جوان آنلاین: عصر روز ۲۳ اسفندماه سال ۱۴۰۲ به مأموران پلیس تهران خبر رسید مرد جوانی در یکی خیابانهای شهرک ولیعصر با شلیک گلوله به قتل رسیدهاست و عاملان قتل هم از محل فرار کردهاند.
سرقت دلار
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی محل شدند و در کنار کوچهای با جسد مرد ۴۰ سالهای به نام سروش روبهرو شدند که با شلیک دو تیر به قتل رسیدهبود. بررسیها نشان داد مقتول دلار فروش بوده و لحظاتی قبل دو مرد موتورسوار راه او را سد کردند و پس از قتل، کیف او را که ۶۲ هزار دلار، هزارو ۴۰۰ یورو و ۱۰ میلیون تومان پول نقد داشته، همراه گوشی تلفن همراهش سرقت کردهاند.
گوشبرها
در بررسی فیلم دوربینهای مداربسته محل حادثه و اطراف آن مشخص شد دو قاتل موتورسوار برای اینکه شناسایی نشوند، کلاه کاسکت به سر داشتهاند. مأموران در بررسیهای فنی مشخصات ظاهری آنها را به دست آوردند و برای شناسایی قاتلان مرد دلارفروش تحقیقات گستردهای را آغاز کردند، اما ردی از متهمان پیدا نکردند تا اینکه چند ماه قبل، پرونده آدمربایی تاجر اتباعی روی میز کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
شهریورماه امسال زن اتباعی با پلیس تماس گرفت و اعلام کرد شوهرش به نام فیروز که تاجر است از سوی آدمربایانی گروگان گرفتهشده و آدمربایان برای آزادی او درخواست ۷ هزار دلار کردهاند. در حالی که بررسیها ادامه داشت، مأموران پلیس دریافتند گروگانگیران گوش مرد جوان را بریده و فیلم آن را برای خانوادهاش ارسال کردهاند و خانواده وی هم از ترس ۷ هزار دلار به شماره حسابی واریز کردهاند.
تحقیقات مأموران در ادامه حکایت از آن داشت آنها با باند تبهکاران خطرناکی روبهرو هستند. اعضای این باند تاجران و افراد ثروتمند اتباع را شناسایی میکنند و پس از ربودن به باغ متروکهای در اطراف شهریار میبرند و برای اخاذی میلیاردی آنها را به شدت شکنجه میکنند. متهمان برای اخاذی بیشتر حتی فیلم بریدن گوش، بینی و انگشت گروگانها را برای خانوادههایشان میفرستند.
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران یکی از متهمان به نام حفیظ را شناسایی و بازداشت کردند و پس از اعتراف وی در عملیاتی غافلگیرانه مرد تاجر را در شکنجهگاه مخوف همراه دو مرد اتباع دیگر نجات دادند و شش متهم را نیز بازداشت کردند.
فرار از زندان هرات
مأموران پلیس در تحقیقات از متهمان متوجه شدند سردسته این باند فیصل نام دارد که همراه یکی از همدستانش به نام بشیر به اتهام چند قتل و سرقتهای مسلحانه در افغانستان زندانی بودهاند، اما پس از روی کار آمدن طالبان از زندان فرار کرده و به صورت غیر مجاز به ایران آمدهاند. آنطور که یکی از شاکیان میگفت، دو متهم مدتی قبل به صورت مسلحانه به میهمانی او و دوستانش حمله ور میشوند و مقدار زیادی دلار و اموال قیمتی آنها را سرقت میکنند. پس از دستگیری این باند شاکی که خودش هم از اتباع است فیصل و بشیر را شناسایی کرد و متهمان هم اعتراف کردند.
اعتراف به قتل مرد دلار فروش
با اعتراف متهمان به چند فقره آدمربایی از تجار اتباع این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که این باند، مخوف مرتکب جنایتهای دیگری هم در ایران شدهاند.
یکی از پروندههایی که تصور میشد اعضای باند مخوف ببرهای وحشی مرتکب آن شدهاند قتل مرد دلارفروش با شلیک گلوله بود. تصاویر به دست آمده از عاملان قتل از طریق دوربینهای مداربسته محل حادثه با چهره و قیافه یکی از متهمان به نام عبید مطابقت داشت. از سوی دیگر یکی از اعضای باند هم اعتراف کرده بود که در جریان قتل مرد دلار فروش بوده و از دوستانش شنیده که عبید او را به قتل رساندهاست.
بنابراین عبید مورد بازجویی فنی قرار گرفت. وی ابتدا منکر جنایت شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به قتل مرد دلارفروش با انگیزه انتقامجویی اعتراف کرد.
متهم روز قبل به مأموران گفت: «سروش را از طریق خواهرم میشناختم. او با خواهرم ارتباط دوستانه داشت و بعد هم نامزد شدند. مدتی آنها با هم ارتباط داشتند، اما خواهرم با او اختلاف پیدا کرد و از او جدا شد. سروش مدعی بود از خواهرم عکس خصوصی در اختیار دارد، اما ما فکر نمیکردیم او بخواهد آبروی خواهرم را ببرد. مدتی قبل از حادثه او عکسهای خواهرم را برای دوستان و بستگان ارسال کردهبود. وقتی متوجه شدم از سروش کینه به دل گرفتم و منتظر فرصتی بودم تا از او انتقام سختی بگیرم. مدتی او را زیر نظر داشتم تا اینکه روز حادثه همراه یکی از اعضای باند سروش را از محل کارش تعقیب کردیم. وقتی او نزدیک محل زندگیاش رسید، راه او را سد و دو تیر به سمتش شلیک کردم. سروش خونین نقش بر زمین شد و من هم کیف و تلفن همراهش را سرقت کردم تا عکسهای خصوصی خواهرم را از داخل گوشیاش حذف کنم. آن روز ما کلاه کاسکت به سر داشتیم و فکر نمیکردیم شناسایی و دستگیر شویم.»
قتل دوم
دومین قتل هم که بررسیها نشان میدهد اعضای این باند مرتکب شدهاند قتل مرد کامیونداری است که اواخر دی ماه سال گذشته از سوی چند سارق ناشناس در بزرگراه آزادگان صورت گرفت. آن روز مقتول که کامیونش در بزرگراه ساوه خراب شدهبود برای تهیه قطعات برای تعمیر خودرویش با اتوبوس به تهران میآید و در بزرگراه آزادگان از اتوبوس پیاده میشود و لحظاتی بعد هم به طرز مشکوکی به قتل میرسد. اعترافات یکی از متهمان نشان میدهد مرد کامیوندار هم به دست اعضای باند ببرهای وحشی به خاطر سرقت اموالش به قتل رسیدهاست.
قتل سوم
پرونده قتل دیگری که در تحقیقات فنی مأموران به رد پای اعضای باند ببرهای وحشی رسیدند، قتل مرد طلافروش در منطقه مرتضیگرد است. روز ۱۱ اسفند سال ۱۴۰۱ مأموران در جریان قتل مرد طلافروشی در منطقه مرتضیگرد قرار گرفتند. بررسیها نشان داد سه مرد نقابدار که دو نفر از آن پتک به دست داشته و یک نفر هم مسلح به سلاح جنگی بوده به مغازه طلافروشی هجوم میبرند. دو نفر از آنها با پتک شیشههای ویترین را میشکنند و مرد مسلح هم صاحب طلافروشی را با شلیک گلوله به قتل میرساند و برادر طلافروش و مرد دیگری را زخمی میکند. تحقیق از متهمان نشان میدهد سرقت خونین از طلافروشی هم از سوی برخی از اعضای این باند رقم خوردهاست.
بنابراین با اعتراف متهمان به قتل مرد دلارفروش، فرضیه قتل مرد کامیوندار و طلافروش مرتضیگرد هم از سوی اعضای این باند برای مأموران قوت بیشتری گرفت، بنابراین تحقیقات از متهمان برای رازگشایی این دو قتل و قتلهای احتمالی دیگر ادامه دارد.