گروه جامعه: کوهستان دراک با ارتفاع حداکثر ۳ هزار متر و وسعت قریب به ۸ هزار هکتار در شمال غربی شیراز واقع شده است. این کوهستان با رویش ۴۰۰ تا ۷۰۰ گونه گیاهی منحصربه فرد دارویی، صنعتی، خوراکی، علوفهای و تزئینی توانسته است تولید اکسیژن و هوای خنک مطبوع را به شیراز ارزانی کند. حال تیغ تیز بی مهری، خراش هایی را بر پیکر ضلع جنوبی آن گذاشته است و به عقیده کارشناسان حوزه آب و خاک فارس، این اقدامات حاصل نگاه غیرتخصصی برخی مسئولان به کوه دراک است.
∎
به گزارش ایلنا، اعتراضات سمنها و کارشناسان به روند تخریب کوهستان دراک برای سازههای گردشگری حالا وارد ابعاد تازهای شده است، این اعتراضات منجر به تشکیل جلساتی متعدد با مدیریت شهری و شورای شهر اما هیچ نتیجهای در بر نداشته است.
طی بازدید دغدغهمندان طبیعت و شیراز پایدار که یک روز پس از باران هشتم آذر ماه سالجاری از جاده در حال احداث ضلع جنوبی کوهستان دراک انجام شد، مشاهده شده که جادهها و کانالهای ایجادی و توسعهای که در آبان ماه امسال احداث شدهاند با انواع فرسایشهای شیاری، خندقی، هدکت و صفحهای مواجه شده و حجم زیادی از خاک کوهستان دراک فرسایش یافته و به همراه رواناب حاصله، به سمت مناطق بکر کوه منحرف شده است.
در همین رابطه یکی از کارشناسان منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس با اشاره به پوشش گیاهی منحصر به فرد کوهستان دراک اظهار میکند: با اقدامات تخریب گرانهای که در قالب رونق گردشگری از سر گرفته شده، درختان چند ده ساله تا بیش از هزار ساله بلوط، کلنخگ، بنه، کیکم، انجیر و غیره و درختچههای انواع بادام کوهی و زالزالک و بوته های انواع پیچک، انواع گون، دافنه، ابنوس، انواع گیاهان مقاوم به سرما و حفاظت خاک مانند چوبک و صدها گیاه یک ساله و چندساله گراس و فورب مثل کما، جاشیر، موسیر، ترشک، انواع بابونه، گل گاوزبان، آویشن، انواع نعناعیان، ریش بز، نسترن وحشی، کاسنی، یونجه و جو، چمن و غیره در معرض آسیب و خطر نابودی قرار گرفته است.
آرش مهدوی با تاکید به این مهم که سازند کوهستان دراک، اغلب از سازندهای آسماری، آغاجاری، بختیاری، رازک و جهرم تشکیل شده است، یادآور میشود: رخ نمونهای سنگی ضلع شرقی از جنس آسماری آهکی و نسبتاً مقاوم است. ولی سازند رازک از جنس مارن حساس به فرسایش و با رنگ های قرمز و زرد و سفید و سبز و سازند آغاجاری از جنس کنگلومرا و فرسایش پذیر است که با دست اندازی بشر و بخصوص ورود ماشین آلات راه سازی، موجبات تشدید فرسایش خاک و ریزش و لغزش را فراهم کرده و در مواقع نزول باران با شدت زیاد میتواند دبی حداکثر لحظهای ایجاد کند که سیلاب گل آلود حاصله، حوادث تاسف باری برای اتوبان کمربندی فرهنگ شهر و آپارتمانهای زیردست فراهم شود و فاجعه سیلاب دروازه قرآن با شدت و حجم بزرگتری را رقم بزند.
سازه تنگ سرخ در معادلات با هیچ توجیهی قابل دفاع نیست
در ادامه یکی از کنشگران محیط زیست استان فارس هم در گفت و گو با ایلنا با ذکر این مهم که احداث سد تنگ سرخ یا آب بند گردشگری تنگ سرخ در معادلات با هیچ توجیهی قابل دفاع نیست، متذکر میشود: اهدافی که در طرح اولیه سد پیشبینی شده بود همه کنار گذاشته میشود اما همچنان برای ایجاد سد پافشاری میشود، در حالی که نمیدانیم بر اساس کدام ضرورت و نیاز باید این سد یا آب بند ایجاد شود؟دبیر تشکل احیا کنندگان تالاب بین المللی کمجان عنوان میکند: چرا باید بودجه شهروندان صرف ایجاد سازهای شود که پیامد های مخرب آن نیاز به دانش ویژه و خاصی ندارد؟
ذینفعان پروژه سد تنگ سرخ چه کسانی هستند
وی میافزاید: به صرف اینکه طرحی ناقص و مخرب شروعی فاقد مجوز داشته، باید ایجاد شود؟ ذینفعان این سازه کدام مجموعه، گروه یا افراد خاص هستند؟این فعال محیط زیستی فارس تاکید میکند: سازندگان سد تنگ سرخ مدعی میشوند که لازم است تا این سازه با هدف کنترل سیلاب انجام شود، آیا همین سازندگان و مسئولان مدیریت شهری شیراز آماری از میزان دبی جریان های سیلابی را بررسی کردهاند؟ و یا اینکه آیا حجم متوسط سیلابهای چند دهه ما را به تن دادن جهت ساخت سد واداشته است؟
ماجرای کاهش ۳ درصدی چیست؟
به عقیده وی؛ در صورتی که تمامی جریانهای طبیعی آبی به مهارلو منتهی میشد، احتمال اینکه کاهش ۳ درصدی تاثیر زیادی بر تالاب مهارلو نداشته باشد قابل تامل و چشم پوشی بود، اما باید توجه داشت که ورودی تالاب مهارلو طی سال های اخیر به حداقل ممکن رسیده است و تمامی چشمهها و مسیلهایی که پی آنها به مهارلو منتهی میشد کاملا خشکیده است.
زارع عنوان میکند: مضاف بر اینکه با حفر چاههای متعدد منابع زیر سطحی این تالاب تخلیه شده، استدلال این که سد تنگ سرخ با ذخیره سه درصدی آب بر آن بی اثر میباشد غیر علمی است، زیرا مهارلو با حداقل آبها در حال احتزار است و هر کاهشی در ورودی آب به منزله سرعت بخشیدن به مرگ این تالاب تعریف میشود.این فعال حوزه محیط زیست فارس ادامه میدهد: گسل فعالی در محل احداث سد اگر هم نباشد فاصله سه کیلومتر در پی فعالیتهای تکتونیکی زمین تا نزدیکترین گسل از بروز خطر کم نمیکند و هر احتمال مخاطره آمیزی دور از تصور نیست.
سدهایی که سرزمین را شوره زار کردند
وی متذکر میشود: شاید در حوزه سد سازی دانش ارزشمندی کسب کرده باشیم و دستاوردهایی در استحکام سازهها داشته باشیم اما کم نساختیم سدهای محکمی که به ویرانی پایین دست حوضههای آبی آنها انجامید و هیچ کس در هیچ محکمهای بابت آنهمه فجایع از پیامد سدسازی پاسخگو نبود، از جمله آن سد ها سیوند و ملاصدرا بر روی رودخانه کر که بخشهای بزرگی از دشتهای تولید محصولات استراتژیک این سرزمین در بخشهای کربال و رامجرد تا تالابهای طشک، بختگان و کمجان را خشک یا به شوره زار تبدیل کرد و مردمان این مناطق را آواره کردند و هیچ مواخذهای هم سازندگان سدها نشدند.
شیراز را به ورزنه اصفهان، حاشیه نشینان هامون و ارومیه تبدیل نکنید
زارع اضافه میکند: سد گُتوند نیز هیچگاه با نظر هشدار دهندگان همراه نشد، نتیجه فاجعه بار آن مورد واکاوی جدی قرار نگرفت، در سد چمشیر نیز به هشدارها توجه نشد، اگر اصفهانیها در ورزنه، سیستانیهای حاشیهنشین هامون، و ارومیه با مخاطرات جدی مواجه شدند همه و همه از پیامدهای سد سازی بود، جای تعجب دارد چرا همچنان بر طبل سد سازی میکوبیم و چشم خود را بر پیامدهای غیر قابل انکار آن میبندیم.
تاوان سنگین پیامد ورود آب به لایههای گچساران خاک
دبیر تشکل احیا کنندگان تالاب بین المللی کمجان تاکید میکند: در پاسخ به ادعای مطرح شده در خصوص سازند بستر محل ایجاد سد یا همان نام جهش یافته آب بند گردشگری، لازم است تا متذکر شویم که به هشدارهای مشابه در اجرای سدهای قبلی برگردیم، سد سیوند بر روی حفرههای کارستی ایجاد شد، هیچگاه آبگیری نشد، تمهیداتی مانند تزریق بتن نیز در محل تشکیل دریاچه سد کارآمد نبود، نهایتا دیوارهای در مسیر آب ایجاد شد و هیچ، اگر در محل تنگ سرخ سازهای ایجاد شود با توجه به انحلالی بودن بستر و نزدیکی آن به مناطق مسکونی شهری در غرب و جنوب غربی شیراز پیامد ورود آب به لایههای گچساران خاک تاوان سنگینی را همشهریان خواهند پرداخت، که به مراتب از خطر شکست سد هزینه و خسارت های آن کم نخواهد بود.
وی در بخش انتهایی گفت و گوی خود بر ضرورت توجه متولیان سلامت عامه مردم اعم از بهداشت و درمان در خصوص پیامدهای بیماری زای آسیب به مهارلو، محیط زیست نسبت مخاطرات خشکاندن مهارلو، هواشناسی به دلیل تاثیرات اقلیمی و تشدید نوسانات بارشی در میکرو کلیمای خرد و دستگاههای امنیتی نسبت به امنیت شهروندان در کلان شهر شیراز میشود و میخواهد تا این موضوع را جدیتر تلقی کنند.
زارع ابراز امیدواری میکند و میافزاید: باشد که آیندگان ما را به جرم بی تفاوتی قضاوت نکنند، اگرچه متصرفان عرصههای طبیعی در محیط پیرامونی محل ایجاد سد خوشحال میشوند اما باید با هوشیاری کامل سدی در برابر زیرساختهای توسعهی شهری که منافع گروهی را به خسران جامعه گره میزند، باشیم.
طی بازدید دغدغهمندان طبیعت و شیراز پایدار که یک روز پس از باران هشتم آذر ماه سالجاری از جاده در حال احداث ضلع جنوبی کوهستان دراک انجام شد، مشاهده شده که جادهها و کانالهای ایجادی و توسعهای که در آبان ماه امسال احداث شدهاند با انواع فرسایشهای شیاری، خندقی، هدکت و صفحهای مواجه شده و حجم زیادی از خاک کوهستان دراک فرسایش یافته و به همراه رواناب حاصله، به سمت مناطق بکر کوه منحرف شده است.
در همین رابطه یکی از کارشناسان منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس با اشاره به پوشش گیاهی منحصر به فرد کوهستان دراک اظهار میکند: با اقدامات تخریب گرانهای که در قالب رونق گردشگری از سر گرفته شده، درختان چند ده ساله تا بیش از هزار ساله بلوط، کلنخگ، بنه، کیکم، انجیر و غیره و درختچههای انواع بادام کوهی و زالزالک و بوته های انواع پیچک، انواع گون، دافنه، ابنوس، انواع گیاهان مقاوم به سرما و حفاظت خاک مانند چوبک و صدها گیاه یک ساله و چندساله گراس و فورب مثل کما، جاشیر، موسیر، ترشک، انواع بابونه، گل گاوزبان، آویشن، انواع نعناعیان، ریش بز، نسترن وحشی، کاسنی، یونجه و جو، چمن و غیره در معرض آسیب و خطر نابودی قرار گرفته است.
آرش مهدوی با تاکید به این مهم که سازند کوهستان دراک، اغلب از سازندهای آسماری، آغاجاری، بختیاری، رازک و جهرم تشکیل شده است، یادآور میشود: رخ نمونهای سنگی ضلع شرقی از جنس آسماری آهکی و نسبتاً مقاوم است. ولی سازند رازک از جنس مارن حساس به فرسایش و با رنگ های قرمز و زرد و سفید و سبز و سازند آغاجاری از جنس کنگلومرا و فرسایش پذیر است که با دست اندازی بشر و بخصوص ورود ماشین آلات راه سازی، موجبات تشدید فرسایش خاک و ریزش و لغزش را فراهم کرده و در مواقع نزول باران با شدت زیاد میتواند دبی حداکثر لحظهای ایجاد کند که سیلاب گل آلود حاصله، حوادث تاسف باری برای اتوبان کمربندی فرهنگ شهر و آپارتمانهای زیردست فراهم شود و فاجعه سیلاب دروازه قرآن با شدت و حجم بزرگتری را رقم بزند.
سازه تنگ سرخ در معادلات با هیچ توجیهی قابل دفاع نیست
در ادامه یکی از کنشگران محیط زیست استان فارس هم در گفت و گو با ایلنا با ذکر این مهم که احداث سد تنگ سرخ یا آب بند گردشگری تنگ سرخ در معادلات با هیچ توجیهی قابل دفاع نیست، متذکر میشود: اهدافی که در طرح اولیه سد پیشبینی شده بود همه کنار گذاشته میشود اما همچنان برای ایجاد سد پافشاری میشود، در حالی که نمیدانیم بر اساس کدام ضرورت و نیاز باید این سد یا آب بند ایجاد شود؟دبیر تشکل احیا کنندگان تالاب بین المللی کمجان عنوان میکند: چرا باید بودجه شهروندان صرف ایجاد سازهای شود که پیامد های مخرب آن نیاز به دانش ویژه و خاصی ندارد؟
ذینفعان پروژه سد تنگ سرخ چه کسانی هستند
وی میافزاید: به صرف اینکه طرحی ناقص و مخرب شروعی فاقد مجوز داشته، باید ایجاد شود؟ ذینفعان این سازه کدام مجموعه، گروه یا افراد خاص هستند؟این فعال محیط زیستی فارس تاکید میکند: سازندگان سد تنگ سرخ مدعی میشوند که لازم است تا این سازه با هدف کنترل سیلاب انجام شود، آیا همین سازندگان و مسئولان مدیریت شهری شیراز آماری از میزان دبی جریان های سیلابی را بررسی کردهاند؟ و یا اینکه آیا حجم متوسط سیلابهای چند دهه ما را به تن دادن جهت ساخت سد واداشته است؟
ماجرای کاهش ۳ درصدی چیست؟
به عقیده وی؛ در صورتی که تمامی جریانهای طبیعی آبی به مهارلو منتهی میشد، احتمال اینکه کاهش ۳ درصدی تاثیر زیادی بر تالاب مهارلو نداشته باشد قابل تامل و چشم پوشی بود، اما باید توجه داشت که ورودی تالاب مهارلو طی سال های اخیر به حداقل ممکن رسیده است و تمامی چشمهها و مسیلهایی که پی آنها به مهارلو منتهی میشد کاملا خشکیده است.
زارع عنوان میکند: مضاف بر اینکه با حفر چاههای متعدد منابع زیر سطحی این تالاب تخلیه شده، استدلال این که سد تنگ سرخ با ذخیره سه درصدی آب بر آن بی اثر میباشد غیر علمی است، زیرا مهارلو با حداقل آبها در حال احتزار است و هر کاهشی در ورودی آب به منزله سرعت بخشیدن به مرگ این تالاب تعریف میشود.این فعال حوزه محیط زیست فارس ادامه میدهد: گسل فعالی در محل احداث سد اگر هم نباشد فاصله سه کیلومتر در پی فعالیتهای تکتونیکی زمین تا نزدیکترین گسل از بروز خطر کم نمیکند و هر احتمال مخاطره آمیزی دور از تصور نیست.
سدهایی که سرزمین را شوره زار کردند
وی متذکر میشود: شاید در حوزه سد سازی دانش ارزشمندی کسب کرده باشیم و دستاوردهایی در استحکام سازهها داشته باشیم اما کم نساختیم سدهای محکمی که به ویرانی پایین دست حوضههای آبی آنها انجامید و هیچ کس در هیچ محکمهای بابت آنهمه فجایع از پیامد سدسازی پاسخگو نبود، از جمله آن سد ها سیوند و ملاصدرا بر روی رودخانه کر که بخشهای بزرگی از دشتهای تولید محصولات استراتژیک این سرزمین در بخشهای کربال و رامجرد تا تالابهای طشک، بختگان و کمجان را خشک یا به شوره زار تبدیل کرد و مردمان این مناطق را آواره کردند و هیچ مواخذهای هم سازندگان سدها نشدند.
شیراز را به ورزنه اصفهان، حاشیه نشینان هامون و ارومیه تبدیل نکنید
زارع اضافه میکند: سد گُتوند نیز هیچگاه با نظر هشدار دهندگان همراه نشد، نتیجه فاجعه بار آن مورد واکاوی جدی قرار نگرفت، در سد چمشیر نیز به هشدارها توجه نشد، اگر اصفهانیها در ورزنه، سیستانیهای حاشیهنشین هامون، و ارومیه با مخاطرات جدی مواجه شدند همه و همه از پیامدهای سد سازی بود، جای تعجب دارد چرا همچنان بر طبل سد سازی میکوبیم و چشم خود را بر پیامدهای غیر قابل انکار آن میبندیم.
تاوان سنگین پیامد ورود آب به لایههای گچساران خاک
دبیر تشکل احیا کنندگان تالاب بین المللی کمجان تاکید میکند: در پاسخ به ادعای مطرح شده در خصوص سازند بستر محل ایجاد سد یا همان نام جهش یافته آب بند گردشگری، لازم است تا متذکر شویم که به هشدارهای مشابه در اجرای سدهای قبلی برگردیم، سد سیوند بر روی حفرههای کارستی ایجاد شد، هیچگاه آبگیری نشد، تمهیداتی مانند تزریق بتن نیز در محل تشکیل دریاچه سد کارآمد نبود، نهایتا دیوارهای در مسیر آب ایجاد شد و هیچ، اگر در محل تنگ سرخ سازهای ایجاد شود با توجه به انحلالی بودن بستر و نزدیکی آن به مناطق مسکونی شهری در غرب و جنوب غربی شیراز پیامد ورود آب به لایههای گچساران خاک تاوان سنگینی را همشهریان خواهند پرداخت، که به مراتب از خطر شکست سد هزینه و خسارت های آن کم نخواهد بود.
وی در بخش انتهایی گفت و گوی خود بر ضرورت توجه متولیان سلامت عامه مردم اعم از بهداشت و درمان در خصوص پیامدهای بیماری زای آسیب به مهارلو، محیط زیست نسبت مخاطرات خشکاندن مهارلو، هواشناسی به دلیل تاثیرات اقلیمی و تشدید نوسانات بارشی در میکرو کلیمای خرد و دستگاههای امنیتی نسبت به امنیت شهروندان در کلان شهر شیراز میشود و میخواهد تا این موضوع را جدیتر تلقی کنند.
زارع ابراز امیدواری میکند و میافزاید: باشد که آیندگان ما را به جرم بی تفاوتی قضاوت نکنند، اگرچه متصرفان عرصههای طبیعی در محیط پیرامونی محل ایجاد سد خوشحال میشوند اما باید با هوشیاری کامل سدی در برابر زیرساختهای توسعهی شهری که منافع گروهی را به خسران جامعه گره میزند، باشیم.