فروپاشی برق‌آسای دولت بشار اسد و طرح لیبی سازی سوریه طرحی بود که حداقل از یک سال قبل توسط «ائتلاف غربی، عبری، عربی، ترکی» طراحی شد و به عنوان بخش کلان طرح خاورمیانه جدید و با هدف تجزیه ایران و از بین بردن مقاومت و ایستادگی فراگیر مردم جهان در برابر نظام سلطه (و مشخصاً شیطان بزرگ امریکا) به اجرا گذاشته شد. این طرح بر روی ایجاد و تشدید مشکلات و فشار‌های اقتصادی و تورم افسارگسیخته سوریه بنا گذاشته شد. البته مشکل سوریه بیش از آنکه اقتصادی باشد، مشکلات ساختار سیاسی، نظامی و امنیتی است. اکثریت مردم سوریه از نظر مذهبی و فرهنگی با جناح حاکم همسو نبوده و همین اختلاف، مورد بهره‌برداری امپراتوری رسانه‌ای نظام سلطه قرار گرفت. 
شاکله کلی طرح خاورمیانه جدید بر باورپذیری فروپاشی کشور در اذهان مردم در جنگ شناختی و ادراکی استوار است. این یک قاعده منطقی و تجربی است که فروپاشی در هیچ جامعه‌ای شکل نمی‌گیرد مگر آنکه قبل از آن، فروپاشی در اندیشه مردم شکل گرفته و مردم فروپاشی را باور کرده و در انتظار آن باشند. نظام سلطه با استفاده حداکثری از ظرفیت‌های رسانه‌ای خود در ساختار نظام سیاسی سوریه، از یک‌سو افکار عمومی مردم سوریه را برای پذیرش فروپاشی آماده کرد و از سوی دیگر با نفوذ در ارکان حاکمیت به ویژه در ارتش این کشور، زمینه فریب حاکمیت سوریه و پذیرش پیشنهاد‌های غرب و اتحادیه عرب برای جدا شدن از محور مقاومت را به وجود آورد. به این ترتیب بشار اسد تحت فشار «مطالبات اقتصادی مردم»، «دوقطبی نیرو‌های مسلح» و... مسیر اعتماد به غرب و اتحادیه عرب را پیمود و مثل همه موارد مشابه نتیجه و مزد اعتماد به وعده‌های نسیه و دروغین غرب چیزی جز شکست و فروپاشی کشور و نابودی همه زیرساخت‌های سوریه توسط تروریست‌های صهیونیست نیست. 
دو سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری (در جمع اقشار مختلف مردم و در جمع زنان کشور) واجد نکات بسیار مهم و درس‌آموزی در باره وقایع و رخداد‌های سوریه است. در شرایطی که امپراتوری رسانه‌ای دشمن با کمک «شبکه نفوذی و همکار داخلی»، «سهل اندیشان و خوش‌باوران»، «مرعوبین دشمن»، «برخی احزاب سیاسی ایران» تلاش می‌کرد که در درجه اول اقدام مهاجمان، تکفیری‌ها، مسلحین و... در سوریه را موجه و مشروع جلوه داده و با عادی‌سازی سقوط سوریه زمینه رایزنی، تعامل و عادی‌سازی روابط با مهاجمان و تروریست‌ها را فراهم سازند و در درجه دوم زمینه مشابهت‌سازی و انتقال روند فروپاشی سوریه به داخل ایران را پی بگیرند، مقام معظم رهبری در جمع اقشار مختلف مردم سراسر کشور با روایت چند بعدی و همه فهم (اصطلاحاً) با یک تیر چندین هدف را نشانه رفتند:
۱ـ با روایت صحیح از زمینه‌ها و علل فروپاشی سوریه، بازی سهل اندیشان و باند‌های سیاسی را برهم زدند. 
۲ـ نگذاشتند حمله برنامه‌ریزی شده به سوریه، توسط بازی خوردگان داخلی عادی‌سازی شود که بی‌شک این عادی‌سازی پیش‌درآمد شبیه‌سازی دروغین فتنه در داخل ایران بود. 
۳ـ با تشریح و تبیین دقیق وضعیت سوریه، با برافراشتن پرچم مقاومت در سوریه (فراتر از امنیت) آرامش و احساس امنیت را هم از گروه‌های تکفیری و مهاجمان گرفتند. 
۴ـ با تبیین درست وضعیت سوریه برای مردم آن کشور زمینه شکل‌گیری الگوی مقاومت مردمی را در برابر مهاجمان کلید زده و عملاً مردم را به قیام ملی علیه نیرو‌های اجاره‌ای ائتلاف جبهه شرارت غربی صهیونیستی فراخواندند. 
۵- عوام‌فریبی، موج سواری و تحلیل‌های غلط برخی احزاب داخلی در باره مشابهت‌سازی وقایع سوریه (که هیچ سنخیت و مشابهتی با ایران ندارد) با اوضاع داخلی ایران را برملا ساختند. موج سواران پیش از این و در فتنه ۷۸ و مجلس ششم نیز بر موج مشابهت‌سازی اوضاع ایران با شوروی سوار شده بودند که با هوشمندی مقام معظم رهبری خنثی شد. 
۶ـ در جنگ روایتگری (روایت اول) با تبیین سرخط مرعوب‌سازی و تسلیم سازی، مردم و صاحبان قلم و اندیشه و نخبگان را به تبیین و مقابله با شایعه‌سازی دشمن فراخواندند. 
۷ـ در میدان جهاد تبیین، تلاش دشمنان را در جابه‌جایی برنده و بازنده در سوریه (که متأسفانه مورد پذیرش برخی سهل‌اندیشان داخلی نیز قرار گرفته بود) خنثی کردند. 
۸ـ سرخط حملات ناجوانمردانه به نیرو‌های مسلح ایران به عنوان غیرتمندترین حافظان امنیت کشور را خنثی کردند. 
۹ـ تحلیل‌های غلط رسانه‌های خارجی و داخلی در باره اقدامات جمهوری اسلامی ایران در سوریه و محور مقاومت را نقش بر آب ساختند. 
۱۰ـ و از همه مهم‌تر جلوی غلبه حاشیه بر متن را گرفته و راهبرد اصلی محور مقاومت را اخراج امریکا از منطقه و نابودی رژیم صهیونیستی اعلام نموده و گسترده تر، قوی‌تر و جهانی شدن محور مقاومت را نتیجه طبیعی اشتباه راهبردی دشمن در اشغال سوریه معرفی کردند. 
و، اما بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع بانوان در واقع حلقه تکمیلی جهاد تبیین توسط ایشان است. برگرفته از بیانات حضرت آقا در جمع بانوان می‌توان نتیجه گرفت که:
 همان گونه که زنان ایران زمین، در تحقق انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ بیشترین نقش و بلکه نقش تعیین کننده و کلیدی را داشتند، همان‌گونه که زنان قهرمان ایرانی در پیروزی رزمندگان اسلام در صحنه‌های جنگ تحمیلی نقش تعیین کننده و بی‌نظیری داشتند، همان‌گونه که شیرزنان ایرانی در خنثی‌سازی تمامی توطئه ها، فتنه‌های خارجی و داخلی، همه صحنه دفاع از نظام و انقلاب و در صحنه دفاع از حرم، مصمم‌تر و باانگیزه‌تر از مردان نقش ایفا کرده‌اند. در خنثی‌سازی تلاش دشمنان ایران برای ایجاد خاورمیانه جدید و تجزیه ایران از طریق الگوسازی مدل سوریه (سوری‌سازی ایران)، بی‌شک زنان مؤمنه و انقلابی ایران در صفوف مقدم خنثی کردن توطئه‌های دشمن ایفای نقش خواهند نمود.