شناسهٔ خبر: 70311903 - سرویس فیلم
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

آیینه راز‌های هستی/ ۹

فیلم | هستِ بی‌کران

عطر دل‌انگیز بهشتی از خانه‌ نور و عشق می‌تراود و جهان به میزبانی قدوم بانویی می‌نشیند که مادر است، الگوست و سرچشمه‌ تمام مهرهاست. تاریخ با نور وجود حضرت زهرا(س) روشنی بخشید و شکوهی بی‌پایان را در دل انسانیت جاودانه کرد. این ایام فرصتی است تا دل‌های ما در زمزمه‌ شعر و نوا، به حریم این بانوی بزرگ نزدیک شود. اشعار فاطمی را در کلام قربان ولیئی، ادیب و پژوهشگر ادبیات فارسی به یاد بانوی بی‌همتای عالم مرور می‌کنیم و در لطافت شعرهایی که از محبت او الهام گرفته‌اند، قلب‌هایمان را جلا می‌دهیم.

صاحب‌خبر -

آیینه‌ای که با عرش، با خویش گفت‌وگو داشت
یک آسمان پرستو، هر صبح روبرو داشت

تصویر آسمان بود، یا عین آسمان بود
یک هستِ بی‌کران بود، آن چشم‌ها که او داشت

هرچند بر زبانش، هرگز نرفت شِکوِه
از یاد رفتنی نیست، بغضی که در گلو داشت

گوهر گریست زهرا(س)، کوثر گریست زهرا(س)
بی ابر چشم‌هایش، کِی خاک آبرو داشت

خورشید آسمان را تا دید ارغوانی
بر کوه تکیه داد و از شرم سر فرو داشت

قربان ولیئی

انتهای پیام