بهگزارش قدس آنلاین، هم اکنون ناترازی انرژی و قطعی مکرر برق در صنایع بهیکی از مهمترین معضلات صنعت تبدیل شده، البته چند سالی است که این قطعیها گریبان صنعت را گرفته؛ اما با آمدن دولت چهاردهم و وعدههایی که این دولت داده بود انتظار میرفت که شاهد کاهش این قطعیها باشیم؛ اما قطع برق، آن هم در ایام سرد سال امید صنعتگران بهدولت در این رابطه را ناامید کرد.
با اینکه اخیرا محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور اعلام کرده بود که«اجازه نمیدهیم در بهترین ساعات کاری، برق و گاز صنعت قطع شود؛ بلکه کار را از دستگاههای دولتی و اداری شروع کردهایم و در این مسیر قاطع هستیم»؛ اما بخشنامه جدید وزارت نیرو در این رابطه وعده عارف را در هالهای از ابهام فرو برد.
بر اساس بخشنامه جدید وزارت نیرو، بسیاری از صنایع موظف بهکاهش ۹۰ درصدی مصرف برق شدهاند و ساختمانهای اداری نیز باید شاهد کاهش ۵۰ درصدی مصرف انرژی در ساعات اداری و غیر اداری باشند.
این رویه دولت صدای صنعتگران را درآورده بهطوری که در اعتراض بهاین وضعیت کارگزار«درخواست عدم قطعی برق صنایع» را بهراه انداختند که تاکنون بیش از یکهزار نفر آن را امضا کردهاند. در متن این کارزار آمده است؛ در تابستان گذشته ناترازی برق و قطعیهای مکرر آن، در طول بیش از سه ماه، که تا اواسط مهرماه به طول انجامید(۲ روز قطعی برق در هفته با برنامه و چندین ساعت قطعی برق بدون برنامه، که جمعاً تا ۵۲ ساعت در هفته میرسید) حدود ۳۰ درصد ظرفیت تولید ماهیانه و معادل ۳۰ روز کاری و بیش از یک ماه از سال، از چرخه تولید صنعت را کاهش داد.
صنعتگران در این کارزار تاکید کردند که ادامه این روند موجب کاهش درآمد صنعتگران و به تبع آن کاهش درآمدهای مالیاتی دولت از یک سو و از سوی دیگر ادامه این روند قطعاً منجر به تعدیل نیرو توسط واحدهای کوچک و بزرگ شده، که بار پرداخت بیمه بیکاری به بیمهشدگان نیز بر دوش دولت خواهد افتاد.
آنان از رئیس جمهور برداشتن هرگونه مانع و بار اضافی از دوش صنعت، اتخاذ تدابیر ویژه برای تأمین برق پایدار، سرمایهگذاری جدی و سریع در توسعه زیرساختهای انرژی و شبکه برق و دستور صریح در خصوص تخصیص فوری زمین جهت احداث نیروگاههای تجدید پذیر توسط شهرکهای صنعتی را درخواست کردهاند.
اما چه شد کشور ما که دارای حدود ۳۳ هزار میلیارد مترمکعب ذخایر گاز و بهعبارتی دارای نزدیک به ۱۷ درصد ذخایر گازی جهان است و از این بابت رتبه دوم دنیا را دارد؛ همچنین دارای ظرفیتهای عظیم تولید برق است، درگیر زمستان سخت شده و نهتنها بخش خانگی و اداری که بخش صنعت هم با بیبرقی و کمبود گاز مواجه شده است.
تحلیلگران همعقیدهاند که مشکل اساسی در صنایع گاز و برق، کمبود سرمایهگذاری است. بهگفته آنان رشد دائمی مصرف(چه در بخش خانگی و چه اداری و صنعتی)، باعث شده که نیاز بهتوسعه زیرساختهای تولید انرژی بیش از گذشته حس شود، اقدامی که باید سالها قبل در دستور کار قرار میگرفت(توسعه زیرساختها)؛ اما بهدلیل نبود تعهد از جانب دولتهای مختلف عملا انجام نشد.
ذخیرهسازی انرژی یکی دیگر از راههایی است که کشورهای مختلف در فصول گرم سال انجام میدهند تا در نهایت از این انرژی انباشته در فصول سرد سال بهره ببرند. آمارها میگویند که میانگین جهانی ذخیرهسازی گاز حدود ۱۱ درصد است و این رقم در کشورهایی مانند آمریکا، روسیه و اروپا به ۲۰ هم درصد میرسد، اما در ایران تنها ۱.۵ درصد است!
هدررفت انرژی پیش از رسیدن بهمصرف کننده یکی دیگر از عواملی است که بهاین ناترازی کمک کرده. متاسفانه راندمان نیروگاههای حرارتی ما حدود ۳۰ درصد است و ۷۰ درصد گازی که بهنیروگاهها تحول میدهیم بهشکل گرما متصاعد میشود. در زیرساختهای برق نیز نزدیک ۱۵ تا ۲۰ درصد میزان برقی که تولید میکنیم در شبکه توزیع و انتقال هدر میرود و در مقابل هم صنایع ما بهدلیل قیمتهای پایین انرژی خیلی اهمیتی برای بحث بهینهسازی و صرفهجویی در بحث انرژی قائل نیستند.
کارشناسان اقتصاد انرژی میگویند سبد انرژی ایران در بخشهای خانگی و صنعتی تقریباً ۸۰ درصد وابسته بهگاز است. همچنین حدود ۵۵ تا ۶۰ درصد از خوراک پتروشیمیها و مصرف بخش تجاری نیز بهگاز وابسته است و از آنجا که تامین برق و همچنین گاز بخش خانگی همیشه در اولویت بوده، بنابراین امسال هم مانند سالهای گذشته اولویت تامین برق و گاز این بخش است و همین امر فشار بهبخش صنعت را افزایش داده که شاید در نگاه نخست قطع مصرف انرژی صنایع بهنفع بخشی از جامعه باشد؛ اما در بلندمدت، چنانچه واحدهای تولیدی انرژی کافی برای فعالیت نداشته باشند و برای چند ماه تولیدشان متوقف شود، تأثیر منفی آن بهطور مستقیم بر جامعه و مصرفکنندگان نیز تحمیل خواهد شد.
آرمان خالقی، قائممقام دبیر کل خانه صنعت و معدن ایران قطعی مکرر انرژی صنایع را یک مسئله بسیار نگرانکننده دانست و گفت: صنایع در ایام تابستان با محدودیت برق مواجه بودند و در زمستان باید با قطعی گاز روبهرو شدند. احتمال قطعی برق صنایع در روزهای آینده نیز وجود دارد. شرایط موجود بسیار نگرانکننده است؛ چراکه یک شرکت باید در طول هفته حدود هفت یا شش روز فعالیت کند، ولی اگر فعالیت آن به پنج روز یا کمتر در هر هفته کاهش یابد، نتایج بسیار منفی به همراه خواهد داشت و واحد تولیدی با عدمالنفع حاصل از عدم تولید روبهرو میشود؛ درحالیکه باوجود تعطیلی به دلیل نبود انرژی، باید هزینه کارگر و دیگر هزینههای جاری را بپردازد.
لازم به ذکر است که در لایحه برنامه هفتم توسعه تحقق رشد ۸ درصدی برای کل اقتصاد هدفگذاری شده که سهم بخش صنعت در تحقق این رشد، دستیابی بهرشد متوسط سالیانه ۸.۵ درصد است. حال سوال این است که با قطعیهای مکرر انرژی در بخش صنعت رسیدن بهاین رشد محقق شدنی است؟