نابینایی یا افسانه؟
در بسیاری از روایتها آمده است که رودکی نابینا بوده، اما درباره اینکه این نابینایی مادرزادی بوده یا در کودکی رخ داده، اختلاف نظر وجود دارد. محمد عوفی در کتاب لبابالالباب او را نابینای مادرزاد دانسته است، اما ابوزراعه گرگانی تنها به نابینایی او اشاره کرده و گفته است:
اگر به کوری چشم او بیافت گیتی را/ ز بهر گیتی من کور بود نتوانم.
حتی فردوسی نیز در شاهنامه به نابینایی رودکی اشاره کرده و آورده است:
گزارنده را پیش بنشاندند/ همه نامه بر رودکی خواندند.
این شواهد، بهویژه از اشعار شاعران دورههای سوم تا پنجم هجری، تأییدکننده نابینایی رودکی هستند.
نوازندهای افسونگر
رودکی نهتنها شاعری توانا بود، بلکه در نوازندگی نیز مهارتی حیرتانگیز داشت. گفته میشود او چنگ مینواخت و موسیقیاش چنان تأثیری داشت که حتی امیر سامانی را مجذوب خود کرده بود.
روزی رودکی با شعری که با چنگ مینواخت، دل امیر سامانی را چنان برد که او بیدرنگ، بدون پوشیدن کفشهایش، سوار بر اسب شد و به سوی بخارا تاخت. بیت معروف «بوی جوی مولیان آید همی/ یاد یار مهربان آید همی»، نمونهای از قدرت تأثیرگذاری شعر و موسیقی رودکی است.
میراثی ماندگار
بسیاری از اشعار رودکی از بین رفتهاند، اما یکی از آثار ماندگار او ترجمه منظوم کلیله و دمنه است. این اثر، که در اصل کتابی هندی بود، در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد و سپس ابن مقفع آن را به عربی برگرداند. رودکی این اثر را به شعر فارسی درآورد و جایگاه خود را بهعنوان شاعری ماندگار در تاریخ ادبیات ایران تثبیت کرد.
شاعر عدالت و اتحاد جهانی
شهرت رودکی فراتر از مرزهای ایران رفت. در سال 2008، طی آیینی به میزبانی سازمان ملل متحد، بان کیمون، دبیر کل وقت سازمان ملل، از رودکی بهعنوان «شاعر عدالت» یاد کرد. او گفت: «اشعار رودکی میتواند مبنای اتحاد جهانی قرار بگیرد، چرا که او شاعر خوبیها و عدالت بود.»
آرامگاهی در قلب تاجیکستان
پس از سالها گمشدن محل دفن رودکی، صدرالدین عینی، پژوهشگر برجسته تاجیک، آرامگاه او را کشف کرد. بررسیهای علمی روی استخوانهای یافتشده، نابینایی او را تأیید کرد. در نهایت، بر فراز گور او، بقعهای مشابه آرامگاه عطار نیشابوری ساخته شد. این آرامگاه اکنون در روستای بنجرودک (پنجکنت)، در 170 کیلومتری شمال دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، قرار دارد و بهعنوان میراثی گرانبها از پدر شعر فارسی شناخته میشود.