سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبهای با شبکه المیادین لبنان تصریح کرد: اساسا هدف ما از کمک به سوریه، مبارزه با گروههای تکفیری و حفظ امنیت سوریه، عراق و ایران بود. بعد از جنگ هم در قالب ابتکار آستانه با نمایندگان معارضه ارتباط داشتیم. اگر آنها واقعا از تفکر تکفیری عبور کرده، دنبال همزیستی باشند، این خود نشان میدهد که مبارزه ما با تکفیریها موفق بوده است.
آنچه در پی میآید متن کامل این گفتوگو است:
المیادین: منطقه شاهد تحولات زیادی است که شاید بارزترین آنها رویدادهای سوریه و سقوط رژیم سابق در دمشق، همزمان با رفتار تهاجمی اسرائیل در چند جبهه باشد. در حالی که همچنان عدم قطعیت، ویژگی آیندۀ روابط ایران و کشورهای غربی است و یک ماه پیش از آنکه ترامپ رسماً زمام قدرت را در ایالات متحده آمریکا به دست گیرد، شرایط کنونی چه موازنههایی ایجاد خواهد کرد؟ ارزیابی تهران از آینده روابط راهبردی خود در منطقه و عرصۀ بین الملل چگونه است؟ این پرسشها و پرسشهای دیگر را اینجا در تهران، پایتخت ایران، در گفتوگوی ویژه با رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران، دکتر سیدکمال خرازی مطرح خواهیم کرد.
پرسش: سوریه همیشه نقطه یا عرصۀ همگرایی و واگرایی بین تهران، آنکارا و مسکو بوده است. روایتهای زیادی در مورد سقوط رژیم سابق در سوریه منتشر شده است. در تهران، اتفاقی را که افتاده است، چگونه تفسیر میکنید؟ آیا در جایی نقشهای علیه تهران طراحی شده است؟
هر سه کشور که عضو ابتکار آستانه بودند، طبیعتا در همکاری با هم تلاش کردند که مشکل سوریه و معارضین حل شود. البته هر کدام از سه کشور اهداف خود را داشتند. هدف ما حمایت از مقاومت بود. ترکیه هدف خود را پیگیری میکرد و روسیه هم همین طور. البته رژیم اسرائیل نیز در پی اهداف خود بود و مرتب سوریه را بمباران میکرد. روسیه در حالی که آسمان سوریه را در اختیار داشت، در برابر بمبارانهای رژیم اسرائیل، اقدامی نکرد.
اینکه این اتفاقات افتاد و نیروهای معارض توانستند با سرعت پیش روند و شهرهای عمده را بگیرند، دلایلی داشت. مهمترین دلیل این بود که ارتش سوریه مقاومت نکرد. نیروهایی که از طرف ایران به نام فاطمیون در سوریه حضور داشتند، به اتکای ارتش و پشتیبانی هوایی روسیه میتوانستند مقاومت کنند. وقتی این اتفاق نیفتاد، طبیعتا نمیتوانستند به تنهایی میدان جنگ را اداره کنند، لذا عقبنشینی کردند و به ایران بازگشتند.
این البته یک طرح آمریکایی – اسراییلی بود. نشانهاش هم این است که بلافاصله مقامات آمریکایی به دمشق رفتند و با رهبران معارضین دیدار کردند. آنها حتی جایزه ۱۰ میلیون دلاری که برای دستگیری آقای جولانی تعیین کرده بودند، لغو کردند. خود این نشانه آن است که این طرح، آمریکایی بوده است.
گروهها و کشورهای مختلف، از جمله ترکیه در این قضیه نقش داشتند و در آینده هم نقش خواهند داشت. برای همین، همکاری کشورهای منطقه برای حل مسائل سوریه اهمیت بسیاری خواهد داشت. نمیتوان بدون همکاریهای منطقهای این مسئله را فیصله داد.
ترکیه با سوریه اختلاف ارضی تاریخی داشت. آن اختلاف، خودش انگیزهای برای ترکیه بود که بخواهد حمایت لجستیکی و آموزشی از نیروهای معارض در حرکتشان برای در اختیار گرفتن سوریه داشته باشد. این اختلاف در گذشته هم بود. حتی در زمانی که من وزیر امور خارجه بودم، چنین اختلاف ارضی بین سوریه و ترکیه رخ داد که با وساطت ایران و مصر متوقف شد.
همه این عوامل موثر بود. هم طرح آمریکایی – اسرائیلی و هم نقشی که اختلاف ارضی ترکیه با سوریه داشت، سقوط حکومت بشار اسد را رقم زد.
پرسش: تا این لحظه، عملکرد گروههای جدید حاکم در سوریه را چگونه میبینید؟ آیا تماس مستقیمی وجود دارد؟ عوامل تعیینکننده آینده روابط تهران با آنها چیست؟
هدف اصلی ما از اینکه از دولت آقای بشار اسد حمایت کردیم، مبارزه با تکفیریها بود. تکفیریها خطری برای کل منطقه بودند. نه تنها سوریه، بلکه امنیت عراق و ایران هم نیازمند آن بود که با تکفیریها مبارزه شود. اینکه ما به دولت سوریه کمک کردیم، به این دلیل بود که دولت سوریه، عضو گروه مقاومت در برابر رژیم اسرائیل بود و الا تشابهی میان نظام ما و نظام سوری وجود نداشت.
نیروهای معارض که اکنون سوریه را در دست دارند، تا به حال رفتار خاصی علیه جمهوری اسلامی ایران نداشتهاند. البته مواضع آنها نسبت به جمهوری اسلامی ایران مثبت نیست، اما عملا کاری انجام ندادهاند. رفتار و مواضع ما نسبت به آنها تابع رفتار و مواضع آنها در آینده خواهد بود.
آنچه برای ما مهم است استقلال و تمامیت ارضی سوریه است. امیدواریم که چنین شود و در آینده جوانان سوری بتوانند از کشور خودشان در برابر تجاوزات رژیم اسرائیل حفاظت کنند.
پرسش: بر اساس گفتههای شما، دمشق شریان حیاتی محور مقاومت بود. تغییر نظام چه بازتابی بر معادله مقاومت خواهد داشت و امروز، پس از تجاوز به غزه، تجاوز به لبنان و همچنین سقوط نظام سوریه، چگونه میتوان آن را توصیف کرد؟
دمشق نقش بسیار حیاتی را در محور مقاومت بازی میکرد. آنچه اتفاق افتاد در راستای راهبردی بود که نتانیاهو در سال ۱۹۹۶ و بعدا در سال ۲۰۰۲، در مجلس سنای آمریکا آن را بیان کرد. او گفته بود راه حل مشکل فلسطین، سرنگونی دولتهایی است که حامی فلسطین هستند. آنچه اتفاق افتاد، اجرای این راهبرد بود.
در برابر این راهبرد کشورها باید مقاومت کنند و اجازه ندهند دولت نتانیاهو در این قضیه موفق شود. البته این سیاست همیشه مورد حمایت آمریکا بود، به طوری که آقای اوباما اولین کسی بود که گفت «اسد باید برود»؛ بنابراین سیاست آمریکا همواره مخالفت با دولت بشار اسد بود. آنچه روی داده است در جهت اجرای چنین راهبردی بوده است.
البته، مقاومت ادامه پیدا خواهد کرد، زیرا ریشه مقاومت در جان و روح فلسطینیهاست. مادامی که آنها با تجاوز رژیم اسرائیل روبهرو هستند و این رژیم اراضی آنها را تصاحب کرده، این مقاومت ادامه خواهد یافت و با رفتن و آمدن این دولت یا آن دولت، مقاومت خاموش نخواهد شد.
کسی پیش بینی نمیکرد حماس و جهاد اسلامی به وجود آیند؛ گروههای مسلح توانمند و باانگیزهای که بتوانند از فلسطین در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی دفاع کنند. این خودش پدیده جالبی بود و کسی آن را پیش بینی نمیکرد؛ لذا مقاومت فلسطین که از ۱۹۴۷ شکل گرفته، اکنون بسیار قویتر شده است.
کسی باور نداشت که روزی کرانه باختری مسلح شود. امروز میبینید که گروههای مسلح در کرانه باختری هم در حال دفاع از آرمان فلسطین هستند. همه اینها نشان میدهد که آنقدر ریشه مقاومت قوی است که با اجرای چنین راهبردهایی و جنگ و حتی سرنگونی برخی از دولت ها، مقاومت خاموش شدنی نخواهد بود.
پرسش: با توجه پیشروی اسرائیل به عمق خاک سوریه و انهدام زیرساختهای نظامی راهبردی این کشور و همچنین در غیاب سامانههای راداری سوریه و پدافند هوایی روسیه در منطقه، آیا ایران بیش از پیش در معرض تهدید قرار میگیرد؟
تجاوزات رژیم اسرائیل به سوریه جدید نیست. ارتفاعات جولان سال هاست که در تصرف اسرائیل است. این روزها البته رژیم اسرائیل از فرصت نبود حکومت در سوریه استفاده کرد تا تجاوزات خود را گسترش دهد؛ لذا اراضی بیشتری را تصرف کرده، روزانه بمبارانهای وسیعی را انجام میدهد و مراکز نظامی و حتی غیرنظامی سوریه را هدف میگیرد؛ بنابراین چنین پدیدهای از قبل بوده و امروز هم رو به گسترش است.
در خصوص تهدید ایران، در همان زمانی هم که آقای بشار اسد حاکم بود، رژیم اسرائیل تلاش میکرد ایران را تهدید کند و از آن جهت وضعیت تفاوتی نکرده است. آن زمان هم با استفاده از آسمان اردن، سوریه و عراق سعی میکرد از راه دور به مراکز نظامی ما آسیب برساند؛ بنابراین از جهت تهدید، تفاوتی در وضعیت حاصل نشده است.
ما در برابر تجاوزات رژیم اسرائیل باید مقاومت کنیم و قدرت مقاومت هم داریم، چنانکه آن را به نمایش گذاشتهایم.
پرسش: نتانیاهو دیگر نه تنها به حمله به سایتهای هستهای ایران، بلکه به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران تهدید میکند و اخیراً خطاب به مردم ایران به تعبیر خودش “رهایی از رژیم ایران” را به آنها وعده داد. آیا اقدام خارجی آمریکا و اسرائیل با حمایت اروپا برای سرنگونی نظام را جدی گرفتهاید؟
طرح تغییر نظام ایران، جدید نیست. این طرح آمریکایی – اسرائیلی از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران با شیوههای مختلف پیگیری شده است. از انجام کودتا گرفته تا کمک به صدام در جنگ، برای تغییر نظام ما تلاش کردند. تحریم و فشار حداکثری را تجربه کردند، اما با شکست مواجه شدند؛ بنابراین موضوع جدیدی نیست. در برابر چنین توطئهای طبیعتا ما بایست قوی باشیم.
قدرت است که میتواند در برابر توطئه آنها بازدارندگی ایجاد کند. ما از ابتدای انقلاب در این جهت حرکت کردهایم؛ لذا تواناییهای بالایی داریم و دشمنان ما از تواناییهای بالفعل و بالقوه ما کاملا مطلع هستند.
پرسش: تجاوزات و تهدیدهای مداوم اسرائیل به یمن که مصرّ به حمایت از غزه است، ادامه دارد. موضع تهران در این مورد چیست و جنگی جدید علیه یمن چه پیامدهای راهبردی میتواند داشته باشد؟
یمنیها تا به حال خیلی خوب از خودشان دفاع و از فلسطینیها حمایت کردهاند. یمنیها انسانهای بسیار باهوشی هستند. عملا بنادر رژیم اسرائیل در دریای سرخ به دلیل حملات یمنیها به کشتیهایی که عازم این بنادر بودند، ورشکسته شدهاند. فراتر از آن امروز تل آویو در خطر موشکهای فراصوت یمن قرار دارد. همین دیروز بود که دوباره موشکی زدند که به تل آویو اصابت کرد و تلفات هم داشت؛ بنابراین یمنیها مقاوم هستند. آنها باکی از جنگ و تجاوز رژیم اسرائیل و آمریکا ندارند و به خوبی در حال دفاع از هویت خود و فلسطین هستند.
پرسش: بر شما پوشیده نیست که پایگاه مردمی مقاومت در منطقه به ویژه لبنان اعتقاد دارد که ایران میتوانست برای بازدارندگی اسرائیل و جلوگیری از ادامه جنایات آن، به ویژه پس از شهادت سید حسن نصرالله اقدامات بیشتری انجام دهد. به آنها چه میگویید؟
ما از کمک به مردم لبنان و مقاومت لبنان هیچ دریغ نکردیم. آنچه میتوانستیم در اختیار آنها گذاشتیم. مشارکت مقاومت لبنان در جنگ علیه رژیم اسرائیل هم ابتکار خود مقاومت بود. نیروهای محور مقاومت در هر جا، چه در لبنان، چه در یمن، چه فلسطین و چه در عراق، به دستور ما عمل نمیکنند، بلکه خود به صلاحدید خودشان با رژیم اسرائیل و تجاوزات این رژیم مقابله میکنند.
البته تسری جنگ به کل منطقه را به مصلحت نمیدانیم. چون وقتی جنگ به منطقه سرایت کند، همه آسیب خواهند دید و همه در منطقه مداخله خواهند کرد. اما اگر به ایران تجاوز شود، ما متقابلا پاسخ خواهیم داد، چنانکه تاکنون نیز پاسخ دادهایم.
پرسش: از نظر راهبردی در منطقه، آیا واقعاً محور ترکیه – قطر که مورد حمایت آمریکاست، همزمان با افول سایر کشورها از جمله ایران، عربستان سعودی و عراق، به تعیین کننده سیاستهای منطقه تبدیل شده است؟
از این گونه اتفاقات در منطقه ما خیلی افتاده است. در طول تاریخ دخالتها، ترورها، کودتاها و … مرتب اتفاق افتاده است. الان نمیتوان خیلی سریع قضاوت کرد. بایست صبر کرد و دید اوضاع چگونه پیش میرود. خطر درگیری گروههای مختلف و خطر تجزیه سوریه بالاست، زیرا احتمال مداخلات مختلف از جمله دخالت آمریکا، ترکیه و رژیم اسرائیل وجود دارد.
یک نکته هم این است که با فرض اینکه حکومت جدید سوریه بتواند مشکلات خود را حل کند، آیا به کسانی که کمک شان کردهاند، وفادار خواهند ماند یا خیر؟ خاطرتان هست چه کسی عمدتا به طالبان در افغانستان کمک کرد؟ پاکستان بود. ولی امروزه طالبان به پاکستان وفادار نیست و مشکلات متعددی با هم دارند؛ بنابراین تحولات منطقه اینقدر پیچیده است که نمیتوان آینده را به خوبی قضاوت کرد. بایستی صبر کرد. ما ضرب المثلی در فارسی داریم که میگوییم «جوجه را آخر پاییز باید شمرد». این معنایش این است که اینقدر تحولات در منطقه زیاد است که نتیجه نهایی را نمیتوان امروز پیش بینی کرد.
پرسش: در رابطه با پرونده هستهای، انتظار از سرگیری مذاکرات غیرمستقیم با واشنگتن با بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری را دارید؟ شرایط تهران برای این کار چیست؟ آیا در برهۀ پیش رو شاهد یک رویارویی شدید خواهیم بود یا نرمش متقابل بین واشنگتن و تهران؟
اولا هنوز سیاست آقای ترامپ مشخص نیست. ولی ما هم آماده مذاکره هستیم و هم آماده مقاومت در برابر فشارها. این بستگی دارد به اینکه آنها چه سیاستی را در پیش بگیرند. قبلا سیاست فشار حداکثری را آزمودند که به شکست انجامید؛ بنابراین ما عجله نداریم. بایستی صبر کنیم و ببینیم آنها چه سیاستی در پیش میگیرند و ما متقابلا سیاست خود را تعیین خواهیم کرد.
برای هر اقدامی آماده هستیم، ولی آقای ترامپ پیش بینی ناپذیر است. باید صبر کنیم و ببینیم چه سیاستی را میخواهد اعمال کند.
پرسش: چندی پیش در مصاحبه خود با المیادین هشدار دادید که جمهوری اسلامی ممکن است دکترین هستهای خود را بازنگری کند. با توجه به اقدام ترامپ برای از سرگیری تحریمها و تهدیدهای اسرائیل، زمان این اقدام نزدیک است است یا هنوز از این امر دور هستیم؟
ما در اساس مخالف سلاح هستهای هستیم. ولی اگر آنها بخواهند اقداماتی علیه ما بکنند، طبیعتا ما هم پاسخ متناسب با آن را در زمان مقتضی خواهیم داد.
پرسش: روشن است که ترامپ سیاستهای سختگیرانۀ خود در قبال چین بازخواهد گشت، امری که ممکن است روابط تهران و پکن را تقویت کند. نزدیکی دو کشور در سطح استراتژیک و همچنین در زمینۀ تقویت چندجابهگرایی به کجا رسیده است؟
روابط ایران و چین خیلی خوب پیش میرود. سیاستی که چینیها اتخاذ کردهاند، این است که از سلطه دلار بکاهند و از سلطه سازوکارهای مالی که در کنترل آمریکاست، مثل صندوق بین المللی پول و بانک جهانی خارج شوند. ما از این تمجید میکنیم و معتقدیم که بایست با سازوکارهای در حال شکل گیری مثل بریکس، شانگهای یا بانک نوین توسعه، از سلطه آن سازوکارها و ارز دلار خارج شویم.
در این جهت اقدامات خوبی انجام گرفته است و اینها همگی در جهت نظم نوین جهانی است که مورد حمایت ماست. نظم نوینی که قدرتهای نوظهور منطقهای هم باید در آن نقش آفرینی داشته باشند.
پرسش: اقدامات یا سیاستهای جدیدی که ممکن است در این زمینه اتخاذ شود، چیست؟
همین که بریکس به وجود آمده تا کشورهای عضو آن بین خودشان بر اساس ارزهای ملی داد و ستد و به هم کمک کنند؛ یا شانگهای در حوزه وظایف خود یا بانک نوین توسعه، برای اینکه بتوانند وام بگیرند و توسعه یابند، همگی سازوکارهایی است که به کشورهای عضو که جمعیت عظیمی از دنیا را در بردارند، کمک میکند.
پرسش: در حوزۀ روابط راهبردی، به ویژه اگر بخواهیم در مورد رابطه ایران با مسکو صحبت کنیم، آیا بعد از حوادث اخیر سوریه اختلافی بین دو طرف بروز کرده است یا تفاهم راهبردی ادامه دارد؟
روابط ایران و روسیه دیرینه و تاریخی است و در سالهای اخیر هم توسعه یافته است. قرارداد همکاری راهبردی هم بین ایران و روسیه تهیه شده و به زودی امضا خواهد شد. البته هر کشوری سیاست خود را دارد. این بدان معناست که آنچه بین ایران و روسیه است، بدون اختلاف نیست. ولی باید دید زمینههای همکاری و دامنه اشتراکات بین کشورها چیست.
ما الان زمینههای همکاری بسیار وسیعی با روسیه داریم و در حال برنامه ریزی درباره آنها هستیم. تا به حال نیز این روابط به خوبی پیش رفته و توسعه بیشتری خواهد یافت.
ممکن است در برخی زمینهها اختلاف نظر داشته باشیم که این خیلی طبیعی است.
پرسش: آیا احتمال ندارد که آنچه در سوریه رخ داد، وضعیت روابط مسکو و تهران را تغییر دهد؟
خیر. اتفاقا ما درباره سوریه اشتراک نظر داشتیم. هم روسیه وارد سوریه شد و هم ایران وارد سوریه شد. یکی از دستاوردهای ما در سوریه همین بود که تکفیریها در واقع شکست خوردند. داعش و القاعده که سرکرده تکفیریها بودند و دیگر گروههای تکفیری، با شکست مواجه شدند.
اگر امروزه میبینید معارضین سوری مدعی هستند از نگاه تکفیری عبور کردهادند، در واقع نشانه موفقیت ایران، روسیه و خود سوریه در مقابله با نیروهای تکفیری است.
اگر واقعا این نگرش حاکمان جدید سوریه واقعی باشد و نگاه تکفیری کنار گذاشته شده باشد، پیروزی هم برای مردم سوریه هم برای ایران هم برای روسیه و هم برای کل منطقه رقم خورده است، چون تکفیریها واقعا امنیت کل منطقه را در خطر قرار میدادند.
آرزوی ما این است که سوریه امن باشد. مردم سوریه در سعادت باشند. ثبات و امنیت در سوریه برقرار شود و در مقابل تجاوزات رژیم اسرائیل ایستادگی کنند.
پرسش: با توجه به این تحولات در منطقه، آینده روابط ایران و عربستان چگونه است؟
روابط با عربستان به خوبی پیش میرود. بعد از توافقاتی که بین ایران و عربستان حاصل شد، بازدیدها برقرار است و خیلی امیدواریم که ایران و عربستان نقش خود را برای برقراری صلح و امنیت در منطقه ایفا کنند.
ما فکر میکنیم که کشورهای منطقه بایستی گرد هم بیایند. با یکدیگر صحبت کنند و منطقهای قوی تشکیل دهند. در سایه قدرت است که بیگانگان نمیتوانند به اهداف خود برسند. ایران و عربستان دو کشور مهم این منطقه هستند و امیدواریم که در این راستا گام بردارند.
پرسش: در خاتمه، اگر بخواهیم موقعیت امروز ایران را بر اساس روابط راهبردی آن در منطقه توصیف کنیم، آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران کشور مهمی است و نقش مهمی در این منطقه دارد. هدف ما تحقق صلح و امنیت فراگیر در منطقه است و راه آن قدرتمند شدن منطقه است. قدرتمند بودن ایران است که باعث شده کسی نتواند به آن تجاوز کند.
اگر ایران و سایر کشورهای این منطقه با هم قدرتی منطقهای تشکیل دهند، منطقه مصونیت بیشتری خواهد داشت.
منبع: شورای راهبردی روابط خارجی