هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند «سینما حقیقت» یکی از جریانسازترین اتفاقات در حوزه مستند است به ویژه در بخش جایزه شهید آوینی آثاری در آن به نمایش در میآید که موضوعشان با انقلاب و دفاع مقدس ارتباط مستقیم دارد.
این روبداد امسال نیز برگزار شد و به پایان رسید و مستندسازان مختلفی در آن شرکت کردند.
مستند «نبردهای فانتوم ۲» به تهیهکنندگی مصطفی شوقی و کارگردانی سالار بیباک روایتی از خلبانان فانتوم ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت ساله است.
در این راستا ایکنا با سالار بیباک که در جشنواره شرکت داشت گفتوگویی پیرامون دفاع مقدس و جایگاه آن در مستند انجام داده است.
ایکنا – ابتدا درباره کار جدیدتان «نبردهای فانتوم 2» که در بخش شهید آوینی هجدهمین جشنواره سینما حقیقت حضور داشت توضیح دهید تا در ادامه روی موضوع اصلی تمرکز کنیم.
این مستند در حقیقت یکی از قسمتهای فصل دوم «نبردهای فانتوم 2» است که در 9 قسمت تولید شده و یکی از قسمتهای آن به صورت مجزا در جشنواره سینما حقیقت حضور داشت. داستان فیلم درباره نبردی هوایی است که در 8 مهر 1359 رخ داده بود. در این روز چهار هواپیمایی ایرانی برای بمباران بغداد به پرواز در میآیند. یکی از این هواپیماها با پدافند دشمن سقوط میکند و دو خلبان آن بعد از ایجکت، نجات پیدا میکنند. هوشنگ ازهاری و محمد صدیق قادری نام این دو خلبان است که اسیر بعثیها میشوند و سالها در اسارت به سر میبرند. این کار در تهران و اهواز جلوی دوربین رفت و مصاحبهای مفصل هم با این دو خلبان آزاده انجام شد.
ایکنا – شما در کار اخیرتان به دو نفر از قهرمانان جنگ پرداختید. درباره الزام پرداختن به چنین موضوعاتی در سینمای دفاع مقدس توضیح دهید.
فیلمسازی در این عرصه شرایط خاص خود را دارد چون فیلم یا مستند که قرار است روایتگر دفاع مقدس باشد باید حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشد تا بتواند جذب مخاطب کرده و جریانسازی لازم را داشته باشد وگرنه آثاری که ساخته خواهد شد صرفاً تولیدای هستند که پوسته دفاع مقدس دارند اما حرفی جدیدی برای گفتن در آنها نیست. در حوزه سینمای جنگ میتوان به دو گونه عمل کرد. ابتدا اینکه موضوعات جدید را بازگو کرد. دوم کارهایی که قبلاً در سینما مورد توجه قرار گرفتهاند اما فیلمساز از دریچهای جدید به موضوع مینگرد. برای مثال اگر قرار است درباره آزادسازی خرمشهر فیلمی ساخته شود به موضوعاتی اشاره شود که تا به حال به آن اشاره نشده باشد و یا اینکه مدارک جدیدی از رویداد مورد نظر گفته شود.
این اتفاق را من در فیلم «نبردهای فانتوم 2» انجام دادم. در زمینه نبردهای هوایی هشت سال جنگ تحمیلی، فیلمهای بسیاری ساخته شده است اما من در این کار، هشت سال نبردهای هوایی را مورد بررسی قرار دادم. این فیلم نگاهی کاملاً علمی به موضوع دارد. فیلم هم به موفقیتها میپردازد هم شکستها را تصویر میکند. همچنین در کنار ظرفیتهای علمی رزمندگان به نقش باورهای دینی در موفقیتهای تیزپروازان کشورمان هم توجه کردم.
برای موفقیت مستندهای جنگی نیاز به همکاری سازمانها و نهادهای دولتی است. برای نمونه در ارتش هنوز اسناد و مدارکی وجود دارد که بازگو نشده، درحالیکه اگر اطلاعات در اختیار فیلمسازان قرار گیرد معتقدم ضامن خلق آثاری ممتاز خواهد بود. در «نبردهای فانتوم 2» با تکیه بر جلوههای ویژه کامپیوتری، نبردهای هوایی بازسازی شده است. این ظرفیت به ما کمک کرده تا اتفاقاتی که در نبردهای هوایی رخ داده را تصویر کنیم. در نیروی هوایی ارتش، قهرمانان بسیاری وجود دارند، شهید بابایی، شهید اردستانی یا شهید شیرودی بخشی از این افتخارآفرینان بودند درحالیکه خلبانانی نظیر آقای براتپور هم هستند که در قید حیات بوده و میتوان از سخنان و تجربیات آنها نهایت استفاده را برد.
ایکنا – وقتی از نوآوری در مستندهای جنگی حرف میزنید بخشی از منظورتان متوجه شخصیتپردازی میشود. عموماً در مستندهای جنگی در این حوزه اتفاق خوبی را شاهد نیستیم چون تلاش میشود تنها به یک وجه از رفتار و شخصیت قهرمانان جنگ نظر شود. درباره این موضوع چه نظری دارید؟
نکته مورد نظر شما، پاشنه آشیل مستندهای جنگی است چون وقتی تنها از پیروزی و خوبیهای فردی حرف زده میشود در حقیقت آن شخصیت دستنیافتنی شده و مخاطب آن را باور نمیکند. میخواهم شهید بابایی را مثال بزنم. ایشان خلبان خوبی بودند اما در پست مدیریتی که در آغاز مسئولیت خود داشتند به واسطه جوانی اشتباهاتی داشتند و در نهایت وی توانست با کسب مهارت، نیروی هوایی را از وضعیتی وخیم که به واسطه تحریمها به وجود آمده بود نجات دهد. نمونه دیگر به اتفاقات شگفتانگیزی مربوط میشود که غواصان ما در جنگ انجام دادند. این قهرمانان جدا از مراسم عبادی که انجام میدادند از رودخانه 1000 متری عبور میکردند اقدامی که در دنیا غیر قابل باور است اما غواصان ما از عهده انجام آن برآمدند.
ایکنا – بسیاری از فیلمسازان داستانی وقتی صحبت از سینمای دفاع مقدس میشود از کمبود امکانات در این حوزه میگویند حتی هادی حجازیفر و ابراهیم حاتمیکیا نیز در این رابطه گلهمند هستند. در حوزه مستند تا چه حد محدودیتها بر این شکل از سینما تاثیرگذاری منفی داشته است؟
هر اندازه برای سینمای دفاع مقدس محدودیت و کمبود متصور هستید چند برابرش را برای مستند در نظر بگیرید چون گاهی مواقع در سینمای داستانی به خاطر حضور افراد معروف ممکن است بخشی از مشکلات مرتفع شود اما در حوزه مستند چون چنین ظرفیتی وجود ندارد. برخی مدیران احساس میکنند امکان دیده شدن آنها در کارهای مستند چندان مهیا نیست و کمتر تمایلی برای همکاری در این حوزه دارند! این کمتوجهی درحالیست که فیلمسازی در مستند بسیار دشوارتر از سینمای داستانی است. در مستند باید همه چیز بر پایه حقیقت شکل گیرد اما در فیلمهای داستانی کارگردان قادر است برای بالا رفتن درام تغییراتی را در واقعه رخ داده به وجود آورد.
توجه به مستند باید بیش از سینمای داستانی باشد چون این عرصه محلی برای ارجاعات تاریخی است. وقتی درباره عملیاتی مستندی ساخته میشود فیلمساز باید واقعیت رخ داده را عینا روایت کند وگرنه کارش را اثری تحریف شده، خواهند دانست. در چنین شرایطی طبیعی است فیلمساز این حوزه باید بالاترین کیفیت را در کارش مد نظر قرار دهد.
ایکنا - مشکل دیگری که شاید بتوان برای مستندسازی در حوزه دفاع مقدس نام برد به محدودیتهای مربوط میشود که برای گفتن برخی از واقعیتها جنگ وجود دارد. آیا به عنوان فیلمسازی که در این حوزه کار میکند این مانع را به عنوان سدی در جهت تولید آثار جنگی نام برد؟
این مانع وجود دارد و به شخصه برای من نیز رخ داده است البته وضعیت در حال بهتر شدن است اما نمیتوان کتمان کرد فضای بازی که برای پرداختن به موضوعات وجود دارد قابل قیاس با سالهای گذشته نیست.