به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، برای تحلیل این شبهقانون بایستی چهار سطح تحلیلی را از هم تفکیک نمود و جداگانه به تحلیل و بررسی آن همت گمارد شاید گوشهای شنوایی و عقول غیرسیاستزدهای به این تحلیلها توجه کنند:
اول. پیشفرضهای نویسندگان آن و تلقی ایشان از جامعه و قانون، پیششرطهای یک تقنین و رعایت آنها، چرایی چنین تقنینی و نسبت آن با خواست عمومی و یا سندرومهای گروهاندیشی
دوم. محتوای ظالمانه، غیرحقوقی، غیرشرعی و غیرعقلایی آن.
سوم. امکانسنجی اجرای چنین شبهقانونی و عدم امکان اجرای آن به علت فقدان ابزارهای اجرایی
چهارم. تبعات اجتماعی، و تبعات سنگین آن برای جامعه و حکومت و تشدید شکاف حکومت و مردم و کاهش سرمایه اجتماعی و شعلهور کردن جنگ مردم با مردم و مردم با حکومت.
فراری بودن نویسندگان و طراحان این طرح از گفتگو و مناظره و علاقه به مونولوگ در جمعهای خاص و نه دیالوگ در عرصه عمومی، بروشنی برای هر شخص منصفی خالی بودن دستان این جماعت از استدلال را روشن میکند.
ظاهراً تنها شخصی که در تهیه بخشی از این قانون مداخله داشته و حاضر به گفتگو شد، جناب آقای اقبالی بود که گفتگویی در اوج شفافیت را با هم انجام دادیم که خلاصهای از آن -به علت محدودیت اینستاگرام- تقدیم میگردد و همه عزیزان را به شنیدن گفتگوی کامل و تحلیل استدلالهای طرفین دعوت میکنم.
در این مناظره توجه عزیزان را به کلیدواژههای زیر جلب مینمایم: رندوم پانیشمنت، ۳۰ درصد کشف حجاب، ملاک طبیعی و غیرطبیعی بودن گرایش جنسی افراد، تصویب حداکثری و اجرای حداقلی قانون و مختومهشدن پرونده حجاب.