شبکه خانگی یکی از پرتولیدترین و پرمخاطبترین حوزههای مرتبط با فیلم و سریال است که به دلیل ماهیت رسانهای خود، خانوادهمحور است و اغلب اعضای خانواده در کنار یکدیگر به تماشای محصولات آن مینشینند. از این منظر باید نظارت بیشتری نسبت به سینما و تئاتر از منظر درجهبندی سنی، تبلیغات بازرگانی و محتوای موجود آن انجام شود چرا که در حال حاضر مشاهده میشود که گاهی ردهبندیها استاندارد و اصولی نیستند یا حتی برخی از سکوها نظام ردهبندی ندارند. این شده است که موارد مهمی چون مصرف مواد مخدر یا نمایش خشونت گاه در فیلمهایی که مناسب برخی ردههای سنی به ویژه کودکان نیست در این تولیدات دیده میشوند.
ردهبندی سنی یکی از موارد مهم در این زمینه و اتفاقی رایج در دنیا است تا به واسطه آن از ایجاد آسیبهای روانی در برنامههای نمایشی کودکان و نوجوانان جلوگیری شود. در این میان در کشور ما به دلایل مختلف این امر نتیجهبخش نیست چون عموم این ردهبندیهای سنی کارشناسانه نیست و نیز خانوادهها خود را مکلف به رعایت آن نمیدانند.
پیرامون این موضوع با مهدی داوودآبادی؛ عضو هیئتعلمی دانشکده صداوسیمای قم، مدیر گروه هنرهای رسانهای دانشکده دین و رسانه و مؤلف کتاب «بنیادهای اخلاقی درامپردازی در سینما» گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – در آغاز بحث بفرمایید در تولیدات شبکه نمایش خانگی تا چه حد میتوان سبک زندگی ایرانی اسلامی را مشاهده کرد؟
در تولیداتی که این روزها از شبکه نمایش خانگی پخش میشود به وضوح میتوان یک شکاف فرهنگی عمیق را مشاهده کرد زیرا آن چیزی که ما میبینیم با سبک زندگی عموم مردم همخوانی نداشته و برای قشر خاصی است حتی میتوان گفت شاید سازندگان آثار مربوطه، زیست زندگی خود را تصویر کردهاند و در آثار مربوطه بههیچوجه نشانی از سبک زندگی ایرانی - اسلامی دیده نمیشود. در کلامی دیگر سازندگان چنین آثاری با ساخت این دست تولیدات در پی تظاهر هستند تا به جامعه بقبولانند زیست عموم مردم چنین است.
ایکنا – همانگونه که بیان کردید سبک زندگی که در آثار نمایشی شاهدش هستیم تنها قشر خاصی از مردم را در برمیگیرد چون یا تولیدات به قشر مرفه توجه دارند یا اینکه به قشر بسیار حاشیهنشین میپردازند. این امر باعث شده زندگی عموم مردم در تولیدات شبکه نمایش خانگی نمودی نداشته باشد. نظر شما چیست؟
شاید بتوان گفت بسیاری از اتفاقاتی که شاهد هستیم ناشی از کنشگریهای فرهنگی باشد که به واسطه نزدیکی به جشنوارههای خارجی، شکل گرفته است. این قبیل فیلمسازان سراغ بخشی از جامعه میروند که تصویرگری آنها، چالشهای فرهنگی در جامعه است. این قبیل فیلمسازان با نشان دادن فقر و بزهکاری اغراقشده در پی دستیابی به اهداف سیاسی هستند. این سیاسیکاری در پرداختن به قشر مرفه هم وجود دارد، منظور اینکه با نشان دادن زندگی لاکچری در پی بالا بردن توقع جوانان از سبک زندگی هستند تا به آنها بگویند شما لایق چنین زندگیای هستید اما اگر به آن نرسیدهاید نظام مسبب به آن بوده است. این امر در آنها یاس و نامیدی به وجود میآورد که در برخی مواقع سبب نخوت و در زمانی دیگر باعث طغیان میشود. هر دو حالت نیز به نفع معارضان نظام است.
در این رابطه سریال «غربت» را مثال میزنم که به شخصه دنبالکننده آن بودم. در این مجموعه از یکسری کنشهایی استفاده میشود که مربوط به یکسری از افراد خاص جامعه است و عموم مردم نسبت به آن تجربهای ندارند. در کارهایی نظیر «غربت» بدون اینکه چرایی به وجود آمدن آسیبها بررسی شود در پی نشان دادن مشکلات به شکل اغراقشده هستند. این گفته به معنای مخالفت با سینمای اجتماعی نیست بلکه شکل توجه به این مسائل است. بگذارید از فیلمهای مرحوم سیفالله داد در دهه شصت نام ببرم که به موضوعات اجتماعی نگاهی مصلحانه دارد. این فیلمساز در کارهایش ابتدا مشکلات را شناسایی میکرد سپس به دلایل رخ دادن معضل میپرداخت. کارهایی که امروز به اسم تولیدات اجتماعی در پلتفرمها ساخته میشوند در پی حل کردن مشکلات فرهنگی نبوده بلکه بیشتر در پی وارد کردن التهاب به جامعه هستند.
ایکنا – برخی از آثاری که در پلتفرمها پخش میشود روی اخلاقیات جامعه تأثیر منفی میگذارند. برای مثال «جوکر» را مثال میزنم که برخی کلمات که در آن به کار میرود مناسب خانوادهها نیست...
شما اسم «جوکر» را آوردید. بگذارید از خود این مجموعه نمونهای بیاورم. در یکی از قسمتها یکی از شرکتکنندهها به همکار خود میگوید از گفتن بیان سخنی پرهیز کند چون میخواهد با فرزندش این مجموعه را ببیند. این نکته نشان میدهد که خود عوامل این کار نیز به برخی قبحشکنیهایی که در این برنامه رخ میدهند، واقف هستند! البته راهکار مواجهه با این موج ناپسند در تولیدات شبکه نمایش خانگی، صرفاً رفتار قهرآمیز نیست بلکه با فضا دادن به کارهایی که در آنها اخلاقیات اصل است اجازه ندهیم تولیداتی نظیر «غربت» نابهنجاریها را در قالب هنجار به مردم بقبولانند.
بیشتر بخوانیم:
ردهبندی سنی بدون آموزش خانواده بیفایده است + صوت
اشاعه سیگار یا مصرف مشروبات الکلی در برخی تولیدات پلتفرمها راه درمانی برای نشان دادن معضلات اجتماعی نیست. در حقیقت به واسطه ترویج زشتی نمیتوان با آن مقابله کرد بلکه در حقیقت به اشاعه آن کمک میشود و متأسفانه این رفتار بهشدت در حال زیادشدن است چون تنها چیزی که در این میان مهم است به دست آوردن مخاطب به هر قیمتی است!
ایکنا – برخی از تولیدات پلتفرمها برای پایین آوردن آسیبهای احتمالی، از ردهبندی سنی استفاده میکنند. آیا در حال حاضر این امر روشی مطلوب برای کاهش آسیبها است؟
ردهبندی سنی روشی مرسوم در دنیا برای پایین آوردن کاهشهای آسیب برخی برنامههای نمایشی در سینما و تلویزیون است اما در کشور ما از این رویکرد تنها برای گرفتن مجوز استفاده میشود. نکته بعد اینکه خانوادهها چندان متعهد به این ردهبندی سنی نیستند و بدون توجه به این امر فیلم یا سریالها را برای فرزندان خود نمایش میدهند! برای رفع چنین وضعیتی پیشنهاد میکنم ابتدا باید به والدین گفته شود رعایت نکردن چنین خطکشیهایی چه آسیبهایی در پی خواهد داشت تا آنها با جدیت بیشتری قوانین ردهبندی سنی را جدی بگیرند.
درباره ردهبندی سنی در تولیدات شبکه نمایش خانگی یک نکته بسیار مهم دیگر وجود دارد آنهم اینکه وقتی برای سریال شرایط سنی بالای 13 سال در نظر گرفته میشود باید این ملاک صحیح باشد چون گاهی مواقع این آثار برای نوجوان شانزده ساله هم مناسب نیست. این امر یادآور میشود که یک گروه خبره و آگاه در حوزه سواد رسانه باید در این حوزه مسئولیت داشته باشد.
ایکنا – بحث پایانی ما به همخوان نبودن پیامهای بازرگانی مربوط است که در تولیدات شبکه نمایش خانگی وجود دارد. ابتدا اینکه به لحاظ موضوعی گاهی اوقات پیامها بازرگانی با مضمون سریال همخوانی نداشته و گاهی مواقع نیز محتوای پیام با مضمونی که سریال دارد همخوانی ندارد. این امر را چگونه ارزیابی میکنید؟
مشخص است که هدف از پیامهای بازرگانی کاملاً منافع مادی است. در این میان نکات اخلاقی دارای اولویت نیست برای همین هم مضمون چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. در چنین مواقعی نهادهای نظارتی از جمله ساترا قادرند ایفاگر نقش باشند تا اجازه چنین آسیبهایی را ندهند. مشکلاتی که پیرامون پیامهای بازرگانی وجود دارد تنها به محتوا خلاصه نمیشود بلکه گاهی مواقع داخل سریال مشکلاتی وجود دارد یعنی در زمان پخش اثر در گوشهای تصویر محصول یا آموزشگاهی تبلیغ میشود. این موضوع اصولاً محتوا را زیر سؤال میبرد و مخاطب هم متوجه این موضوع میشود و دیگر با محتوا ارتباطی نمیگیرد. در این میان باید به یاد داشت گاهی مواقع ردپایی از پولشویی هم در این قبیل تبلیغات یا آثار نمایشی دیده میشود.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام