شناسهٔ خبر: 70349051 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

دورهمی خانوادگی در شب تولد خورشید

در شب چله همه در خانه بزرگ فامیل جمع می‌شوند. بزرگترها برای جمع و خصوصا بچه‌ها داستان‌ها و حکایت‌ها از دلاوری‌های خود در جوانی تعریف می‌کنند.

صاحب‌خبر -

روفیا تیرگری - روزنامه اطلاعات| گرمای کرسی از آتش زغال است. زغال‌ها را در منقل با کمی نفت آتش می‌زنند و با بادبزن حصیری به زغال‌های آتش‌گرفته باد می‌زنند تا تمام زغال‌ها به یک گلوله آتش تبدیل شوند. منقل را زیر کرسی می‌گذارند. کرسی منقلی گرمای بسیار مطبوع و دلچسبی دارد. از دیرباز، ایرانیان شب چله را دور کرسی جشن می‌گرفتند. 

خوان شب یلدا در یک مجمع مسی کنگره‌دار به زیبایی کنار هم چیده می‌شود. روی ملافه سوزن‌دوزی یا گل‌دوزی شده کرسی (روکرسی) برای جلوه بیشتر، یک پارچه ترمه می‌اندازند و مجمع خوردنی‌ها را روی آن می‌گذارند. مهمانان در حالی که زیر کرسی نشسته‌اند و جانشان از گرمای مطبوع آتش منقل تازه می‌شود با خوردنی‌هایی چون آجیل، شیرینی‌های خانگی، میوه‌های خشک و تازه چون انار، هندوانه، سیب، ازگیل، خرمالو و میوه‌های فصل همچون مرکبات (پرتقال، نارنگی، لیمو و ...) پذیرایی می‌شوند. در این شب برای تازه‌عروس‌ها از سوی خانواده داماد، خوان یلدایی فرستاده می‌شود که شامل هندوانه تزئین‌شده، یک قواره پارچه، یک قطعه طلا و آجیل و شیرینی است.

در شب چله همه در خانه بزرگ فامیل جمع می‌شوند. بزرگترها برای جمع و خصوصا بچه‌ها داستان‌ها و حکایت‌ها از دلاوری‌های خود در جوانی تعریف می‌کنند. یکی از بزرگترها که صدای نسبتا خوبی دارد شاهنامه می‌خواند و فال حافظ می‌گیرد. کوچک و بزرگ در کنار هم تا پاسی از شب بیدار می‌مانند و طلوع دوباره خورشید را جشن می‌گیرند.

شب تولد خورشید

دکتر شهریار شاهین‌دژی، نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادب فارسی درباره باورها و افسانه‌های پیدایش یلدا می‌گوید: یلدا یا شب چله به شکل شگفت‌انگیزی با باورهای واقعی و اندیشه‌های افسانه‌گون عجین شده است. واژه یلدا نه فارسی است و نه عربی، بلکه یک کلمه سریانی است. سریانی از گویش‌های زبان آرامی بود که در سده‌های چهار تا هشت هجری از زبان‌های مهم خاورمیانه به شمار می‌رفت. از لحاظ لغوی در فرهنگ سریانی، یلدا به معنی زایش یا به عبارتی شب تولد خورشید است. 

جای آن دارد تا اشاره شود که مهر (میترا) هم با این کلمه عجین شده است. کهن‌ترین اثری که نام مهر یا میترا در آن آمده، سنگ‌نوشته‌ای بسیار کهن است که متن آن، قرارداد عهد و پیمان میان دو فرمانروایی «هیتی» و «میتانی» را نشان می‌دهد. هیتی‌ها بین سال‌های ۱۷۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد، فرمانروایی داشتند و خاندان شاهی میتانی در سده‌های ۱۲ تا ۱۵ پیش از میلاد در میانرودان حکمفرمایی می‌کردند.

مهر، ایزد همیشه بیدار

دکتر شاهین‌دژی می‌گوید: مهر همان گونه که از عهد و پیمان‌ها و دوستی‌ها مراقبت می‌کند با پیمان‌شکنان اصلا سر آشتی ندارد و بر آن‌ها خشم می‌گیرد. نکته قابل توجه این است که مهر، خورشید نیست بلکه یار و یاور و همراه خورشید است و پیش از طلوع خورشید ظاهر می‌شود.  

از غرب به شرق و از شرق به غرب با او همراه می‌شود و پس از غروب خورشید به صورت یک ایزد همیشه‌بیدار به زمین می‌آید و بر عهد و پیمان‌ها نظارت می‌کند. اگر دقت کرده باشید همیشه قبل از غروب آفتاب و پیش از طلوع خورشید، سرخی خاصی آسمان را فرا می‌گیرد که بسیار زیبا و روحانی به نظر می‌رسد و به اعتقاد بسیاری هنگام دعا، نیایش و استجابت است.

سرخی پیش از طلوع، فلق و سرخی هنگام غروب، شفق نام دارد. این سرخی نماد مهر است. هندوانه و انار در خوان یلدایی، نماد مهر و خورشید به شمار می‌روند. مهر در روم باستان به «میتراس» تبدیل شد و پیروان فراوانی داشت که به نوعی رقیب مسیحیت به حساب می‌آمد. 

اما از آنجایی که قدرت مسیحیت بیشتر بود، این آیین به حاشیه رفت و پیروان آن از اروپا رانده شدند. البته رسم و باورهای این آیین همچنان در میان مردم باقی مانده است.

در شب انقلاب زمستانی (یلدا) پیروان آیین‌مهر به یکدیگر هدیه می‌دادند و درختی را هم تزئین می‌کردند که درخت سرو بود. در مسیحیت و جشن‌های کریسمس هم هدیه دادن مرسوم است اما درخت سرو به کاج تبدیل شد.

جشن انقلاب زمستانی 

واژه یلدا از چه زمانی وارد فرهنگ ایرانیان شد؟ دکتر شهریار شاهین‌دژی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: واژه یلدا را در متن‌های ایرانی قبل از اسلام نمی‌توانید پیدا کنید. قدیمی‌ترین متنی که از یلدا به عنوان یک جشن نام برده، در کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی است. این کلمه احتمالا پیش از اسلام وارد زبان فارسی شده اما شواهد زیادی در این زمینه نداریم. 

از لحاظ نجوم ما دو انقلاب یا دو نقطه در دایره‌البروج داریم که خورشید به منتهای فاصله خود از صور فلکی می‌رسد. شمالی‌ترین نقطه دایره البروج را نقطه تیر یا انقلاب تابستانی و جنوبی‌ترین نقطه را دی یا انقلاب زمستانی می‌گویند.

 ایرانیان وقتی نام ماه و روز یکی می‌شود آن را جشن می‌گیرند و شاید بپرسید چرا انقلاب تابستانی که ماه و روزش تفاوتی باهم ندارند جشن گرفته نمی‌شود. برای آن که در اول تیر، نور رو به کاهش است و کوتاهی نور، جشنی ندارد اما در انقلاب زمستانی (اول دی) امید جوانه می‌زند و نور رو به افزایش است و به همین دلیل، جشن نور برگزار می‌شود.

جالب است بدانید ایرانیان در شب یلدا با روشن کردن آتش تا صبح یعنی تا طلوع دوباره خورشید بیدار می‌ماندند. در واقع با روشن کردن آتش می‌خواستند به تولد نور کمک کنند.

 ایرانیان در این شب، درختی را هم تزئین می‌کردند که درخت سرو بود. سرو نزد ایرانیان علاوه بر آن که نشان‌دهنده سبزی و خرمی است، نماد آزادگی هم هست.

تفأل بر حافظ شیرین‌سخن

تفأل بر حافظ یکی از سنت‌های زیبای شب یلداست. پیش از ظهور حافظ، ایرانیان این شب را با کدام سخنور نامدار جشن می‌گرفتند؟ 

دکتر شاهین‌دژی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: در دو مناسبت نوروز و یلدا، شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ، جزو جداناشدنی خوان‌های نوروزی و یلدایی است. تا قبل از قرن هشتم هجری، فقط شاهنامه‌خوانی و نقالی مرسوم بود اما با ظهور حافظ، تفأل به دیوان او جزو برنامه‌های ویژه این شب شد.

حافظ، شاعر خاص و عام است که با ۴۹۸ غزل و نزدیک به ۵۰۰۰ بیت، یعنی با کمترین تعداد ابیات در میان مشهورترین سخنوران به بالاترین قله‌ها دست پیدا می‌کند. اشعار حافظ فرا زمانی، فراموضوعی و فرامکانی است. هنر حافظ این است که هرکس با هر مقام و موقعیتی به او مراجعه کند از زبانش حرفی برای شنیدن دارد. بسیاری از شاعران تفأل را فقط با دیوان حافظ روا می‌دارند.

لسان‌الغیب، لقبی است که مردم به خواجه شیراز داده‌اند. پس از سقوط صفویه و در زمان شاه سلطان حسین، یکی از اقوام شاه به لحاظ جثه کوچکی که داشت به مگس‌خان معروف شد. او در مقام فرماندار، قصد تخریب قبر حافظ را داشت و اطرافیان هرچه تلاش کردند نتوانستند مانع او شوند، تا این که تصمیم گرفتند در این باره از خود حافظ بپرسند. تفألی به دیوان خواجه زدند: 

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری!

کافه و رستوران‌های یلدایی

در شب یلدا بزرگ فامیل، محور است و همه حول آن محور جمع می‌شوند اما این رسم کهن در سال‌های اخیر تغییراتی داشته و عده‌ای این شب را در کافه‌ها در کنار دوستانشان جشن می‌گیرند. دکتر شاهین‌دژی می‌گوید: دنیای جدید ظاهرا دنیای بی‌حوصلگی‌هاست، دنیای وقت کم و فست‌فودها. شاید یکی از دلایل آن تنهایی آدم‌ها باشد. یلدا در واقع برای مقایسه خودمان با خودمان است، نه برای مقایسه خودمان با دیگران. در چنین فضایی است که سخنورانی چون حافظ و مولانا به داد ما می‌رسند. مولوی می‌فرماید:

می‌گریزم تا رگم جنبـان بود
 کی فرار از خویشتن آسان بود

آن ذوقی که کوچکترها برای این جشن داشتند بسیار متفاوت با زمان کنونی است. در دنیای امروز بچه‌ها از جمع فراری‌اند و این یک آفت محسوب می‌شود.

در گذشته، بچه‌ها در شب یلدا به شنیدن داستان بزرگترها علاقه‌مند بودند، علاوه بر آن هدیه می‌گرفتند و خوردنی‌های متنوع؛ خوردنی‌هایی که همیشه در دسترس نبود و فقط در آن شب می‌شد آن همه خوردنی‌های رنگارنگ را یک جا دید. این آیین برای همین بود که بزرگ و کوچک در کنار هم بنشینند و مهربانی اشاعه پیدا کند. هدف اصلی در شب یلدا باهم بودن و در کنار هم بودن است؛ به‌خصوص در کنار کسانی که فردا برای دیدارشان خیلی دیر است.

روفیا تیرگری - روزنامه اطلاعات| گرمای کرسی از آتش زغال است. زغال‌ها را در منقل با کمی نفت آتش می‌زنند و با بادبزن حصیری به زغال‌های آتش‌گرفته باد می‌زنند تا تمام زغال‌ها به یک گلوله آتش تبدیل شوند. منقل را زیر کرسی می‌گذارند. کرسی منقلی گرمای بسیار مطبوع و دلچسبی دارد. از دیرباز، ایرانیان شب چله را دور کرسی جشن می‌گرفتند. 

خوان شب یلدا در یک مجمع مسی کنگره‌دار به زیبایی کنار هم چیده می‌شود. روی ملافه سوزن‌دوزی یا گل‌دوزی شده کرسی (روکرسی) برای جلوه بیشتر، یک پارچه ترمه می‌اندازند و مجمع خوردنی‌ها را روی آن می‌گذارند. مهمانان در حالی که زیر کرسی نشسته‌اند و جانشان از گرمای مطبوع آتش منقل تازه می‌شود با خوردنی‌هایی چون آجیل، شیرینی‌های خانگی، میوه‌های خشک و تازه چون انار، هندوانه، سیب، ازگیل، خرمالو و میوه‌های فصل همچون مرکبات (پرتقال، نارنگی، لیمو و ...) پذیرایی می‌شوند. در این شب برای تازه‌عروس‌ها از سوی خانواده داماد، خوان یلدایی فرستاده می‌شود که شامل هندوانه تزئین‌شده، یک قواره پارچه، یک قطعه طلا و آجیل و شیرینی است.

در شب چله همه در خانه بزرگ فامیل جمع می‌شوند. بزرگترها برای جمع و خصوصا بچه‌ها داستان‌ها و حکایت‌ها از دلاوری‌های خود در جوانی تعریف می‌کنند. یکی از بزرگترها که صدای نسبتا خوبی دارد شاهنامه می‌خواند و فال حافظ می‌گیرد. کوچک و بزرگ در کنار هم تا پاسی از شب بیدار می‌مانند و طلوع دوباره خورشید را جشن می‌گیرند.

شب تولد خورشید

دکتر شهریار شاهین‌دژی، نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادب فارسی درباره باورها و افسانه‌های پیدایش یلدا می‌گوید: یلدا یا شب چله به شکل شگفت‌انگیزی با باورهای واقعی و اندیشه‌های افسانه‌گون عجین شده است. واژه یلدا نه فارسی است و نه عربی، بلکه یک کلمه سریانی است. سریانی از گویش‌های زبان آرامی بود که در سده‌های چهار تا هشت هجری از زبان‌های مهم خاورمیانه به شمار می‌رفت. از لحاظ لغوی در فرهنگ سریانی، یلدا به معنی زایش یا به عبارتی شب تولد خورشید است. 

جای آن دارد تا اشاره شود که مهر (میترا) هم با این کلمه عجین شده است. کهن‌ترین اثری که نام مهر یا میترا در آن آمده، سنگ‌نوشته‌ای بسیار کهن است که متن آن، قرارداد عهد و پیمان میان دو فرمانروایی «هیتی» و «میتانی» را نشان می‌دهد. هیتی‌ها بین سال‌های ۱۷۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد، فرمانروایی داشتند و خاندان شاهی میتانی در سده‌های ۱۲ تا ۱۵ پیش از میلاد در میانرودان حکمفرمایی می‌کردند.

مهر، ایزد همیشه بیدار

دکتر شاهین‌دژی می‌گوید: مهر همان گونه که از عهد و پیمان‌ها و دوستی‌ها مراقبت می‌کند با پیمان‌شکنان اصلا سر آشتی ندارد و بر آن‌ها خشم می‌گیرد. نکته قابل توجه این است که مهر، خورشید نیست بلکه یار و یاور و همراه خورشید است و پیش از طلوع خورشید ظاهر می‌شود.  

از غرب به شرق و از شرق به غرب با او همراه می‌شود و پس از غروب خورشید به صورت یک ایزد همیشه‌بیدار به زمین می‌آید و بر عهد و پیمان‌ها نظارت می‌کند. اگر دقت کرده باشید همیشه قبل از غروب آفتاب و پیش از طلوع خورشید، سرخی خاصی آسمان را فرا می‌گیرد که بسیار زیبا و روحانی به نظر می‌رسد و به اعتقاد بسیاری هنگام دعا، نیایش و استجابت است.

سرخی پیش از طلوع، فلق و سرخی هنگام غروب، شفق نام دارد. این سرخی نماد مهر است. هندوانه و انار در خوان یلدایی، نماد مهر و خورشید به شمار می‌روند. مهر در روم باستان به «میتراس» تبدیل شد و پیروان فراوانی داشت که به نوعی رقیب مسیحیت به حساب می‌آمد. 

اما از آنجایی که قدرت مسیحیت بیشتر بود، این آیین به حاشیه رفت و پیروان آن از اروپا رانده شدند. البته رسم و باورهای این آیین همچنان در میان مردم باقی مانده است.

در شب انقلاب زمستانی (یلدا) پیروان آیین‌مهر به یکدیگر هدیه می‌دادند و درختی را هم تزئین می‌کردند که درخت سرو بود. در مسیحیت و جشن‌های کریسمس هم هدیه دادن مرسوم است اما درخت سرو به کاج تبدیل شد.

جشن انقلاب زمستانی 

واژه یلدا از چه زمانی وارد فرهنگ ایرانیان شد؟ دکتر شهریار شاهین‌دژی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: واژه یلدا را در متن‌های ایرانی قبل از اسلام نمی‌توانید پیدا کنید. قدیمی‌ترین متنی که از یلدا به عنوان یک جشن نام برده، در کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی است. این کلمه احتمالا پیش از اسلام وارد زبان فارسی شده اما شواهد زیادی در این زمینه نداریم. 

از لحاظ نجوم ما دو انقلاب یا دو نقطه در دایره‌البروج داریم که خورشید به منتهای فاصله خود از صور فلکی می‌رسد. شمالی‌ترین نقطه دایره البروج را نقطه تیر یا انقلاب تابستانی و جنوبی‌ترین نقطه را دی یا انقلاب زمستانی می‌گویند.

 ایرانیان وقتی نام ماه و روز یکی می‌شود آن را جشن می‌گیرند و شاید بپرسید چرا انقلاب تابستانی که ماه و روزش تفاوتی باهم ندارند جشن گرفته نمی‌شود. برای آن که در اول تیر، نور رو به کاهش است و کوتاهی نور، جشنی ندارد اما در انقلاب زمستانی (اول دی) امید جوانه می‌زند و نور رو به افزایش است و به همین دلیل، جشن نور برگزار می‌شود.

جالب است بدانید ایرانیان در شب یلدا با روشن کردن آتش تا صبح یعنی تا طلوع دوباره خورشید بیدار می‌ماندند. در واقع با روشن کردن آتش می‌خواستند به تولد نور کمک کنند.

 ایرانیان در این شب، درختی را هم تزئین می‌کردند که درخت سرو بود. سرو نزد ایرانیان علاوه بر آن که نشان‌دهنده سبزی و خرمی است، نماد آزادگی هم هست.

تفأل بر حافظ شیرین‌سخن

تفأل بر حافظ یکی از سنت‌های زیبای شب یلداست. پیش از ظهور حافظ، ایرانیان این شب را با کدام سخنور نامدار جشن می‌گرفتند؟ 

دکتر شاهین‌دژی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: در دو مناسبت نوروز و یلدا، شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ، جزو جداناشدنی خوان‌های نوروزی و یلدایی است. تا قبل از قرن هشتم هجری، فقط شاهنامه‌خوانی و نقالی مرسوم بود اما با ظهور حافظ، تفأل به دیوان او جزو برنامه‌های ویژه این شب شد.

حافظ، شاعر خاص و عام است که با ۴۹۸ غزل و نزدیک به ۵۰۰۰ بیت، یعنی با کمترین تعداد ابیات در میان مشهورترین سخنوران به بالاترین قله‌ها دست پیدا می‌کند. اشعار حافظ فرا زمانی، فراموضوعی و فرامکانی است. هنر حافظ این است که هرکس با هر مقام و موقعیتی به او مراجعه کند از زبانش حرفی برای شنیدن دارد. بسیاری از شاعران تفأل را فقط با دیوان حافظ روا می‌دارند.

لسان‌الغیب، لقبی است که مردم به خواجه شیراز داده‌اند. پس از سقوط صفویه و در زمان شاه سلطان حسین، یکی از اقوام شاه به لحاظ جثه کوچکی که داشت به مگس‌خان معروف شد. او در مقام فرماندار، قصد تخریب قبر حافظ را داشت و اطرافیان هرچه تلاش کردند نتوانستند مانع او شوند، تا این که تصمیم گرفتند در این باره از خود حافظ بپرسند. تفألی به دیوان خواجه زدند: 

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری!

کافه و رستوران‌های یلدایی

در شب یلدا بزرگ فامیل، محور است و همه حول آن محور جمع می‌شوند اما این رسم کهن در سال‌های اخیر تغییراتی داشته و عده‌ای این شب را در کافه‌ها در کنار دوستانشان جشن می‌گیرند. دکتر شاهین‌دژی می‌گوید: دنیای جدید ظاهرا دنیای بی‌حوصلگی‌هاست، دنیای وقت کم و فست‌فودها. شاید یکی از دلایل آن تنهایی آدم‌ها باشد. یلدا در واقع برای مقایسه خودمان با خودمان است، نه برای مقایسه خودمان با دیگران. در چنین فضایی است که سخنورانی چون حافظ و مولانا به داد ما می‌رسند. مولوی می‌فرماید:

می‌گریزم تا رگم جنبـان بود
 کی فرار از خویشتن آسان بود

آن ذوقی که کوچکترها برای این جشن داشتند بسیار متفاوت با زمان کنونی است. در دنیای امروز بچه‌ها از جمع فراری‌اند و این یک آفت محسوب می‌شود.

در گذشته، بچه‌ها در شب یلدا به شنیدن داستان بزرگترها علاقه‌مند بودند، علاوه بر آن هدیه می‌گرفتند و خوردنی‌های متنوع؛ خوردنی‌هایی که همیشه در دسترس نبود و فقط در آن شب می‌شد آن همه خوردنی‌های رنگارنگ را یک جا دید. این آیین برای همین بود که بزرگ و کوچک در کنار هم بنشینند و مهربانی اشاعه پیدا کند. هدف اصلی در شب یلدا باهم بودن و در کنار هم بودن است؛ به‌خصوص در کنار کسانی که فردا برای دیدارشان خیلی دیر است.