شناسهٔ خبر: 70374074 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

گفت‌وگوی تفصیلی قدس با متخصصان علوم دینی درباره ابعاد مختلف ضرورت تحول در حوزه‌های علمیه زنان پیرو سخن اخیر رهبر معظم انقلاب در این باره

دروازه‌های گشوده اجتهاد برای زنان

در پی فرمان حکیمانه رهبر معظم انقلاب مبنی بر ضرورت باز شدن دروازه‌های اجتهاد و مرجعیت برای زنان، گفت‌وگویی جامع و عمیق با شخصیت‌هایی برجسته از حوزه علمیه ترتیب داده‌ایم. رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب در این عرصه، نه تنها نقشه راهی برای آینده علمی و فقهی زنان است، بلکه با تأکید بر شجاعت و توانمندی‌های زنان در دستیابی به مراتب عالی فقهی، نقشی تعیین‌کننده در بازسازی نگاه اجتماعی به جایگاه زن در دین و جامعه ایفا می‌کند.

صاحب‌خبر -

در این گفت‌وگوها، ابعاد مختلف این تحول بزرگ و ضرورت تغییر ساختاری در حوزه‌های علمیه بررسی شده است؛ تحولی که می‌تواند با تکیه بر اصول ولایی و فقهی، افق‌های تازه‌ای را  پیش روی نسل‌های آینده بگشاید.

حجت‌الاسلام دکتر علی‌اکبر صافی در گفت‌وگو با ما از ضرورت تحولات علمی در حوزه‌های خواهران و جایگاه اجتهاد زنان در فقه شیعه می‌گوید
روند تحول اجتهاد زنان در فقه شیعه در مسیر توسعه علمی حوزه‌های خواهران
در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌ دکتر علی‌اکبر صافی اصفهانی، رئیس بنیاد بینش و حکمت مطهر استان اصفهان که پیش از این نیز ریاست مؤسسه آموزش عالی حوزوی مجتهده امین را برعهده داشت، به تبیین موانع و چالش‌های اجتهاد زنان در حوزه‌های علمیه پرداختیم. ایشان با تأکید بر ضرورت تغییر در متون درسی حوزه‌های خواهران و تدوین فقه‌های تخصصی مرتبط با مسائل زنان، معتقد است تحولات ساختاری و آموزشی در این حوزه می‌تواند زمینه‌ساز پرورش مجتهدات زن در سطوح عالی فقهی و دینی شود. همچنین ایشان به ضرورت بازنگری در نگرش‌های فقهی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های حوزه‌های علمی جدید و سنتی در تربیت فقیهان زن تأکید دارد تا نقش زنان در اجتهاد و فقه تخصصی برجسته‌تر از پیش شود.

 به نظر شما چگونه می‌توان از دیدگاه فقهی و تاریخی به این نتیجه رسید که زنان می‌توانند در مسائل مختص به خود از مجتهد زن تقلید کنند، در حالی که شرط مرد بودن در مرجعیت تقلید در فقه شیعه سابقه طولانی دارد و برخی از فقهای معاصر نیز با این نظریه مخالفت کرده‌اند؟ چه دلایل فقهی و عقلایی وجود دارد که از این تغییر نگرش حمایت می‌کند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به تاریخچه فقه شیعه در این زمینه پرداخته شود. براساس فتوای مشهور فقهای متأخر شیعه، مرد بودن از شرایط مرجع تقلید است و این شرط را ابتدا شهید ثانی و سپس صاحب عروه مطرح و سپس در رساله‌های مراجع تقلید رواج یافت؛ ولی در مقابل، برخی فقهای معاصر همچون آیت‌الله جوادی آملی معتقدند زنان می‌توانند از مجتهد اعلم زن تقلید کنند و همان‌طور که ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانی اخیر، تقلید زن از مجتهد زن در مسائل زنانه را جایز شمردند.
البته این نظریه تنها به معدودی از فقهای معاصر اختصاص ندارد و فقیهان معروف دیگری نیز اعم از متقدمین یا متأخرین، شرط مرد بودن در فتوا دادن را قبول نکرده یا در آن تردید کرده‌اند؛ فقیهانی همچون صاحب جواهر، سید محسن حکیم، محمدعلی اراکی و... و البته به‌جز این گروه از فقیهان شیعه، مشهور فقهای اهل‌ سنت نیز فتوا دادن را مشروط به مرد بودن نمی‌دانند.
موافقان تقلید از مجتهد زن، برای اثبات ادعای خود به آیاتی از قرآن، روایات، اطلاق ادله‌ تقلید و سیره متشرعه در رجوع به متخصصان زن و بداهت فهم بهتر موضوعات زنانه توسط فقیه زن، استناد کرده‌اند و معتقدند آیاتی چون آیه سؤال و آیه کتمان نشان می‌دهند در فهم حقایق و معارف، اهلیت داشتن فرد ملاک است و جنسیت او مدخلیتی در این موضوع ندارد و در بیانات پیامبر(ص) و امامان(ع) نیز مشهوداتی وجود دارد که اگر کسی اهلیت پاسخ به معارف دینی را داشت، به او ارجاع می‌دادند و در این مسئله زن یا مرد بودن برایشان موضوعیت نداشت. مضافاً اینکه همه دلایل حجیت تقلید از مجتهد، اطلاق دارد و هیچ‌یک نشان‌دهنده اختصاص مرجعیت به مردان نیستند.
مخلص کلام اینکه به دلیل پیچیدگی‌های خاصی که در مسائل اختصاصی زنان وجود دارد و رهبر معظم انقلاب نیز به این موضوع اشاره فرمودند، بدیهی است فقیه زن با شناخت بهتری که از موضوع دارد می‌تواند فتوای صحیح‌تری بدهد.

به نظر شما چه تدابیری می‌توان اندیشید تا این مسیر برای بانوان تسهیل و امکان رشد علمی و فقهی زنان در حوزه‌های دینی فراهم شود؟
طرح این موضوع در فضای عمومی جامعه توسط رهبر معظم انقلاب، پنجره جدیدی را در مطالعات حوزوی بانوان گشود و رسالتی سنگین را بر دوش آنان گذاشت و  نشان داد با وجود مخالفانی که همواره به تخطئه، تحقیر و خنثی‌انگاری مطالعات حوزوی زنان در حوزه اجتهاد پرداخته و ساحت اجتهاد را از دسترس بانوان خارج دانسته‌اند، اما شرایط و اقتضائات زمانه بیش از هر زمان دیگری ضرورت اجتهاد متجزی بانوان در مسائل متعدد و جدیدالاحداث حوزه زنان را ایجاب می‌کند. بنابراین به تغییرات اساسی در نگرش فقیهان و طلایه‌داران حوزه‌های علمیه در یکسان نگریستن رسالت طلبه مرد و زن نیاز است و باید همان اهتمامی را که در پشتیبانی حوزه‌های برادران دارند درخصوص حوزه‌های خواهران نیز داشته باشند.

در برخی از نظرات فقهی، معتقدند زنان می‌توانند به درجه اجتهاد برسند اما عهده‌دار مرجعیت عمومی نباشند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا در آینده شاهد تغییرات در این نگرش خواهیم بود؟
من معتقدم حوزه نوین و کلاسیک شاید بتواند بانوی روحانی مبلغ یا مدرس یا نویسنده تربیت کند ولی از عهده تربیت بانوی مجتهده برنمی‌آید‌. تربیت بانوی مجتهده و فقیهه تنها در بستر حوزه سنتی و فقه جواهری امکان‌پذیر است. حوزه‌ای که از روابط علمی و معنوی تنگاتنگ استاد و شاگرد برخوردار است و تدریس ریشه‌ای مبانی اصولی و فقهی و مباحثه و مذاکره علمی بر مبنای متون اصیل و قویم حوزوی در آن یک اصل اساسی به شمار می‌رود.

با توجه به اشاره شما به ضرورت تغییر ساختارهای علمی و پژوهشی حوزه‌های خواهران و بازنگری در متون درسی، چه موانع و چالش‌هایی در تغییر ساختارهای علمی حوزه‌های خواهران وجود دارد و برای تحقق این تغییرات، چه تدابیری لازم است؟
به نظر می‌رسد ابتدا باید ساختارهای علمی و پژوهشی حوزه‌های خواهران را تغییر داد و متون درسی سطوح ۲ و ۳ حوزه‌های خواهران را به همان متون درسی لمعه، مکاسب، اصول الفقه مظفر، معالم و کفایه با رویکرد فقیه‌پروری در حوزه مسائل زنان تغییر داد و به موازات آن، فقه‌های مضاف ناظر به مسائل و موضوعات بانوان را استخراج و رسمیت‌بخشی کرد و سپس به آموزش بانوان حوزوی در مقطع سطح ۴ در این تخصص‌ها اهتمام ورزید. البته وقتی از بازگشت به نظام سنتی حوزه یا تأکید بر آن سخن می‌گوییم به معنای برچیدن نظام کلاسیک نوین نیست؛ بلکه می‌تواند تلفیقی از محسنات هر دو باشد.

چالش‌ها و فرصت‌های اجتهاد زنان در مسیر علمی و فقهی: تحولی ضروری در حوزه‌های علمیه
اجتهاد زنان؛ از موانع موجود تا آینده‌نگری در مرجعیت و فقه تخصصی
در دل هر تحولی، اراده‌ای الهی نهفته است که مرزهای محدودیت‌ها را درمی‌نوردد و راه‌های نوینی به سوی تعالی می‌گشاید. در این راستا خانم صدیقه رضایی، طلبه‌ای فرهیخته و بانویی فقیه که از سال 1370 در حوزه علمیه قدم به عرصه علم و اجتهاد گذاشته، همچون چراغی فروزان در مسیر رشد علمی و معنوی زنان می‌درخشد. ایشان در تلاش است نشان دهد زنان نه تنها در جست‌وجوی فهم عمیق‌تر از معارف دینی و فقه هستند، بلکه به‌طور شجاعانه‌ای در پی بازسازی و تبیین نظام فقهی جدید برای جامعه اسلامی‌اند. خانم رضایی که اکنون در سطوح عالی حوزه و در مسیر رسیدن به اجتهاد قرار دارد، از زمره پیشگامانی است که با علم و عزمی راسخ، با موانع و چالش‌های پیش روی خود دست و پنجه نرم کرده و به‌ویژه در مسیری که به اجتهاد منتهی می‌شود، اثبات کرده‌اند جنسیت هیچ‌گاه نمی‌تواند مانعی برای رسیدن به قله‌های علمی و فقهی باشد. در گفت‌وگویی که با ایشان اشتیم، به عمق اندیشه و دغدغه‌های فقهی ایشان پی بردیم؛ دغدغه‌هایی که نه تنها به رشد فردی ایشان بلکه به تسهیل مسیر اجتهاد برای بانوان دیگر در جامعه اسلامی توجه ویژه‌ای دارد.

شما به عنوان بانویی که در مسیر اجتهاد قرار دارید، چه موانع و چالش‌هایی را در این مسیر تجربه کرده‌اید و به نظر شما چه تدابیری می‌تواند برای تسهیل این مسیر و دستیابی بانوان دیگر به این جایگاه علمی اتخاذ شود؟
مسیر اجتهاد برای زنان همچنان با چالش‌هایی روبه‌رو است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها فرصت برابر است. می‌دانیم برای رشد و تعالی در هر جامعه‌ای، توجه به برقراری قسط و عدل ضروری است؛ همان‌طور که خداوند در آیه 25 سوره مبارکه الحديد می‌فرماید «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ». این موضوع به‌ویژه در زمینه اجتهاد نیز اهمیت دارد. بنابراین، باید فرصت‌های برابر و امکانات تحصیلی یکسان برای افرادی که در مسیر اجتهاد قرار دارند، فراهم شود.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، زنان در عرصه‌های مختلف حضوری فعال داشتند. یکی از عرصه‌هایی که بانوان به‌صورت جدی وارد آن شدند، یادگیری دروس حوزوی بود. پیش از انقلاب، حضور زنان در این عرصه‌ها وجود داشت، اما محدود و غیررسمی بود. اصولاً در فهم حقایق و معارف دینی، جنسیت اصلاً ملاک نیست؛ آنچه اهمیت دارد، اهلیت و تخصص فرد است. در ادله اجتهاد و تقلید نیز حجیت تقلید از مجتهد به‌طور مطلق و بدون اختصاص به جنس خاص پذیرفته شده است. بنای عقلا نیز از باب رجوع جاهل به عالم، این موضوع را تأیید می‌کند.

از چالش‌های موجود در مسیر اجتهاد برایمان بیشتر بگویید.
در حال حاضر عدالت و ایجاد فرصت‌های برابر برای استفاده خواهران از اساتید مطرح و فقهای درجه یک به‌صورت رسمی وجود ندارد. البته خدا را شکر با توجه به امکانات موجود، اگر کسی بخواهد به اصل مطالب دست یابد، می‌تواند با مراجعه به منابع موجود در مدرسه فقاهت به این اطلاعات دسترسی داشته باشد. اما در زمینه شرکت حضوری خواهران در کلاس‌های اساتید مطرح، هنوز کمی غفلت وجود دارد. ناگفته نماند در حال حاضر درس خارج فقه و اصول در مشهد، هم در مدرسه اسلام‌شناسی و هم در مدرسه نرجس(س) برگزار می‌شود و برخی از خواهران به‌طور جدی در این مسیر فعالیت دارند.

آیا زن می‌تواند به درجه اجتهاد برسد؟
در حال حاضر هیچ مخالفی وجود ندارد و راه برای تحصیل زنان در سطوح عالی باز است. حتی اگر زن به درجه اجتهاد رسید، می‌تواند از دستاوردهای خود استفاده کرده و ملاک عمل خود قرار دهد، بدون اینکه نیازی به تقلید از کسی داشته باشد. در خصوص اینکه آیا زن می‌تواند در مسائل خاص زنان از زنان مجتهد تقلید کند، برخی از فقهای ما، از جمله آیت‌الله جوادی آملی و رهبر معظم انقلاب بر این امر تأکید کرده‌اند که در مسائل مبتلابه زنان، تقلید از زنان مجتهد ممکن است. این مسئله در تضاد با منصب قضاوت یا مرجعیت عمومی زنان نیست. در صورتی که تخصص و اعلمیت وجود داشته باشد، حتی اگر زن باشد، هیچ مشکلی برای رجوع به او وجود ندارد.
در خصوص مرجعیت و منصب افتا، برخی از فقها مرجعیت عمومی زنان را نمی‌پذیرند. این نظرات بیشتر بر اساس ولایت زن بر مرد است. اما در جایی که زن به درجه علمی کافی رسیده باشد و بتواند حکم الهی را استنباط کند، مشکلی برای رجوع به عالم زن وجود ندارد.

نقش زنان در تغییر نگرش عمومی به جایگاه زنان در دین و فقه چگونه می‌تواند باشد و چگونه اجتهاد زنان می‌تواند به تقویت این نگرش کمک کند؟
بحث تأثیرگذاری زنان در جامعه، مسئله‌ای است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انکار کند. زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و تأثیر آن‌ها در عرصه‌های مختلف، از جمله اقتصاد، مهندسی و... قابل توجه است. در عرصه اجتهاد نیز زنان می‌توانند تأثیرگذار باشند. اگر تعداد زنان مجتهد افزایش یابد، این مسئله می‌تواند سبب تغییر نگرش جامعه به جایگاه زنان شود و نشان دهد زنان در سطوح علمی و دینی نیز می‌توانند نقش مؤثری ایفا کنند. این تغییر نگرش می‌تواند به ایجاد جامعه‌ای مترقی و متوازن منجر شود که در آن زن و مرد در عرصه علم و دین به‌طور مساوی و مؤثر مشارکت داشته باشند و جایگاه زن به‌عنوان فردی عالم و متخصص در تمام عرصه‌ها به‌طور شایسته‌تری شناخته شود.

دروازه‌های اجتهاد برای زنان؛ مسیری پرچالش اما ممکن
زنان در اجتهاد و مرجعیت، نه تنها حق، بلکه توانایی لازم را دارند
خانم منصوره تقربی با تأکید بر جواز و امکان دستیابی زنان به مرجعیت، از تغییرات تدریجی در نگرش‌ها و ساختارهای آموزشی سخن می‌گوید که می‌تواند مسیر را برای سایر بانوان هموار کند.
در گفت‌وگو با ایشان، به بررسی این نکته پرداختیم که چگونه زنان می‌توانند با گام‌های علمی استوار خود، در تبیین احکام دینی و حتی در اصلاح برخی قوانین به نفع جامعه زنان تأثیرگذار باشند.

آیا زنان می‌توانند به درجه اجتهاد برسند و عهده‌دار مرجعیت عمومی باشند؟ 
در ابتدا باید گفت اجتهاد که نهایت کوشش در استنباط احکام شرعی از روی ادله شرعی است، برای هیچ فردی غیرممکن نبوده و نخواهد بود. در متون دینی ما، علم‌آموزی فریضه است و احراز درجات عالی علمی برای هر مسلمانی جایز شمرده شده است. در آیه 122 سوره توبه خداوند فرموده است: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ» که نشان‌دهنده وجوب تحصیل علم و جواز تقلید برای هر مسلمان، چه مرد و چه زن است. بنابراین، زنان در تمام عرصه‌های دینی و علمی می‌توانند بالاترین درجات علمی را احراز کنند. هیچ منعی برای اجتهاد زنان وجود ندارد و هیچ مجتهدی فتوا نداده که زن نمی‌تواند فقیه یا مجتهد شود. اما بحث عدم مرجعیت زن یا عدم جواز تقلید از زنان، از ضروریات یا اجماعات فقهی نیست و مجال بحث برای آن بسیار فراوان است. بنابراین، اینکه عده‌ای قائل هستند که زن نمی‌تواند مرجع شود، نادرست است. هیچ اجماع فقهی وجود ندارد که زن نمی‌تواند فقیه یا مجتهد شود. حتی برخی از پژوهشگران و محققان به این نتیجه رسیده‌اند مرجعیت زن بین متقدمین و فقها مطرح نبوده و حتی وقتی بحث اجتهاد مطرح می‌شده، سخنی از جنسیت به میان نیامده و اجتهاد بدون اشاره به جنسیت انجام می‌شده است. در سال‌های اخیر، این مبحث به‌شدت پررنگ شده و کتاب‌هایی نیز در این زمینه منتشر شده است. نویسندگان و صاحبنظران ایده‌های بسیار خوبی مطرح کرده‌اند و بحث‌های زیبا و مفیدی انجام شده است. یکی از این کتاب‌ها «زنان افتا و مرجعیت» است که در آن، آقای سجادی امین با تحقیقی عالمانه به این نتیجه می‌رسد هیچ مشکلی برای اینکه زنان برای زنان مرجع تقلید باشند، وجود ندارد و حتی اگر زن بتواند به درجه‌ای برسد که ولایت جامعه را به عهده بگیرد، هیچ منعی برای آن وجود ندارد. در آینده شاید حتی زنان بتوانند برای مردان نیز مرجع تقلید شوند. شاید یکی از دلایلی که رهبر معظم انقلاب این بحث را مطرح کردند، این باشد که شاهد تغییراتی در این نگرش باشیم و بحث را بازتر مطرح کنیم.

آیا نظام آموزشی و پژوهشی حوزه علمیه برای زنان نیاز به اصلاح دارد؟ 
پس از انقلاب اسلامی زمینه‌های آموزشی و پژوهشی برای خواهران در حوزه علمیه به‌طور چشمگیری گسترش یافت و زنان توانستند در سطوح عالی علمی وارد شوند. با این حال، هنوز جای کار زیادی باقی است، چون با اینکه حدود پنج دهه از رسمیت یافتن حوزه علمیه خواهران در شهرهایی مانند قم، مشهد و اصفهان می‌گذرد و اقدامات مثبتی در این زمینه انجام شده اما به اعتقاد بنده، توانمندی‌های زنان در این عرصه فراتر از آن چیزی است که تاکنون تحقق یافته است و همچنان نیاز به تلاش بیشتر برای فراهم کردن مسیرهای پیشرفت علمی برای خواهران، به‌ویژه در زمینه اجتهاد وجود دارد. در گذشته، امکانات آموزشی برای خانم‌ها تا سطح۳ در حوزه‌های علمیه نسبتاً فراهم بود، اما وقتی زنان می‌خواستند وارد درس‌های خارج فقه شوند و به مراحل بالاتر اجتهاد دست یابند، به دلیل محدودیت‌های موجود، برای آن‌ها مسیر ورود به این مباحث به‌ویژه درس‌های خارج آقایان، مسدود بود. در نتیجه، بسیاری از آن‌ها ناچار بودند یا استاد خصوصی بگیرند یا از صوت‌ها و تقریرات درس‌های خارج که توسط آقایان تهیه شده بود، استفاده کنند. این مشکلات تدریجاً برطرف شد، اما متأسفانه در برخی مناطق مانند خراسان، این شرایط تا مدت‌ها ادامه داشت و زنان در حالی که در سطوح مختلف تحصیل کرده بودند، برای ورود به تخصص‌های سطح بالاتر فقهی با محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌های فراوانی مواجه بودند. خوشبختانه امروز در بسیاری از مناطق شاهد گسترش رشته‌های تخصصی فقهی ویژه بانوان هستیم. به‌ویژه رشته‌هایی مانند فقه خانواده که به‌طور خاص برای زنان طراحی شده است. امید است در آینده‌ای نزدیک، آن خواسته‌ حضرت آقا که زنان در مباحث مربوط به مسائل مبتلابه زنان برای دیگر زنان مفید واقع شوند، تحقق یابد و در سال‌های آینده شاهد ظهور و بروز این تحولات در حوزه‌های علمیه باشیم.

فرایند اجتهاد علاوه بر بعد علمی، از نظر اجتماعی نیز حائز اهمیت است. به نظر شما اجتهاد زنان در جامعه چگونه می‌تواند سبب تغییرات مثبت در نگرش عمومی به جایگاه زنان در دین و فقه شود؟
با بررسی‌های متعددی که انجام داده‌ایم، در بسیاری از مسائل مبتلابه زنان، اگر زنان وارد شوند، می‌توانند حتی در تغییر قوانین موجود در کشور، به‌ویژه در قانون مدنی تأثیرگذار باشند. در بسیاری از این قوانین، نظرات زنان و دیدگاه‌های فقهی آنان نادیده گرفته شده است، اما با ورود زنان به این عرصه‌ها، امکان ایجاد تغییرات مثبت وجود دارد. این تغییرات ممکن است در نگاه برخی آقایان غیرمثبت به نظر برسد، اما به‌نظر خود جامعه زنان، در مسائل مختلفی مانند دماع ثلاثه، طلاق، عده، سقط جنین، دیه و بسیاری از مسائل دیگر، می‌تواند راه‌گشای مشکلات جامعه زنان باشد. این موضوع صرفاً یک شعار نیست؛ بلکه حتی مشاهده شده با تغییرات کوچک در قوانین، به‌ویژه با افزودن یک تبصره یا ارائه دیدگاه فقهی جدید، مشکلات زیادی از زنان حل شده است. امیدواریم این پژوهش‌ها و تلاش‌ها در مسائل زنان روز به روز پیشرفت کرده و اثرات مثبتی به همراه داشته باشد.

​​​​​​​خبرنگار:  مریم احمدی شیروان