رودکی از شاعران ایرانی دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است. رودکی به روایتی از کودکی نابینا بوده است و به روایتی بعدها کور شد. او در روستایی بهنام بَنُج رودک در ناحیهٔ رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد. وی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد، با این حال در سالهای پایانی عمر مورد بیمهری امرا قرار گرفته بود.
چرا به رودکی پدر شعر فارسی گفته میشود؟
او نخستین کسی بود که زبان شعر را از پهلوی به فارسی تغییر داد! و این از بزرگترین و ماندگارترین کارهای او بود. همچنین او برای اولین بار کلیله و دمنه را از عربی به فارسی ترجمه کرد و از نثر به نظم درآورد. با سندبادنامه هم چنین کرد.
ماجرای معروفترین شعر وی یعنی" بوی جوی مولیان" بدین شرح آماده است:
روایت است که یکی از امیران ساسانی که برای تفرج از پایتخت ( بخارا) به منطقهای نزدیک هرات رفته بود، حدود چهارسال در آنجا ماندگار شد. اطرافیان که ازین تفرجِ طولانی مدت خسته شده بودند، دست به دامان رودکی شدند. رودکی نیز این غزل زیبا را سرود و برای تاثیرگذاری هر چه بیشتر، آن را با همراهی ساز چنگ برای امیر خواند:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا! شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی
گر به گنج اندر زیان آید همی
امیر ساسانی چنان تحت تاثیر قرار میگیرد که بدون پوشیدن کفش سوار بر اسب میشود و دستور حرکت به سوی بخارا را میدهد.
به روایتی رودکی از پرکارترین شاعران پارسیگو بوده است اما از این گنجینه او تنها حدود هزار و چند بیت باقی مانده است. دیوان اشعار را، رودکی پایهگذاری کرد. وی بر شاعران بزرگ بعد از خود تاثیر بزرگی داشت. چنان که حافظ در دیوانش آورده:
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
خیز تا خاطر بدان تُرک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
او در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) درگذشت.