دیدگاه
از تاچر تا جولانی!
صاحبخبر - محمد حسننیا: احمد الشرع نسخه بهروز شده محمد الجولانی است. البته برای پاسخ به این پرسش که روند حکمرانی او هم مانند اسم، قیافه و لباسش نونوار شده یا خیر، هنوز زود است. او اکنون در قصرالشعب دمشق با بسیاری از سیاستمداران و مسؤولان کشورهای مختلف از آمریکا تا ترکیه دیدار میکند و قصد دارد چهره جدیدی از خود را به نمایش بگذارد. او فعلا قصد دارد اینگونه خود را نمایش دهد که ردای تروریسم از تن درآورده و قصد دارد سیاستمدار آینده شام باشد. در واقع، تبدیل الجولانی از «رهبر جهادی به سیاستمدار اپوزیسیون»، چیزی نیست که یک روزه اتفاق بیفتد. دگرگونیهای تدریجی در الجولانی ممکن است نمونهای برای مطالعه متخصصان بازاریابی سیاسی و محققان در زمینه مبانی ایجاد تصویر عمومی یا «برند متمایز» سیاستمداران باشد. در رسانههای اجتماعی، مفسران برای اندازهگیری تغییرات در طول ریش، آراستگی و نحوه صحبت کردن او به رقابت میپردازند اما همانطور که کریستوفر بیچ، استاد بازاریابی در دانشگاه ناتینگهام میگوید، این تغییر یک پدیده جدید یا منحصربهفرد نیست. نمونه بارز این ریبرندینگ در سیاستمداران قبلی هم وجود دارد. تاچر در دوران قبل از نخستوزیری انگلیس از این ترفند استفاده کرد و میخواست طوری به نظر برسد که میتواند جزیره را مدیریت کند. تاچر سپس کارشناسانی را در روابط عمومی و بازاریابی به کار گرفت تا تصویری به دقت بافته شده ایجاد کند که او را به عنوان فردی که الزامات رهبری را برآورده میکند، نشان دهد. اکنون جولانی همین برند متفاوت را در پیش گرفته است. صف طولانی و متعدد رسانههای خارجی برای مصاحبه با جولانی، دیدارهای متعدد با سران کشورهای مختلف و همچنین بازدید و عکس گرفتن با مردم کوچه و بازار و برخی صحبتهای او، نشان میدهد پس پرده برای ریبرندینگ جولانی سیاستی نهفته است. جولانی همان راهی را میرود که زلنسکی سالهای قبل طی کرده بود. زلنسکی ابتدا به عنوان یک نویسنده و کمدین شناخته میشد و در سریالی به نام «خدمت مردم» که داستان یک شهروند عادی را روایت میکند که رئیسجمهور میشود به شهرت دست یافت. با اوج گرفتن ستاره او در دنیای سیاست، زلنسکی از پیشینه خود استفاده کرد تا خود را به عنوان الگویی متفاوت از نخبگان سیاسی سنتی در اوکراین معرفی کند. او حتی این شوآف را بعد از حمله روسیه به اوکراین هم کنار نمیگذارد و میخواهد با این جنگ باز به پوپولیسم رسانهای ادامه دهد. بازاریابی سیاسی همان قوانین و اصول بازاریابی تجاری را به عاریت گرفته و آنها را در دنیای سیاست به کار میگیرد. اکنون جولانی قصد دارد با کمک همین ترفند خود را از بند جولانی برهاند و الشرع را برای مردم به نمایش بگذارد. او درصدد است با کمک شرکای ترک خود اینگونه وانمود کند که دیگر افراطی نیست و با دنیای جدید آشتی کرده است، با القاعده و داعش رابطهای ندارد و خود را فرزند سوریه نشان دهد. این همان نقطه اصلی در تغییر برند است که غربیها سعی دارند برای جولانی ایجاد کنند. این همان بازاریابی سیاسی است که برای جولانی در پیش گرفته شده است. امروز بازاریابی سیاسی یک صنعت چند میلیون دلاری است که دقیقا مخاطبان را هدف قرار میدهد و تأثیر گستردهای دارد. ایجاد یک تصویر عمومی یا یک نقطه عطف در دنیای سیاست به معنای ایجاد یک روایت منسجم است که ارزشهای جامعه را منعکس میکند. کمپینهای باراک اوباما برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سالهای 2008 و 2012 نمونهای از کاربرد موفقیتآمیز این اصول بازاریابی است. اوباما برای نشان دادن انعطافپذیری بیشتر، ظاهر متفاوتی را به کار گرفت؛ کراوات و لباس رسمی برای برخی اقشار از مخاطبان و آستینهای بالا زده و بدون کراوات برای برخی دیگر. بیچ میگوید: «اوباما میخواست گاهی بهطور رسمی بهعنوان یک دولتمرد ظاهر شود و در برخی مواقع ساده و دوستانه ظاهر شود تا به رأیدهندگان نزدیکتر باشد. احمد الشراع تلاش میکند از گذشته مشکلساز خود جدا شود و به عنوان یک رهبر ملی ظاهر شود که به دنبال آزادی سوریه است. این فرآیند تغییر شکل تصادفی نیست و طبق خواست شرکای وی برای تغییر چهره او است، زیرا ترکیه فعلا نمیخواهد گزینهای مثل جولانی را از دست بدهد و با چهرهسازی از وی او را برای مدیریت آینده سوریه مهیا میکند.∎