شناسهٔ خبر: 70317346 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

در گفت‌وگو با بهرام کلهرنیا‌، دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر عنوان شد

لزوم نگاه اقتصاد محور به جشنواره تجسمی فجر

درروزهای اخیر، ازسوی معاونت هنری وزارت فرهنگ‌ و‌ارشاد اسلامی، بهرام کلهرنیا به‌عنوان دبیرکل هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر انتخاب شد. کلهرنیا طراح، نقاش، پژوهشگر ومدرس هنر، طراح گرافیک و رئیس شورای‌عالی خانه هنرمندان ایران بوده و تا امروز فعالیت‌های متنوعی در این حوزه‌ها انجام داده است. با اودرباره کم‌و‌کیف این دوره ازجشنواره به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

صاحب‌خبر -
 
جشنواره تجسمی فجر یکی ازجشنواره‌هایی است که اززمان شکل‌گیری تا امروزتوانسته درعین این‌که همگرایی رابین هنرمندان نسل پیشکسوت وجوان به‌وجود بیاورد،درقیاس با دیگررویدادهای تجسمی ازتوالی ونظم بیشتری هم برخوردارباشد، شما به‌عنوان دبیر این دوره چه چشم‌اندازی را برای آن متصور هستید و چه ایده‌آل‌هایی را درذهن دارید؟
جشنواره فجر خیلی قدیمی نیست، نسبت به بی‌ینال‌ها وجشنواره‌های ملی تجسمی بزرگ که درسال‌های گذشته تجربه کرده‌ایم. متأسفانه در سال‌های گذشته به‌دلیل پاره‌ای بدفهمی‌ها وکنش‌ها از سوی برخی سیستم‌های فکری، جشنواره‌هایی که دارای ریشه‌های ملی و غنی بودند یکی‌یکی خشکیدند یا این‌که به پروژه‌های کوچک نامتوسط تبدیل شدند. این‌که چرا جشنواره‌ها مهم هستند و چرا باید درباره‌شان داوری کنیم نکته مهمی است.جامعه جهانی انسانی از قرن‌ها پیش متوجه فعالیت هنرمندان شدوبه این مسأله رسید که هنرمندان با خلق آثارشان می‌توانند تأثیرات بنیادین و قدرتمندی را بر جامعه بگذارند وسبب‌ساز تحولاتی شوند. درواقع هنرمندان با کار و تلاش خود، بیانیه‌هایی را در زندگی اجتماعی ارائه می‌کرده‌اند. جامعه جهانی به این نکته پی بردند که لازم است گزارش هنرمندان را درباره وضعیت بشر از زبان خود آنها بشنویم. همین مسأله باعث شد تا از خیلی سال پیش در اروپا، جشنواره‌ها و بی‌ینال‌هایی شکل گرفته شود. درشرایط کنونی نیز جهانیان انتظار برگزاری جشنواره‌ها رامی‌کشند،چراکه این جشنواره‌ها به مرکزبده‌بستان فرهنگی اندیشه‌ای تبدیل شده‌اند.ما هم مثل سایر ملت‌ها نیاز داریم تا جشنواره‌های متفاوت تجسمی،سینمایی، تئاتر و موسیقی را مورد پشتیبانی قرار دهیم و کشورهای دیگر از طریق این جشنواره‌ها به ابعاد مختلف هنرماپی ببرند.جشنواره‌ها یک نوع آگاهی‌رسانی اجتماعی بسیارضروری هستند.هرچند همان‌طورکه اشاره کردم،مادربرهه‌هایی از زمان، مقدارزیادی ازاین جشنواره‌هارابه‌دلیل ندانم‌همکاری‌ها از کف داده یا آنها را کوچک شمرده‌ایم که این مسأله شایسته نبوده است،اما اززمانی که جشنواره تجسمی فجر پا جلو گذاشت با پشتیبانی خوبی از سوی دولت روبه‌رو شد، تا جایی که امروز به یک پدیده ملی تبدیل شده و لقب جشنواره جشنواره‌ها را گرفته است. 
 
اما به‌هرحال جشنواره تجسمی فجر هم ماننددیگررویدادهای هنری دراین سال‌ها باافت‌وخیزهای مختلفی دست به گریبان بوده است.
بله. شاید به این خاطر که این جشنواره در ساختار دولتی، مستقیما مورد سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی واقع می‌شد و گاهی برحسب رخدادهای سیاسی ــ اجتماعی مورد موضع‌گیری قرار می‌گرفت و هنرمندان به این مسأله اشاره می‌کردند که ما جشنواره خودمان را می‌خواهیم. طبیعی است که هنرمندان نیاز دارند حرف‌های خود را آزادانه و بدون محدودیت بیان کنند. آنها خردمندان روزگار و صاحبان‌اندیشه هستند و خیروشر حوزه کاری خود را می‌شناسند، بنابراین چیزی خلاف مصلحت‌های اجتماعی توسط آنها به زبان نخواهد آمد اما با محدودیت‌هایی مواجه می‌شدیم که در طول این سال‌ها تکرار و باعث می‌شد جشنواره فجر در برخی دوره‌ها با موضع‌‌گیری هنرمندان، به گوشه‌ای رانده شود. اگرچه با اعلام اعداد و ارقام مختلف می‌کوشیدیم آن را زنده بینگاریم. امروز در یکی ازتنگناهای جدید اجتماعی قرارداریم‌؛نتیجه بحران‌های اقتصادی باعث‌شده است‌تاهنرمندان نسبت‌به‌برخی موضوعات موضع‌گیری‌های خاص خود را داشته باشند. وقتی با من در میان گذاشتند که دبیری این دوره از جشنواره را بپذیرم غافلگیر شدم و مدتی طول کشید تا تصمیم بگیرم، این کار را انجام بدهم یا نه. فکر کردم برای من دشوار است در کنار جشنواره فجر قرار بگیرم، چون احساس می‌کردم این جشنواره رسانه چندان مناسبی برای گفت‌وگوی اجتماعی در شرایط کنونی نیست، ولی بعد با مشورت صاحبان اندیشه و مدیران ارشد سازمان وزارت فرهنگ ‌و ‌ارشاد اسلامی متقاعد شدم که ضرورت دارد جشنواره را به‌عنوان یک سرمایه ملی مورد حمایت قرار دهیم. می‌توانم بگویم من به‌عنوان سفیر صلح در این زمینه پا جلو گذاشته‌ام تا هم خواسته‌ها و آرزوهای هنرمندان را در فجر متجلی کنم و هم بتوانم میان مردم و چنین جشنواره‌ای، ارتباط جدیدی به‌وجود بیاورم. البته باید به این نکته اشاره کنم که در شرایط کنونی، مقدار زیادی گنگی دربرابر این جشنواره قرار گرفته است. از طرفی‌؛ زمان آن فشرده‌ترین زمان فجرهاست‌؛ یعنی ما چیزی کمتر از دو ماه زمان داریم ودراین مدت محدودباید به نتایج دلخواه‌مان دست‌ یابیم که کاربسیارسختی است. خوشبختانه دوستان ما در بخش‌های مختلف پذیرفته‌اند تا به ‌مدد زاویه دیدهای پیشتازشان، من و جشنواره را مورد حمایت قرار دهند تا بتوانیم از این گذرگاه پرپیچ و خم به سلامت عبور کنیم.

با این‌حال از دید شما مهم‌ترین هدف جشنواره چیست؟
در درجه اول ما به‌دنبال عدالت فرهنگی و هنری هستیم تا از این رهگذر، حقوق هنرمندان و اصناف هنر و اندیشه بیشتر دیده شود. فجر به‌عنوان مبدا و مقصد می‌تواند هنرمندان را مورد پوشش قرار دهد. درواقع رسالت جشنواره تنها به معرفی برگزیدگان بخش‌های مختلف و اهدای جایزه به هنرمندان محدود نمی‌شود، بلکه می‌خواهیم دراین میسر، فعالیت هنرمندان نیز بهبود یابد و فجر در این زمینه تسهیلگر باشد.وقتی ازعدالت فرهنگی صحبت می‌کنم به این معنی است که شرایطی فراهم شود تاهنرمندان بازارکار سالم داشته باشند و آثار هنری به‌مثابه کالای ارزنده در جامعه مورد حمایت قرار بگیرد. ما باید بتوانیم مفاهیم مربوط به اقتصادهنر رادر روندی عادلانه در بین تمام هنرمندان در سطح ملی توزیع کنیم و این جزو وظایف فجر است که باید به دغدغه‌ها و مسائل هنرمندان بیندیشد و راه‌حلی برای هرکدام از این مسائل پیدا کند. فجر باید به یک آکادمی تبدیل شود‌؛ این واژه را یکی از دوستان در روزهای اخیر در جلسه شورای سیاست‌گذاری به کار برد که اصطلاح بسیار بجا و زیبایی است. قطعا اگر مرکز ماندگار آکادمی فجر شکل بگیرد می‌توان به اندیشه‌سازی بیشتری پرداخت اما متأسفانه این مسائل در دوره‌هایی از جشنواره مغفول مانده بود. 
 
براساس مطالعه و ارزیابی که نسبت به کارنامه جشنواره دوره‌های گذشته فجر انجام داده‌اید، فکر می‌کنید برای برگزاری بهتر جشنواره آتی در کدام‌یک از شاخه‌های تجسمی ضعف وجود دارد که جا دارد به آن بیشتر پرداخته شود؟
باتوجه به تاکید بر عدالت فرهنگی، تمام شاخه‌های هنری مرجع، باید در فجر مورد احترام کامل قرار بگیرند. بنابراین هیچ‌کدام بر دیگری ارجحیت نخواهند نداشت و به‌تنهایی پرچم فجر را به دست نمی‌گیرند‌؛ این یک کارگروهی است که باید درکمال انصاف و دقت انجام شود. 
 
می‌توانیم دراین دوره شاهد تفاوت ساختاری درجشنواره باشیم یاسعی کرده‌‌ایدبراساس رویه دوره‌های‌پیش،جشنواره رابرگزار کنید؟
جشنواره این دوره نسبت به دوره‌های گذشته قطعا متفاوت خواهد بود. هرچند من دراین حیطه از تجارب هنرمندان ودبیران دوره‌های پیشین جشنواره نیز بهره می‌گیرم.استاد سیدعباس میرهاشمی گرامی در دوره‌های متوالی، دبیری فجر را به عهده داشته و به شکل مستقیم، مالک سنت فجر است. طبیعی است که دراین مسیر از حضور ایشان و تمامی عزیزان دیگر بهره برده و به آنها احترام می‌گذاریم و به عملکردشان وفاداریم، اما شالوده مورد علاقه کاری خودمان را هم زیر جلد فجر می‌نشانیم و تلاش می‌کنیم تا به نتایج دلخواه برسیم.

گام زدن در مسیر همدلی
در اولین حرکتی که انجام شد، انجمن‌های تجسمی با حضور دکتر رضایی، معاون هنری وزارت فرهنگ ‌و ‌ارشاد اسلامی دعوت شدند و ایشان با بزرگواری پای درددل روسای انجمن‌ها نشست و انجمن‌ها هرکدام به شکل مستقل درباره وضعیت خودشان با ایشان به گفت‌وگو پرداختند. در آن جلسه، معاون هنری ارشاد اعلام کردند که دغدغه رشد، توسعه و اندیشه به‌واسطه تحکیم کار و فعالیت انجمن‌ها شکل بگیرد که این مسأله اتفاق بزرگی است. پیشنهاد ایشان این بود که انجمن‌ها در فجر جایگاهی داشته باشد و متولی‌گری امور تخصصی خود را به‌عهده بگیرند. هرچند رنجیدگی موجود در هنرمندان، سنگین‌تر از این حرف‌هاست که با یکی دو جلسه گفت‌وگو حل شود. هنرمندان به شکل برحق، گله‌مند خطاها و ندانم‌همکاری‌هایی هستند که در دوره‌های پیشین نسبت به آنها صورت گرفته است. می‌خواهم بگویم که انجمن‌ها هیچ‌گاه درصدد این نبوده‌اند که با فجر مخالفت کنند، بلکه می‌خواهند درباره فعالیت هنری‌شان گفت‌وگو شود و خوشبختانه در این دوره شرایط این امر مهیا شده است. در این سال‌ها هنرمندان هیچ‌گونه سرپرستی قانونی نداشته‌اند. همین امروز اگر برای شخص من در خیابان گرفتاری پیش بیاید و از من بپرسند که شغلت چیست و من بگویم: نقاش و گرافیست هستم، این جواب ممکن است برای برخی مراجع قانونی قانع‌کننده نباشد. هنرمندان امروز از دید جامعه، شغل‌های مشکوک و گنگ دارند ونهادهای مختلف درباره تثبیت جایگاه قانونی هنرمندان کم‌کاری‌های جدی کرده‌اند.درسال‌های اخیر شکل‌گیری صندوق بیمه اعتباری هنر اتفاق خوبی بود، ولی در کمال تاسف صندوق در این سال‌ها بارها زمین خورد و هنوز هم به‌درستی نتوانسته جایگاه‌خودش راتصحیح کند.هنرمندان بیمه ندارند، ازحقوق کاری مشخص برخوردار نیستند،آثارشان سفارش‌دهنده واقعی ندارد و ناچارند خودشان به بازارسازی، بازاریابی و قیمت‌گذاری کارهایشان بپردازند و هزاران مشکل دیگر که انجمن‌ها می‌کوشند تا این کاستی‌ها را به حداقل برسانند. باوجود این مشکلات، آیا می‌توانیم به آنها بگوییم در جشنواره به ما کمک کنند؟ مگر ما برای آنها چه کرده‌ایم؟ در سؤال هم اشاره کردید که بین فجر و هنرمندان خلأهایی وجود دارد، شاید تمام این فاصله‌ها با یک دوره جشنواره پر نشود اما امروز نیروهای پشتیبانی در وزارتخانه فرهنگ‌ وارشاد اسلامی ازفجر حمایت می‌کنند وهنرمندانی نیز در کنار این رویداد قرار گرفته‌اند که من پیشاپیش در این گفت‌وگو ازتمامی آنها قدردانی می‌کنم و امیدوارم این فاصله با همیاری نهادها و هنرمندان با مواد درست و منطقی پر شود و کدورت‌ها رنگ ببازند.شکی نیست که فجر متعلق به جامعه هنرمندان است و من آرزو دارم با درایت دست‌اندرکاران، این مشکلات حل شده و در دوره‌های بعدی به بهترین نتایج دست ‌یابیم.