نور نیوز- گروه بین الملل : باربارا لیف دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه در راس هیئت دیپلماتیک برای دیدار و گفتگو با رهبران گروههای تحریر الشام با سفر به دمشق پایتخت سوریه با محمد الجولانی رهبر هیئت تحریر الشام دیدار و گفتگو کرد.
هنوز از جزئیات گفتگو و توافقات احتمالی دو طرف خبری منتشر نشده اما سفر لیف به دمشق ضمن آن که از رویکرد جدید ایالات متحده در تعامل مستقیم با گروه تحریر الشام در سطحی عالی و رسمی حکایت دارد، موجب شکل گیری سئوالات و ابهامات متعددی پیرامون اهداف آتی آمریکا در منطقه و سیاستهای دوگانه این کشور در مبارزه ادعایی باتروریسم شده است.
این سیاستها نه تنها مشروعیت ادعای مبارزه با تروریسم آمریکا را زیر سؤال میبرد، بلکه استانداردهای دوگانه این کشور در مدیریت بحرانهای منطقهای و بینالمللی را نیز آشکار میسازد.
ایالات متحده آمریکا پیش از این نیز با دست زدن به اقدامات مشابه نشان داده که بیش از آن که متعهد به مبارزه با تروریسم باشد ترجیح می دهد با تمسک به استاندارد دوگانه از تروریسم به عنوان ابزار پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کند.در کنار اعترافات گذشته مقامات آمریکایی مانند هیلاری کلینتون درباره نقش آمریکا در ایجاد گروه داعش و همچنین اتهامات دونالد ترامپ به باراک اوباما مبنی بر حمایت غیرمستقیم از این گروه، سفر باربارا لیف به دمشق و مذاکره با رهبران تحریر الشام بار دیگر تناقضهای عمیق در سیاستهای واشنگتن در قبال تروریسم را برجسته میکند.
اعترافات کلینتون و اتهامات ترامپ: سابقه بهرهبرداری از تروریسم
هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود بهطور غیرمستقیم به حمایت آمریکا از گروههای مسلح برای مقابله با دولتهای منطقه، از جمله همکاریهای پنهانی در ایجاد داعش، اشاره کرده است. همچنین، دونالد ترامپ در اظهاراتی جنجالی، دولت اوباما و کلینتون را به ایجاد و حمایت از داعش متهم کرد. این اعترافات و اتهامات نشان میدهد که واشنگتن در مواقعی، از گروههای تروریستی بهعنوان ابزارهای ژئوپلیتیکی برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود استفاده کرده است.
تحریر الشام و تغییر سیاست آمریکا
تعامل مستقیم آمریکا با گروه تحریرالشام، که هنوز در فهرست گروههای تروریستی سازمان ملل و وزارت خارجه آمریکا قرار دارد، نمونه دیگری از این رویکرد متناقض است. این گروه با سابقه خشونتآمیز و ارتباط با القاعده، پیشتر توسط واشنگتن مورد هدف قرار گرفته بود و حتی جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای دستگیری رهبر آن، محمد الجولانی، اعلام شده بود.
با این حال، اعلام تعامل علنی با این گروه و سفر باربارا لیف، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه به دمشق، نشانهای از تلاش واشنگتن برای استفاده ابزاری از تحریر الشام در رقابتهای منطقهای است. این سیاست، ضمن تقویت بیاعتمادی به نیات آمریکا، به سوالات اخلاقی و سیاسی درباره مشروعیت این اقدامات دامن میزند.
تلاش آمریکا برای مهار نفوذ بازیگرانی رقیب در منطقه
ایالات متحده، در حالی که ادعا میکند سیاستهایش در قبال تحریر الشام بخشی از تلاش برای مهار نفوذ ایران و روسیه در سوریه است، عملاً بهدنبال بهرهبرداری از این گروه برای ایجاد توازن در برابر بازیگرانی است که مانع افزایش نفوذ آمریکادر منطقه هستند. اما این رویکرد، هم از نظر اخلاقی و هم استراتژیک، تحت فشارهای شدید داخلی و بینالمللی قرار دارد.
پیامدهای بازی دوگانه آمریکا در قبال تروریسم
تعامل با گروههای تروریستی مانند تحریر الشام، باعث تضعیف جایگاه آمریکا بهعنوان مدعی مبارزه با تروریسم شده و اعتماد متحدان منطقهای واشنگتن را نیز کاهش میدهد.
علاوه بر این سیاست دوگانه آمریکا میتواند به تقویت گروههای افراطی دیگر منجر شود که با مشاهده استانداردهای دوگانه آمریکا، جسارت بیشتری برای اقدامات خشونتآمیز پیدا میکنند.
تناقض آشکار میان سیاستهای اعلامی و عملکرد واقعی آمریکا در قبال تروریسم می تواند، موجب افزایش مخالفتها در داخل آمریکا و میان سیاستمداران دو حزب اصلی در آمریکا شود.
تناقضهای استراتژیک و چالشهای پیشرو
رویکرد آمریکا در قبال تحریر الشام، نشاندهنده این است که منافع کوتاهمدت استراتژیک میتواند بهراحتی بر اصول اخلاقی و قوانین بینالمللی غلبه کند.
مشروعیتبخشی به گروههای افراطی بهطور غیرمستقیم این پیام را ارسال میکند که گروههای تروریستی میتوانند با تغییر رفتار یا موقعیت خود، به ابزاری برای بازیگران بزرگ بینالمللی تبدیل شوند.
علاوه بر این اتخاذچنین سیاستی، زمینهساز توسعه تفکرات افراطی و گسترش خشونت در مناطق دیگر میشود و میتواند به بیثباتیهای بیشتری در آینده منجر شود.
سیاستهای دوگانه آمریکا در قبال تروریسم، از حمایتهای غیرمستقیم در ایجاد داعش تا تعامل آشکار با تحریر الشام، تناقضی عمیق میان گفتار و رفتار این کشور ایجاد کرده است. در حالی که واشنگتن تلاش میکند با استفاده از این گروهها نفوذ خود را در خاورمیانه تقویت کند،اما تا زمانی که منافع استراتژیک کوتاهمدت بر اصول اخلاقی و قوانین بینالمللی اولویت داشته باشد، این رویکرد ها نه تنها به بازیابی مشروعیت آمریکا منجر نخواهد شد بلکه تضعیف جایگاه آمریکا در مبارزه ادعایی با تروریسم،افزایش بیاعتمادی جهانی به نیات واشنگتن و احتمال تشدید بحرانهای منطقهای را بدنبال خواهد داشت
∎