ندارد البته او زن اروپایی را از زن مردن جدا میکند زیرا مسئولیتپذیر و آگاه و نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی خود حساس است؛ وی میگوید زن مدرنی که از طریق روشنفکران درجه دو و سه برای ایران تصویر میشود، زن شب است نه زن روز است که باید بدنش را مصرف کند و بزرگترین سلاح در برابر این هجمه را بازگشت به خانه فاطمه میداند.
کلانپروژه شریعتی در «فاطمه فاطمه است»
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه «فاطمه فاطمه است» بازسازی تاریخ براساس یک نظام ارزشی خاص و یک کلان پروژه برای شریعتی است، تصریح کرد: به تعبیر شریعتی برای زن آگاه چهره بزک کرده زن غربی جذابیتی ندارد بلکه او دنبال مدل سومی است که نه سنتی است و نه مدرن به این معنا.
مهاجرمیلانی با بیان اینکه اگر مقاومت ناشیانه در نگاه زن سنتی، عاملی برای استقرار زن تجددی است، چهره تنفرآمیزی از دین را برای زن امروز روایت خواهد کرد و این زمینه دوری از دین را ایجاد خواهد کرد و نه مقاومت آگاهانه، اظهار کرد: او معتقد است که جریان سنتی از یک زاویه و جریان مدرن هم از زاویه دیگر مسئله را خراب میکند؛ او میگوید جوامع غربی نمیگذارند زن اروپایی در نگاه اصیلش به جوامع اسلامی معرفی شود و در مورد چرایی آن هم میگوید چون نمیخواهند گوش و چشم زن شرقی باز شود و به تعبیر وی فکر و ذهن آنان به اسافل اعضایشان باشد. از دید وی، زنی که در مجله «زن روز» تصویر میشود زن روز نیست بلکه زن شب است.
وی تصریح کرد: شریعتی در الگوی زن سوم به زن شرقی نظر مثبتی دارد و صرفاً خواستار زدودن غبار ارتجاع و برخی سنتهای جاهلی است و کلیت زن شرقی بسیار متعالی است؛ او بر این باور است که الگوی سومی که ما دنبال آن هستیم باید مبتنی بر اسلام باشد. اگر بخواهیم الگوی موفقیتآمیز داشته باشیم باید اسلام را در نظر بگیریم و این نگاه، نگاهی کاملاً عملگرایانه است. در سنت عرفانی ما هم این مدل سوم وجود دارد از جمله عطار در اشعار خود مورد اشاره قرار داده است.
مقاومت به معنای مشارکت در ساخت
میلانی اضافه کرد: کلیدواژه شریعتی مقاومت آگاهانه است ولی برداشت وی از این مقاومت، مشارکت در ساخت زن با سوم است؛ او توضیح میدهد به جبر تاریخی بازگشت به زن گذشته اصلاً ممکن نیست و زن را خواهند ساخت لذا چه بهتر که ما با دستان خودمان در ساخت این زن نقش داشته باشیم؛ مطهری میگوید ما زن سوم را نمیسازیم بلکه آن را از متن دین کشف میکنیم ولی شریعتی میگوید ما باید زن سوم را خودمان با ابتنای به دین بسازیم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه او معتقد است مورخ باید به مثابه یک هنرمند، زن سوم را بسازد، تصریح کرد: از دید ایشان شأن مورخ، هنرمندی است؛ هنرمند یکسری مواد خام مانند درخت و ... میبیند و در عالم خلاقیت یک صحنه هنری زیبا خلق میکند؛ مورخ هم باید مواد خام تاریخی را براساس مسئولیت اجتماعی امروز ترکیب کند و چهره زیبایی بسازد و فاطمه، فاطمه است از این منطق پیروی میکند؛ شریعتی تعهد تاریخی به سنت برخلاف سروش ندارد.
وی افزود: منتقدین شریعتی مانند خانم صادقی قصد دارند بگویند فاطمه، فاطمه است، فاطمه شریعتی است و البته شریعتی هم ابایی از این مسئله ندارد که من به منطق سنت پایبند نیستم زیرا باید از فاطمه، فاطمهای بسازم که زن مدرن امروز در وجود او احساس کهنگی نکند. من از ابوذر سوسیالیستی میسازم که بزرگترین سوسیالیستهای امروز غرب در برابر او احساس شرمندگی کنند. بهترین راه ساختن، داشتن فرهنگ و مواد خام غنی قابل تفسیر است که با اعمال خلاقیت و هنر، تصویری هنری از آن فر هنگ غنی برای زن و مرد امروز بسازیم.
وی با بیان اینکه شریعتی برخی وجوه تاریخ زندگی فاطمه(س) را که با برساخت امروز هماهنگ نیست روایت نمیکند، تأکید کرد: شریعتی میگوید هدف پیامبران تأیید سنن ناکارآمد اجتماعی زمانه خودشان نبود و طوری هم نبودند که بگویند یکشبه میکوبیم و میزنیم و از بین میبریم بلکه ظاهر را حفظ ولی این سنن را از درون استحاله میکردند یعنی ما باید همه نمادهای شیعه را حفظ کنیم ولی طوری تفسیر کنیم که با برساخت امروز سازگار باشد. تشیع علوی و صفوی هم در این راستا است. امامت و نص و اجتهاد و اجماع و همه نشانههای گفتمان شیعی میمانند ولی معنای جدیدی به آن اعطا میشود. لذا شریعتی به فاطمه تاریخی هم پایبند نیست.
انتهای پیام