شناسهٔ خبر: 70404890 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش/

آزمایشگاه جنگ در خاورمیانه؛ رژیم اسرائیل تمام اصول اخلاقی را زیر پا گذاشته است

تجاوز رژیم اسرائیل در غزه و لبنان، با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته همچون هوش مصنوعی، جنگ الکترونیک و حملات سایبری، نه تنها شیوه‌های جنگی را متحول کرده، بلکه تهدیداتی جدید برای امنیت جهانی به‌وجود آورده است. این جنگ که قوانین بین‌المللی و مرز‌های اخلاقی را پشت سر گذاشته، پرسش‌های جدی در مورد آینده جنگ‌ها و گسترش این شیوه‌ها به دیگر کشور‌ها را برانگیخته است.

صاحب‌خبر -

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو به نقل از المیادین: این جنگ نمونه‌ای از جنگ‌های آینده است که منطقه را به یک آزمایشگاه برای جنگ‌های نوین تبدیل کرده است.

آنچه که رژیم اسرائیل در این جنگ نشان داد، نمونه‌ای از جنگ‌های آینده‌ای بود که ایالات متحده پس از آن که برای اولین بار احساس کرد امنیت خود و رژیم صهیونیستی در منطقه تهدید شده، آن را وارد مدار عملیاتی کرده است. ویژگی‌های آن چه بودند؟

اگرچه اسرار این جنگ هنوز به طور کامل فاش نشده‌اند، آنچه در لبنان و غزه اتفاق افتاد، نشانه‌های خطرناکی را برای شوراهای امنیت ملی در سراسر جهان به نمایش گذاشت. رژِم صهیونیستی سه هدف اصلی را دنبال می‌کند:

  1. گسترش جغرافیای رژیم اسرائیل و شهرک‌سازی
  2. نابودی جنبش‌های مقاومت
  3. اخراج فلسطینی‌ها از باقی‌مانده سرزمین‌هایشان در غزه و کرانه باختری و تهدید کشورهای همسایه به ورود به خاک آن‌ها در صورتی که با این پروژه موافقت نکنند.

استفاده از شگردهای جدید در جنگ

این جنگ، به طور کلی، نخستین تجربه عملیاتی در جنگ‌های آینده است. این جنگ ترکیبی از سلاح‌ها و تکنیک‌های جدید است و شیوه‌های جدیدی در برخورد با غیرنظامیان، جامعه جهانی، سازمان ملل، قوانین بین‌المللی و خطوط قرمزی که تا دیروز وجود داشت، معرفی می‌کند. رژیم صهیونیستی در این جنگ به دنبال دستیابی به اهداف استراتژیک کلان و اجرای پروژه گسترش تاریخی خود است و آن را با ظرفیت جدیدی دنبال می‌کند، جایی که تحمل جنگ طولانی، تلفات زیاد و حتی کشتن برخی از اعضای ارتش خود، اگر به نفعش باشد، پذیرفته می‌شود. برخی از شگردهای رژیم صهیونیستی عبارتند از:

  1. بمب‌گذاری در دستگاه‌های ارتباطی مدنی

    استفاده رژیم صهیونیستی از دستگاه‌های انفجاری در تجهیزات ارتباطی (مانند پیجرها) علیه حزب‌الله در ۱۷ سپتامبر، یک الگوی خطرناک در جنگ‌های آینده محسوب می‌شود. این رویداد نه تنها برای نیروهای امنیتی در سراسر جهان شوک‌آور بود، بلکه زوایای جدید و خطرناکی از درگیری‌های مدرن را آشکار کرد.

    این رویداد به دلیل ارتباط کاربر این دستگاه‌ها با نیروی هدف یا احتمال هدف قرار گرفتن توسط رژیم اسرائیل مورد توجه نبود، بلکه به دلیل نمایان شدن امکان استفاده از این تاکتیک توسط هر دشمنی، اهمیت پیدا کرد. هر کشور و سازمانی در جهان درگیر مسائل و تهدیدات خاص خود است و این موضوع، نگرانی‌های گسترده‌ای را ایجاد کرده است.

    این رویداد چالشی تازه برای تولیدکنندگان فناوری ایجاد کرد، زیرا خطر این نوع استفاده می‌تواند تجارت فناوری و زنجیره‌های تأمین آن را به خطر بیندازد. همچنین این احتمال وجود دارد که چنین تجهیزاتی در دسترس دولت‌ها، سرویس‌های جاسوسی خارجی و حتی سازمان‌های جنایتکار قرار گیرد.

    جنبه‌ای بسیار خطرناک در این موضوع وجود دارد: امکان اجرای حمله‌ای ناگهانی توسط یک کشور یا سازمان به زیرساخت‌های فرماندهی یک کشور، با هدف فلج کردن توانایی‌های آن و خنثی کردن تصمیم‌گیری‌های سیاسی و نظامی. چنین حملاتی می‌توانند نتیجه درگیری‌های طولانی‌مدت را در لحظه‌ای تغییر دهند.

    علاوه بر تهدیدات نظامی و امنیتی، این فناوری امکان گسترش به حوزه‌های تجاری را نیز دارد. به عنوان مثال، شرکت‌های بزرگ ممکن است با استفاده از چنین روش‌هایی به یکدیگر حمله کنند. تصور کنید شرکتی که دستگاه‌های خاصی تولید می‌کند، زنجیره تأمین رقیب خود را با تجهیزات مخرب آلوده کند. حتی اگر این تخریب کوچک باشد، می‌تواند اعتبار محصول رقیب را از بین ببرد.

    به طور خلاصه، این عملیات نشان داد که هر سیستم ارتباطی در جهان می‌تواند در برابر تهدیدات امنیتی و حتی اقدامات جنایت‌کارانه آسیب‌پذیر باشد. این واقعیت، سطح جدیدی از نگرانی را برای دولت‌ها، شرکت‌ها و کاربران عادی ایجاد کرده است.

  2. ادغام هوش مصنوعی در عملیات نظامی

    در این جنگ، شاهد ادغام گسترده فناوری‌های هوش مصنوعی در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات نظامی رژیم اسرائیل بودیم. هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌های میدانی، پیش‌بینی حرکات نظامی رقبا، و مختل کردن فرایند بازسازی در جریان جنگ به کار گرفته شد. این فناوری به رژیم اسرائیل برتری در تحلیل داده‌ها و واکنش سریع‌تر داد و بانک اهداف گسترده و پویا برای آن ایجاد کرد.

    بدین ترتیب، جنگ‌های آینده که بر پایه داده‌ها، تحلیل‌های هوشمند و ادغام مسیرها طراحی می‌شوند، شروع به آشکارسازی ویژگی‌های خود کرده‌اند. با این حال، تعداد کشورها و نیروهایی که آماده ورود به چنین نوع جنگی هستند، همچنان محدود است.

    این ابزار جدید همچنین توانست تاکتیک‌های پنهان‌کاری و شکستن الگوها را تضعیف کند و دشواری شدیدی در ایجاد عملیات‌های مخفیانه در آینده ایجاد نماید. چنین شرایطی با منافع نیروهای آزادی‌بخش در جهان که درگیر نبردهای نابرابر هستند، در تضاد است.

  3. جنگ الکترونیک
    اگرچه این تاکتیک پیش از این نیز استفاده شده بود، اما با پیشرفت‌های اخیر در این حوزه، رژیم اسرائیل در جنگ با لبنان و غزه حملات سایبری بسیار مؤثری انجام داد که موجب آسیب به سیستم‌های ارتباطی و تسلیحاتی شد. این حملات همچنین خطراتی را برای جهان به همراه داشت، زیرا می‌تواند به‌طور ناشناس به کشورهای دیگر حمله سایبری انجام دهد.

  4. جنگ روانی

    در این مسیر، محتوایی منتشر شد که توانایی‌ها و خطر مقاومت را بسیار بزرگ‌نمایی می‌کرد. هدف از این اقدام، ایجاد حس خطر و اضطرار در جامعه داخلی رژیم اسرائیل و همچنین جلب حمایت جوامع غربی بود که این جنگ را به‌عنوان «دفاعی تمدنی» (به تعبیر همیشگی بنیامین نتانیاهو) توجیه کنند.

    همچنین بخشی از این تبلیغات به جوامع حامی مقاومت معطوف بود تا انتظارات آن‌ها از مقاومت را بیش‌ازحد بالا ببرد و توانایی آن‌ها در پذیرش خسارت را کاهش دهد؛ عاملی که همواره نقطه قوت این جوامع بوده است.

    در مسیر دیگر،رژیم صهیونیستی تلاش کرد اطلاعات و تصاویر منتشرشده از جنگ را به‌گونه‌ای مدیریت کند که با روایت‌های رسمی خود هماهنگ باشد. نمونه‌هایی از این تاکتیک عبارت‌اند از:

    • نمایش موفقیت سامانه گنبد آهنین بدون ارائه تصاویری از خسارت‌های واقعی که رژیم اسرائیل متحمل شده بود.
    • تصویرسازی از اصابت موشک‌ها در مناطق غیرمسکونی، به‌گونه‌ای که نشان دهد حملات مقاومت بی‌اثر بوده‌اند.
    • پنهان کردن تعداد واقعی کشته‌های رژیم اسرائیلی، اقدامی که با هدف برجسته‌سازی تفاوت آشکار میان خسارت‌های انسانی فلسطینیان و لبنانی‌ها در مقایسه با اسرائیلی‌ها انجام شد.
    • ایجاد ابهام درباره برنامه‌های آینده، که اسرائیل از این تاکتیک برای ضربه زدن ناگهانی به رهبران ارشد مقاومت در تابستان استفاده کرد. این اقدام باعث شد مسیر جنگ از احتمال بسیار پایین به وقوع حتمی تغییر کند.


    یکی دیگر از عناصر کلیدی جنگ روانی، دروغ‌پردازی درباره واقعیت‌های میدانی بود. رژیم اسرائیل تلاش کرد جنگ را به‌عنوان پاسخی به حمله گروه‌های تروریستی علیه یک دولت مشروع جلوه دهد. این روایت برای گسستن حافظه تاریخی جوامع درباره دلایل واقعی درگیری‌ها طراحی شده است: اشغال سرزمین، مصادره زمین‌ها، و اخراج مردم از خانه‌هایشان.

    این سیاست هدفمند تلاش می‌کند آگاهی جهانی از تاریخ واقعی فلسطین را تضعیف کند و تاریخ جدیدی بسازد که از طریق ابزارهای زیر به جوامع مختلف تحمیل می‌شود:

    • ارتش‌های سایبری گسترده که به زبان‌های گوناگون روایت رژیم اسرائیل را تبلیغ می‌کنند.
    • رسانه‌های جریان اصلی بین‌المللی که نقش کلیدی در ارائه روایت‌های تحریف‌شده داشته‌اند.
    • مسئولان رسمی کشورهای ثالث که در چارچوب این جنگ برای تعمیم و ترویج داستان‌های رژیم اسرائیل به خدمت گرفته شده‌اند.
  5. استفاده از ماهواره‌ها و هماهنگی با متحدان
    استفاده از ماهواره‌ها و همکاری با متحدان به رژیم اسرائیل کمک کرد تا تحرکات نظامی دشمن را با دقت بالا زیر نظر بگیرد و عملیات‌های نظامی را با دقت بیشتری انجام دهد.

جنگ بدون خط قرمز و قانون

جنگ رژیم صهیونیستی، با عبور از هر گونه مرز اخلاقی و حقوقی، یک آزمایش جهانی بود که نشان داد جامعه جهانی تا چه حد قادر است با جنگ‌هایی با ابعاد انسانی عظیم و قتل‌عام‌های بی‌رحمانه کنار بیاید.

  1. استفاده از پهپادها و ربات‌ها
    پهپادها و ربات‌های مسلح به‌طور گسترده در این جنگ استفاده شدند تا اطلاعات جاسوسی جمع‌آوری کرده و حملات هوایی دقیقی انجام دهند. این ابزارها به رژیم صهیونیستی اجازه دادند تا حملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.

  2. از گنبد آهنین تا دفاع لیزری
    رژیم اسرائیل از سیستم‌های دفاعی پیشرفته‌ای مانند گنبد آهنین و اخیراً از سیستم دفاعی لیزری جدید به‌نام «شعاع آهنی» استفاده کرد تا بتواند تهدیدات جدید را از بین ببرد.

  3. سلاح اصلی رژیم صهیونیستی: تسامح جهانی
    برترین سلاح رژیم صهیونیستی در این جنگ توانایی آن در عادی‌سازی و تحمل نهادهای بین‌المللی در برابر حملات بی‌رحمانه آن بود. این به رژیم اسرائیل اجازه داد که بدون نگرانی از پاسخ جهانی، جنایات جنگی گسترده‌ای را مرتکب شود.

  4.  کمک بی‌پایان آمریکا
    کمک‌های نظامی و مالی ایالات متحده به رژیم صهیونیستی، حتی در صورت مواجهه با بحران‌های مالی و نظامی، به رژیم اسرائیل این امکان را می‌دهد که هرگونه ضعف یا کمبود را جبران کند.

این جنگ به‌طور چشمگیری نشان داد که برای مقابله با چنین تهدیداتی، کشورها نیاز دارند که هم در حوزه معنوی و هم در زمینه مادی توانایی‌های خود را تقویت کنند و به تکنولوژی‌های پیشرفته دست یابند. در عین حال، مقاومت قوی مردمی در غزه و لبنان نشان داد که علی رغم تمام اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی، می‌توان در برابر ظلم ایستادگی کرد.