به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، شب یلدا که در ایران بهعنوان طولانیترین شب سال جشن گرفته میشود، یکی از نمادینترین آیینهای فرهنگی و اجتماعی این سرزمین است. این جشن که ریشههایی عمیق در تاریخ و اساطیر ایرانی دارد، در سالهای اخیر بهطرز چشمگیری توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. اگرچه شب یلدا در دورههای مختلف تاریخ ایران در توجه مردم کاسته یا افزوده شده، اما در سالهای اخیر شاهد احیای این آیین با شکوه بیشتری هستیم. درک این روند نیازمند بررسی عوامل مختلفی است؛با پیشرفت مدرنیته و گسترش سبک زندگی غربی، جامعه ایرانی بیش از پیش احساس ازدستدادن هویت فرهنگی خود را تجربه میکند. شب یلدا بهعنوان یکی از اصیلترین آیینهای ایرانی، به بستری برای بازیابی این هویت تبدیل شده است. از طرف دیگر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام به بستری برای نمایش جشنها و آیینها تبدیل شدهاند. در این پلتفرمها، افراد عکسها و ویدئوهای مرتبط با شب یلدا را منتشر میکنند که به گسترش اهمیت و جذابیت این شب کمک میکند.
در جامعهای که به دلیل عوامل مختلف ازجمله استرس اقتصادی، تحولات سیاسی و شکاف نسلی دچار تنشهای فراوان است، شب یلدا به فرصتی برای تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی تبدیل شده است. این شب، زمانی برای کنارگذاشتن اختلافات و تمرکز بر ارزشهای مشترک است. یکی از ابعاد مهم شب یلدا، توانایی آن در ایجاد حس همبستگی میان افراد جامعه است. از دیدگاه نظریات جامعهشناسی، بهویژه نظریه عملکردگرایی، آیینهایی مانند شب یلدا میتوانند بهعنوان مکانیسمهایی برای تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش انزوای فردی عمل کنند. در این راستا، دورهمیهای خانوادگی و تبادل تجربههای جمعی، نهتنها باعث کاهش استرسهای فردی میشود بلکه در ساخت یک اجتماع مقاومتر نیز مؤثر است.
سعید معیدفر، جامعهشناس در تحلیل گرامیداشت آیین شب چله میگوید: «مردم دلشان میخواهد سنتها را زنده نگه دارند. این آیین حتی در سختترین شرایط مورد اقبال مردم بوده و این نشاندهنده ریشههای عمیق آن در فرهنگ ایرانی است». او معتقد است آیین شب چله میتواند در بدترین شرایط هم کمکحال مردم باشد؛ چراکه از چند جهت اهمیت دارد: «در این شب خانوادهها همدیگر را میبینند، گفتوگو میکنند و تا حدی این شب میتواند زمینهساز همبستگی، تعامل، کنارگذاشتن کدورتها، بدبینیها و ایجاد پیوند و شادی با یکدیگر باشد. در عین حال یک آیین ملی است؛
از این جهت که در این شب اغلب خانوادهها یا تمام خانوادههایی که در گستره ایران فرهنگی زیست میکنند، این آیین را گرامی میدارند». به گفته او این آیین پیوند گستردهای میان تمام کسانی است که از گذشتههای دور ساکنان این سرزمین بزرگ بودند: «ممکن است آیین یلدا در خانوادهها نزد اقوام و ملل مختلفی که در این سرزمین زندگی میکردند تفاوتهایی داشته باشد، اما در نهایت نقاط اشتراک مهمی با همدیگر دارند و از این طریق نیز زمینه پیوستگی و همبستگی را فراهم میکند. بنابراین میتوانیم بگوییم که آیین یلدا میراث بسیار خوبی است که در شدیدترین شرایط هم میتواند حال مردم را خوب کند».
این جامعهشناس ادامه میدهد: «در عین وحدت نشاندهنده کثرت جامعه ایرانی هم هست. یعنی در عین حال که در گستره بسیار بزرگ ایران فرهنگی انجام میشود که این نوعی وحدت در میان مردم است، به صورت جداگانه در منازل و نزد اقوام و گروههای مختلف هم برگزار میشود که احتمالا با یکدیگر تفاوتهایی دارند و نزد فرهنگهای مختلف با تفاوتهایی اجرا میشود. اما مهم این است که همه در یک شب این آیین را برگزار میکنند و از این طریق نوعی همبستگی گسترده میان مردم وجود دارد». او به اسباب و ابزار مورد نیاز در این آیین هم اشاره دارد، آن هم در شرایط دشوار اقتصادی؛ «این آیین بالاخره سور و ساتی هم میخواهد.
ممکن است در گذشتهها سفرههای رنگینتری را در این شب میدیدیم. ولی ممکن است به خاطر همین وضعیت اقتصادی خیلی بد در بخشهایی از ایران فرهنگی بزرگ و حداقل در جغرافیای ایران امروز که مردم در تنگنا هستند، نتوانند همه ابزار و لوازم این شب را فراهم کنند و با حداقلها این شب را گرامی بدارند». این جامعهشناس معتقد است گرامیداشت این شب از سوی مردم را نمیتوان لزوما به معنای نوعی مقاومت مدنی مردم در مقابل مشکلات جاری تلقی کرد: «نمیتوان این اصطلاح را به کار برد؛ چون ممکن است کسانی که این آیین را به کار میبرند، اساسا نفس این آیین و زیباییها، جلوههای متعدد و حس و حالش مدنظرشان باشد تا اینکه الزاما بخواهند آن را به نحوی به عنوان یک ابزار برای مخالفت یا مقاومت در مقابل قضایای دیگر نشان دهند. این آیین جذابیتهای خاص خودش را دارد و دارای جذبه و کشش فراوانی است. جالب است که حتی در شرایط سخت هم میتواند باز ایران را یکپارچه کند و مردم را که درگیر روزمرگی هستند، فرا بخواند».
پیشگیری از گسست
معیدفر تأکید میکند که متأسفانه زمینههای گسست، چالشها و قطبیکردنها زیاد است، اما چنین آیینی میتواند تا حدی بر این شرایط فائق آید: «متأسفانه برخی سیاستها با نوعی رویکردهای ایدئولوژیک یا رویکردهایی بهاصطلاح «غیرساز» سعی کرده مردم ایران را تعریف کند و بگوید این ایرانی است و آن یکی نه. به عبارتی مردم را رویاروی همدیگر قرار دهد. این نوع سیاستگذاریها که بر اساس یک نوع نگاه ایدئولوژیک میخواهد مردم را از همدیگر جدا کرده یا رودرروی هم قرار دهد، مشکلاتی ایجاد میکند؛ بگوید این باحجاب است، آن نیست. این فارس است، آن ترک است و... . اما آیینی مانند یلدا این سیاستها را به چالش میکشد و نشان میدهد که مای ایرانی قدرت فراوانی دارد و این سیاستها هم در مقابل آن رنگ خواهد باخت.
آیین یلدا، نوروز و آیینهای مشابه علیرغم سیاستهای قطبیساز و جداکننده زمینههای همبستگی جامعه ایرانی را فراهم میکنند». او معتقد است البته نباید انتظار داشت مردم با آگاهی به این موضوعات و سیاستها یلدا را گرامی بدارند: «واقعا این آیین کشش خاص خودش را دارد و میشود گفت به شکل ناخودآگاه این کار انجام میشود. جامعهشناسان برای هر پدیده اجتماعی دو نوع کارکرد در نظر میگیرند؛ یکی کارکرد آشکار و یکی کارکرد پنهان. کارکرد آشکار این آیین همین دورهمیهای خانوادگی است، همین شبنشینی و گفتوگوها. ولی کارکرد پنهان این آیین ایجاد همبستگی اجتماعی سراسری است که در گستره ایران فرهنگی اتفاق میافتد.
در واقع شاید خود مردم متوجه کاری که انجام میدهند نباشند، اما کسی که این ایده و اندیشه را ایجاد کرده، میدانسته که دارد چه کار میکند. به عبارتی یک طرح کلان یا یک کلانروایتی توسط پیشینیان پایهگذاری شده است. آنهم در سرزمینی که هزار رنگ بوده و اقوام متعدد در یک منطقه تمدنی وسیع زندگی میکردهاند». این جامعهشناس ادامه میدهد: «علیرغم این گوناگونیها، پیشینیان به دنبال آیینی بودند تا در مقاطعی از زمان بتواند یک نوع هویت مشترک برای افراد ایجاد کند. چنانکه پیشتر گفتم، نوعی وحدت در عین کثرت. هر فرهنگ و قومی هم میتواند متناسب با شرایط خودش آن را برگزار کند.
اما جالب و زیباست که همه اینها در زمان یکسانی برگزار میشود. با وجود این تفاوتها، وجوه مشترک آن کلانروایت، آن را استمرار بخشیده است و همانطور که گفتم مردم هم ممکن است به آن آگاه نباشند ولی بهطور نامحسوس این اتفاق میافتد». معیدفر معتقد است شاید یکی از رموز استمرار فرهنگ ایرانی و این آیینها همین باشد: «اما امروز با استناد به گذشته این آیین را تحلیل میکنیم؛ وضعیت امروز را میبینیم و پیوستگی گذشته و امروز را درمییابیم و بر اساس آن چنین روایتی را تفسیر میکنیم. بنابراین ممکن است تکتک افراد خودشان چنین خودآگاهیای نداشته باشند، اما درگیر این کنش مشترک شوند».
چالشهای مدرن شب یلدا
با وجود رشد اهمیت شب یلدا، این آیین با چالشهایی نیز روبهرو است. یکی از این چالشها تجاریسازی بیش از حد این آیین است که ممکن است باعث کمرنگشدن معانی عمیق فرهنگی و اجتماعی آن شود. همچنین، فشار اجتماعی برای «برگزاری یلدای کامل» میتواند باعث استرس مالی برای خانوادهها شود. به گفته نیره طبسی، پژوهشگر جامعهشناسی، تغییر سبک زندگی و کاهش فرصتهای گردهمایی سنتی در میان خانوادهها، میتواند تهدیدی برای ادامه این آیین به شکل اصیل آن باشد.
همچنین نسلهای جوان که بیشتر به ابزارهای دیجیتال وابسته هستند، ممکن است ارتباط عمیق کمتری با فلسفه این شب برقرار کنند. او به «شرق» میگوید: «شب یلدا، با فلسفهای عمیق و ریشههایی در تاریخ و اساطیر، یکی از آیینهایی است که توانسته در گذر زمان پابرجا بماند و حتی در عصر مدرن نیز بهطور چشمگیری مورد توجه قرار گیرد. این توجه بازتابی از نیاز جامعه به حفظ هویت فرهنگی، تقویت انسجام اجتماعی و بازسازی امید در مواجهه با چالشهای زندگی مدرن است. با این حال، اهمیتدادن به معانی اصیل این شب و جلوگیری از غلبه جنبههای تجاری بر آن، برای حفظ این میراث فرهنگی ضروری است. در عین حال، بهرهگیری از ابزارهای نوین برای انتقال معانی و ارزشهای این آیین به نسلهای آینده میتواند به پایداری آن کمک کند».
از یلدا تا هالووین
در سالهای اخیر، شاهد گسترش و استقبال مردم ایران از آیینها و جشنهای جهانی نظیر هالووین در کنار جشنهای سنتی همچون شب یلدا بودهایم. این پدیده از منظر جامعهشناسی نمایانگر تحولات مهمی در سبک زندگی، هویت فرهنگی و تعاملات اجتماعی ایرانیان است.
هالووین که ریشههایی در فرهنگ غربی دارد، در میان نسل جوان ایران بهویژه در کلانشهرها، با جذابیتهای بصری، فرصتهای اجتماعی و فضای سرگرمکنندهاش، جایگاه قابل توجهی پیدا کرده است.
در مقابل، شب یلدا، بهعنوان یکی از اصیلترین جشنهای ایرانی، همچنان بهعنوان نماد هویت ملی و پیوند اجتماعی باقی مانده است. طبسی دراینباره میافزاید: «از دیدگاه جامعهشناختی، استقبال از جشنهایی مانند هالووین نشانگر روند جهانیشدن و تغییرات نسلی در ایران است. جوانان امروزی که بیشتر با رسانههای اجتماعی و فرهنگهای بینالمللی در ارتباط هستند، تمایل دارند از آیینهای جدید بهعنوان فرصتی برای ابراز فردیت و تجربههای نو بهره ببرند. هالووین با تمرکز بر لباسهای خاص و فضای خلاقانهاش، بستری مناسب برای این تمایلات فراهم میکند. این در حالی است که پذیرش چنین آیینهایی بعضا باعث بروز تنشهایی در میان نسلهای مختلف شده و بحثهایی درباره اصالت فرهنگی و خطر ازدستدادن هویت ملی را مطرح کرده است.
در مقابل، شب یلدا همچنان جایگاه خود را در قلب فرهنگ ایرانی حفظ کرده است. این جشن که ریشه در اساطیر و تاریخ ایران دارد، فراتر از یک شبنشینی ساده است و مفاهیم عمیقی نظیر امید، پیوند خانوادگی و پیروزی روشنایی بر تاریکی را دربر دارد. از منظر جامعهشناختی، شب یلدا بستری برای تقویت سرمایه اجتماعی است؛ جایی که خانوادهها و دوستان گردهم میآیند تا از تجربیات مشترک و ارزشهای فرهنگی لذت ببرند». این جامعهشناس تصریح کرد: «با این حال، تعامل میان این دو نوع آیین، پرسشهای مهمی را درباره هویت فرهنگی و تغییرات اجتماعی مطرح میکند. آیا استقبال از هالووین به معنای تضعیف شب یلداست یا اینکه هر دو میتوانند در کنار هم به تقویت تنوع فرهنگی کمک کنند؟ پاسخ به این سؤال نیازمند بررسی عمیقتر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و رسانهای است که در شکلگیری این روندها نقش دارند.
بهعنوان مثال، تبلیغات تجاری و رسانههای اجتماعی، هالووین را بهعنوان یک رویداد جذاب و مدرن به تصویر میکشند، در حالی که شب یلدا بیشتر به سنتها و خاطرات خانوادگی متکی است. از سوی دیگر، باید توجه داشت که بسیاری از جوانان ایرانی با استقبال از آیینهای جهانی، به دنبال تقویت ارتباط خود با فرهنگ جهانی هستند، اما این به معنای کنارگذاشتن آیینهای سنتی نیست. در واقع میتوان این روند را بهعنوان نمودی از ترکیب و تعامل فرهنگی دید که در آن، افراد از هر دو جهان بهترینها را انتخاب میکنند. در این میان، نقش نهادهای فرهنگی و آموزشی در حفظ و انتقال ارزشهای سنتی بسیار مهم است. ترویج جنبههای فرهنگی شب یلدا و ارائه آن به شکلی جذاب و متناسب با نیازهای نسل جوان، میتواند به حفظ جایگاه این آیین کمک کند».