برترینها: انقلاب ایران در کنار مبارزانی که داشت، دارای حامیان مالی مهمی از دل بازار بود که هرگاه نیاز به حضورشان بود، به میدان آمده و پشتیبان حرکت مردم بودند.
هم میهن در گزارش درخصوص علاءالدین میرمحمدصادقی، نوشت:
برای پیروزی هر انقلاب علاوه بر نیروهای فکری و مبارز، نیروی پشتیبان مالی نیز دارای ارزش است و تصور اینکه انقلابی بدون پشتیبانی به سرمنزل مقصود رسیده و بتواند سیستم مستقر را برهم بزند، سخت به نظر میرسد.
یکی از این افراد، علاءالدین میرمحمدصادقی است که هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب و بهخصوص در دوره جنگ، پشتیبانیهای مهمی را انجام داد؛ تاجری اصفهانی که در سال ۱۳۲۶ در حالی که ۱۶ سال داشت به تهران آمد و همراه با برادرش فعالیت اقتصادی را آغاز کرد و در کنار آن، به صورت اقتصادی حمایتهایی را از جریان مبارزه با شاه انجام میداد و از همان طریق به هیئتهای مؤتلفه نزدیک شد.
او درباره ورودش به بازار گفته است: «کارم از حجرهای در بازار تهران شروع شد. من و مرحوم برادرم با اندک پول و سرمایهای که داشتیم تصمیم گرفتیم به تهران بیاییم و تجارت پیشه کنیم؛ بنابراین در سال ۱۳۲۶ به پایتخت آمدیم و حجرهای گرفتیم و کار را شروع کردیم. در تمام این سالها کسبوکار من تعطیل نشده و هنوز هم خودم را بازاری میدانم.»
یکی از مهمترین کمکهای مالی او در جریان انقلاب را میتوان در ماجرای بازگشت امام خمینی به ایران دانست؛ جایی که شرکتهای بیمه فرانسوی به علت اینکه احتمال بالایی وجود داشت تا برای هواپیمایی که قرار بود آیتالله خمینی را به ایران منتقل کند، حادثهای پیش بیاید، حاضر به عقد قرارداد نشده و از این کار طفره رفتند. در این زمان میرمحمد صادقی وارد کار میشود.
او درباره آن ماجرا گفته است: «وقتی کار به مشکل خورد و هیچ شرکتی حاضر نشد هواپیما را بیمه کند، با گفتوگو با مقامات شرکت هوایی ایرفرانس چکی با مبلغ ۲میلیون دلار به آنها دادم تا در صورتی که مشکلی پیش بیاید چک مذکور را در اِزای ضرر و زیانشان بردارند. البته هیچگاه تمایل نداشتم این موضوع علنی شود چراکه این کار در برابر مجاهدتهایی که صورت گرفته بود، ارزشی نداشت.»
او در خاطرهای نیز از دوران جنگ حرف زده و گفته است: «موردی پیش آمد که دولت نیاز به کمک نقدی داشت. دولت قصد خرید خارجی داشت و در آن زمان به اندازه کافی بودجه در اختیار نداشت یا بودجهای که در اختیارات دولت بود باید در حوزههای دیگری هزینه و مصرف میشد. یکی از دوستان از دولت با من تماس گرفت و گفت اگر میشود شما کمکی بکنید تا یکی از خریدهای اساسی کشور صورت گیرد؛ تصور میکنم دولت قصد واردات کالایی مصرفی را داشت و اگر آن کالا وارد نمیشد، بازار با بحران مواجه بود و مردم در مضیقه قرار میگرفتند. من هم اعلام کردم که آمادگی کامل دارم که برای این خرید کمک کنم. سرانجام خرید کالا صورت گرفت و مشکل دولت هم حل شد.»
یکی دیگر از مواردی که درباره او میتوان ذکر کرد، این است که با حکم بنیانگذار جمهوری اسلامی بهعنوان نماینده او به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران معرفی شد. در دولت بنیصدر هم به عنوان گزینه حضور در یکی از وزارتخانهها مطرح شده بود، توسط شهید رجایی برای حضور در دولت هم دعوت میشود اما قبول نمیکند.
این پشتیبان مالی انقلاب، ۲۷ آذرماه در ۹۳ سالگی درگذشت و بهدنبال درگذشت او، چهرههای شاخص کشور پیام تسلیت دادهاند. برای نمونه میتوان به سران سه قوه اشاره کرد. چنانچه مسعود پزشکیان نوشته بود: «این انسان مبارز، متعهد و نیکوکار در طول حیات پربرکت خود، در کنار انجام فعالیتهای مختلف اقتصادی و نقشآفرینی موثر در عرصه تولید و صادرات کشور، با مشارکت فعال در انجام کارهای خیرخواهانه و اجتماعی، خدمات ماندگاری از خود بر جای گذاشت که به یقین برای همیشه در خاطر ملت قدرشناس ایران ماندگار خواهد بود.» و یا محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور نوشت: «یاد و نام انسانی بزرگوار، پرهیزکار، خیّر و دلسوز، جناب آقای حاجسیدعلاءالدین میرمحمد صادقی که مجاهدت در راه خدا را توأم با اخلاق و ادب در همه مراحل زندگی، سرمایه بزرگ خویش میدانست، همواره در خاطرهها خواهد ماند.»