تصور کنید ایرانیان باستان که عموم آنها کشاورز بودند، با چه دقت و انگیزهای، طولانیترین شب سال را جشن میگرفتند؟ این درستترین و دقیقترین جشن برای «خلق امید» است. شبی که در آن خورشید دوباره به چرخه حضور طولانی مدت در آسمان وارد میشود. از همین رو احتمالاً ایرانیان «شب چله» که سیاهترین و طولانیترین شب سال بود، به جای فرورفتن در غم و تاریکی، به جای اسیر شدن در سیاهی و سرمای زمستان، به جای آنکه دچار یأس و ناامیدی از مشکلات شوند، کنار هم نشستند و با انتظار طلوع مهر در پایان «شب یلدا» جشن گرفتند.
آنها خوش خیال نبودند. به درستی میدانستند از همین شب، «انقلاب زمستانی» آغاز میشود و زمین که برکت زندگی و حیات آنها در آن بود، سردتر خواهد شد. اما درعین حال اسیر نزدیک بینی نشدند. یک قدم دورتر را هم میدیدند. ایرانیان میدانستند که هجوم سرما و تاریکی بزودی پایان مییابد و هر سال این روز را جشن میگرفتند تا فراموش نکنند سختی و مشکلات تا ابد باقی نیست. ما ایرانیان «شب چله» را جشن میگیریم چون نویدبخش روزهایی روشنتر است. اگرچه حتی این روزهای روشن را همین امروز در کنار خود نبینیم. اما شب یلدا یادمان داد در اوج تاریکیها روشنی امید به بهبود وضعیت را از یاد نبریم.
انتهای پیام