محمدپارسا نجفی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با ایکنا، درباره بیانات اخیر مقام معظم رهبری درباره تحولات سوریه و آینده این کشور گفت: سوریه در دوران رژیم بشار اسد یا حتی قبل از آن یعنی در زمان پدرش به کریدوری برای ارسال کمک به گروههای مقاومت لبنانی و فلسطینی تبدیل شده بود، ولی خود بشار اسد حتی یک گلوله هم به سمت رژیم صهیونیستی شلیک نکرد. اصولاً حکومت بشار اسد که ماهیت سکولار داشت، شخصاً بر ضد رژیم اشغالگر قدس اقدامی انجام نداد و به دنبال درگیری با این رژیم نبود بلکه با هدف تضعیف رژیم صهیونیستی که بخشی از خاک سوریه را اشغال کرده بود به حمایت از گروههای مقاومت از جمله حزبالله لبنان و حماس مبادرت ورزید.
وی با بیان اینکه نمیتوان سوریه را در گذشته بخشی از محور مقاومت عنوان کرد، افزود: با سقوط رژیم بشار اسد ضربهای به محور مقاومت وارد نشده و محور مقاومت همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
کارشناس مسائل منطقه با اشاره به تضاد منافع در سوریه پس از سقوط رژیم بشار اسد گفت: قطعاً تعارض منافع میان گروههای مسلح سوریه مانند تحریرالشام، گروههای کردی و دیگر گروههای مسلح و سلفی شدت خواهد گرفت و بخش قابل توجهی از این تعارض منافع به خاطر وجود ایدئولوژیهای مختلف سیاسی و مذهبی است چون تحریرالشام یا همان جبهةالنصره سابق عقاید خاص سلفی دارند یا برعکس گروههای کرد و ارتش آزاد سکولار هستند. پس تعارض اهداف و منافع میان این گروهها که نسبت فکری و ایدئولوژیک با هم ندارند، یک امر طبیعی است.
احتمال تشدید تنش در سوریه طی ماههای آینده
نجفی با تأکید بر این نکته که قضاوت در خصوص آینده وضعیت سوریه بسیار زود است، ادامه داد: طبیعتاً گروههای سلفی با دروزیها، گروههای کردی، سنی، وهابی و علویها مخالف هستند و احتمال اینکه پس از گذشت چند ماه با فروکش کردن هیجانات فعلی، درگیری میان اینها افزایش پیدا کند بسیار زیاد است. حتی احتمال میرود میان سلفیان درگیریها افزایش پیدا کند همانطور که در ادلب طی چند سال اخیر درگیریهای خونین میان جبهةالنصره سابق، احرارالشام، ارتش آزاد، انصار الشریعه و جیشالاسلام وجود داشت، پس وضعیت سوریه کاملاً نامشخص و مبهم است.
وی با بیان اینکه سوریه بخشی از محور مقاومت نبود بلکه مسیری برای اتصال محور مقاومت محسوب میشد، اظهار کرد: حتی خود رژیم اسد اجازه نمیداد پیوستگی اقتصادی، تجاری و نظامی میان ایران، عراق و لبنان به وجود آید یا طی یکسال گذشته همراستا با محور مقاومت عمل نکرد و از زمانی که بشار اسد با عربستان روابط اقتصادی خود را توسعه بخشید و فریب وعدههای تجاری و اقتصادی عربستان و امارات را خورد به محور مقاومت پشت کرد و همین مسئله سبب شد تا سازمانهای اطلاعاتی غربی از طریق عربستان بر بشار اسد و حکومت او مسلط شوند و به مرور زمان حکومت بعث سوریه را از درون فرو بپاشند.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: اگر دقت کرده باشید شهرهای سوریه بدون مقاومت سقوط کردند و شهرها بدون دفاع بودند و تحریرالشام به راحتی وارد شهرها میشد و طبیعتاً اگر یک مقاومت سطحی از جانب ارتش سوریه اتفاق میافتاد به راحتی میشد شهرها را حفظ کرد؛ مثلاً دمشق با چند دستگاه وانت توسط تحریرالشام سقوط کرد و چنین اتفاقی منطقی نیست، پس شاهد هستیم مقاومتی از سوی ارتش سوریه رخ نداد ولذا شهرها از قبل آماده سقوط بودند و دولت مستقر سوریه به رئیسجمهورشان، بشار اسد هم خیانت کرد.
نجفی با بیان اینکه تحریرالشام را نمیتوان یک حکومت در نظر گرفت، اظهار کرد: با وجود تمام تلاشهای رسانههای غربی، ترکی و عربی برای معرفی تحریرالشام به عنوان یک دولت اما شاهد ارکان تشکیل یک دولت در تحریرالشام نیستیم. بنابراین احتمال شدت گرفتن تعارض منافع و تضادها و تشدید درگیریها در در سوریه وجود دارد.
پروژه تجزیه سوریه توسط قدرتهای غربی
وی درباره احتمال تجزیه سوریه توسط قدرتهای غربی و بازیگران منطقهای گفت: در حال حاضر سوریه را باید یک کشور تجزیهشده عنوان کرد؛ در شرق سوریه یک حکومت کردی موسوم به گروه دموکرات وجود دارد که طی ۱۰ سال گذشته تحت حمایت آمریکا قرار داشته و مقر آنها در شهر رقه است و بر منابع نفتی دیرالزور مسلط هستند و از ظرفیت تشکیل یک حکومت برخوردارند؛ چون هم نیروی نظامی دارند و هم وسعت جغرافیایی و هم از منابع نفتی هم برخوردار هستند و میتوانند حکومتی شبیه اقلیم کردستان عراق تشکیل دهند.
این کارشناس مسائل منطقه اضافه کرد: در غرب سوریه هم گروههای مختلفی وجود داشته و احتمال درگیری میان آنها میرود. مثلاً دروزیها با تحریرالشام همخوانی ندارند یا در شرق سوریه مسیحیان و علویان حضور دارند و اینها هم با گروههای وهابی و سلفی در تضاد هستند و حتی در میان خود اهل سنت مخالفان سلفیگری به چشم میخورد.
نجفی بیان کرد: آنچه که غربیها برای سوریه در نظر گرفتهاند مشابه همان الگویی است که در لیبی اتفاق افتاد؛ یعنی همانطور که لیبی را به سه یا چهار قسمت تقسیم کردند، میخواهند سوریه را هم به سه یا چهار قسمت تقسیم کنند و همانطور که در لیبی، ویرانی و بدبختی و جنگ وجود دارد در سوریه هم ویرانی و بدبختی تشدید شود.
منابع نفتی و آبی؛ محرک تشدید نزاع و درگیری
وی گفت: احتمالاً منابع نفتی و آبی در آینده به محرک تشدید نزاع و درگیری در سوریه تبدیل خواهد شد، البته آمریکاییها و صهیونیستها از این وضعیت استقبال میکنند اما باید در نظر داشت ادامه این شرایط قطعاً به زیان کشورهای حامی تحریرالشام مانند ترکیه، عربستان، امارات و حتی اردن خواهد بود. مثلاً تشکیل کشور کردی در مجاورت ترکیه خطر محسوب میشود و قطعاً ترکیه به مقابله با آن خواهد پرداخت یا وجود دولتهای سلفی و اخوانی به شدت علیه منافع کشورهایی مانند اردن و مصر محسوب میشود و امارات هم با گروههای اخوانی به شدت مشکل داشته و برای مقابله با آنها هزینههای بسیاری را انجام داده است. عربستان سعودی هم با گروههای اخوانی، القاعده و سلفی تعارض دارد و تحریرالشام هم که همان جبهةالنصره سابق است از رویکرد سلفی و القاعدهای بهره میبرد.
کارشناس مسائل منطقه گفت: پس شرایط کنونی سوریه به مراتب برای همسایگان این کشور خطرناکتر از زمانی است که بشار اسد در قدرت بود. بشار اسد برای ترکیه، اردن، رژیم صهیونیستی، مصر و عراق بیآزار بود ولی اکنون با سقوط او، سوریه به کانون تهدید برای کل منطقه تبدیل شده است.
وی تأکید کرد: در برخی رسانهها اینگونه وانمود میکنند که بشار اسد شیعه بود در صورتی که او فردی سکولار و علوی محسوب میشد و میان علویان با شیعیان اثناعشری تفاوت وجود دارد و اقداماتی که در لبنان هم انجام میداد به خاطر حمایت از شیعیان نبود بلکه حکومت سوریه، لبنان را بخشی از خاک سوریه میدانست و تلاش میکرد در امور این کشور مداخله کند و چون این مداخله و حمایتها از حزبالله ضد رژیم صهیونیستی بود، آن را به معنای حمایت از محور مقاومت تفسیر میکردیم. بشار اسد و پدرش حافظ اسد حامی حزبالله و مقاومت نبودند بلکه از اقدامات ضد صهیونیستی حمایت میکردند؛ حتی در دهه ۸۰ میلادی حافظ اسد دستور کشتار برخی از اعضای حزبالله را صادر کرد و در آن مقطع که ارتش سوریه در لبنان حضور داشت به یکی از پایگاههای حزبالله هجوم برد و تعدادی از جوانان حزبالله را به شهادت رساند.
کارشناس مسائل منطقه در پایان گفت: جمهوری اسلامی ایران حکومت حافظ اسد و پسرش را به عنوان خیرالموجودین در سوریه مطرح میکرد یعنی حکومتی که میتوان با آن همکاری کرد تا به یک سری از اهداف دست یافت ولی حکومت حافظ اسد و بشار اسد ذاتاً شیعه نبودند و نابودی رژیم صهیونیستی را در عمل دنبال نمیکردند و هر دو اینها فقط به خاطر ناسیونالیسم عربی صحبتهای تبلیغی در این باره انجام میدادند اما همه در حد تبلیغ بود و حافظ اسد به صورت واقعی وارد جنگ با رژیم صهیونیستی نشد و بشار اسد نیز حتی یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک نکرد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام