به گزارش خبرگزاری ایمنا، مسابقات بازیهای آسیایی ناشنوایان در مالزی در حالی به پایان رسید که تیمملی تکواندو ایران با وجود تمامی چالشها و مشکلات، موفق شد عملکردی درخشان از خود به نمایش بگذارد. در این میان علی نادعلی، سرمربی تیمملی تکواندو پومسه ناشنوایان ایران، از پشت پرده این مسابقات، سختیهای اردوهای آمادهسازی و مسائل پیشآمده در روند برگزاری رقابتها میگوید. او همچنین به مشکلات ساختاری و نبود حمایت کافی از ورزشکاران ناشنوا اشاره کرده و دیدگاههای متفاوتی درباره ورزش حرفهای در ایران مطرح میکند.
ایمنا: آقای نادعلی درباره بازیهای آسیایی ناشنوایان توضیح بدهید؛ مطمئنم که سختیها و کاستیها بوده ولی با وجود همه مشکلات، نتیجه خوبی رقم خورد.
نادعلی: در ابتدا صحبتهایم قصد دارم از شما بابت اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید، تشکر کنم. شما زحمت میکشید و شاید گوشهای از اتفاقاتی که در مالزی رخ داده و هیچجا گفته نشده را بازتاب میدهید. اردوی آمادهسازی تیمملی ناشنوایان حدود دو ماه قبل آغاز شد. مرحله اول این اردو به میزبانی هیئت ورزش ناشنوایان استان اصفهان برگزار شد و تیم ما یک هفته در اصفهان حضور داشت. همچنین مسابقات انتخابی بخش «کیوروگی» هم در اصفهان برگزار شد و در نهایت تیم تکواندو در همین استان بسته شد. البته استانهایی بودند که قرار بود میزبان اردوی تیم ملی باشند اما خلف وعده کردند. پس از اصفهان، تمام اردوهای ما در فدراسیون ناشنوایان برگزار شد. این موضوع نشان میدهد که میزبانی کار دشواری است. حتی بازیهای آسیایی در مالزی نیز در ابتدا قرار نبود برگزار شود، اما ورزشکاران، انجمن جهانی و کنفدراسیون آسیا را مجاب کردند که این مسابقات در مالزی برگزار شود.سطح مسابقات بسیار بالا بود. مانند بهزاد امیری که اکنون در کنار ما حضور دارد، تمام ورزشکاران شرکتکننده، نامدار و دارای عناوین جهانی بودند. عیار یک مسابقه با شرکتکنندگانش مشخص میشود و این دوره از مسابقات سطح کیفی بسیار بالایی داشت.
ایمنا: گلههایی از میزبانی مالزی داشتید. توضیح میدهید؟
نادعلی: از آنجا که کشور مالزی آمادگی قبلی برای برگزاری این مسابقات را نداشت، مسائلی به وجود آمد که حرفهای نبود و ما را هم آزرده خاطر کرد اما در نتیجهای که کاروان کسب کرد، تأثیری نداشت. البته در برخی موارد به ورزشکاران لطمه وارد شد؛ مثل مشکل داوری که در مسابقه بهزاد امیری با حریف کرهای به وجود آمد اما به هر حال کار ما یک کار تیمی است و خوشحال هستیم که تیم ایران قهرمان آسیا شد.
ایمنا: در مصاحبه با سایت فدراسیون گفتید «برخی موارد در این مسابقات شفاف نبود»، بیشتر توضیح میدهید؟
نادعلی: ما بهعنوان کادر فنی تیم، نگاه متفاوتی به این ماجرا داریم. وقتی با تأخیر ۲۴ ساعته به مالزی رسیدیم، تنها دو ساعت بعد از فرود پرواز، به جلسهای رفتیم. از همان ابتدا احساس شد که برخی عوامل برگزارکننده مسابقات نسبت به تیم ایران موضعگیری دارند. جلسه که شروع شد، انتظار داشتیم قرعهکشی انجام شود، اما مسئولان برگزاری مسابقات یک فایل پاورپوینت به نمایش گذاشتند؛ انگار در یک کنفرانس علمی حضور داریم و برگزارکنندگان در حال ارائه مقاله هستند. در حالی که ما قرار بود در جریان جزئیات قرعهکشی قرار بگیریم و بفهمیم چه اتفاقی خواهد افتاد. برای قرعهکشی بخش «پومسه» به محل برگزاری رفتم. همانطور که میدانید، در پومسه ورزشکار باید فرمهای تکواندو را اجرا کند. ما هشت فرم داریم که یکی از آنها به قید قرعه انتخاب و اجرا میشود. هر فرم سختیها و چالشهای خاص خود را دارد و همین مسئله ورزشکاران را به چالش میکشد. قرعهکشی انجام شد و فرمها مشخص شدند. ما منتظر قرعهکشی نفرات بعدی بودیم که ناگهان باز هم یک فایل PDF به نمایش گذاشتند و هیچ قرعهکشیای انجام نشد. وقتی دقت کردم، متوجه شدم که جدول از قبل بسته شده است. اعتراض کردم و گفتم که قرعهکشی باید در حضور ما انجام شود. ضمن احترام به جامعه ناشنوایان، باید بگویم که این افراد زرنگیهای خاص خود را دارند. اگر نخواهند چیزی را بشنوند، نمیشنوند. این اتفاق آن روز هم افتاد؛ هر چقدر ما اعتراض میکردیم، بحث را به سمت زبان اشاره میبردند و ادعا داشتند که «نمیفهمیم چه میگویی» من تمام تلاش خود را کردم؛ پنج مربی و مدیر تیم نیز در این مراسم قرعهکشی حضور داشتند. با این حال، هر چقدر دقت میکردم، متوجه میشدم که قرعههای ایران از پیش تعیین شده بود. جدول به گونهای طراحی شده بود که ورزشکاران موردنظر آنها در فینال به یکدیگر برسند و در مراحل اولیه با هم روبهرو نشوند. قرعهکشی پومسه با این اوصاف به پایان رسید و نوبت به قرعهکشی کیوروگی رسید. امیدوار بودیم که این بار شرایط متفاوت باشد، اما باز هم یک فایل PDF به نمایش گذاشتند. در این لحظه متوجه شدیم که تمام بازیکنان ایران باید در دور اول یا نهایتاً دور دوم مقابل حریفان کرهای قرار بگیرند. در سوی دیگر جدول، ورزشکاران ازبکستان بدون چالش پیش میرفتند تا در نهایت شاهد فینالی بین کره و ازبکستان باشیم؛ یکی طلا بگیرد و دیگری نقره. وقتی اعتراضاتم بیشتر شد، به من گفتند: «تو بخشی از این جلسه نیستی و باید سکوت کنی.» کمکم جو جلسه علیه من شد و برداشت کردند که من تیم خودمان را دستکم گرفتهام. در حالی که منظور من تنها عدم شفافیت در برگزاری مسابقات بود. شفافیت یعنی همه چیز مقابل چشمان مسئولان فنی برگزار شود. در مسابقاتی که جدول از پیش تنظیم میشود، قرعهکشی باید شفاف و در حضور مسئولان فنی انجام شود. وقتی اصرار داشتند که «همین است که هست»، من هم نتیجه گرفتم که همه چیز از قبل مشخص شده است. این موضوع در روزهای مسابقه به وضوح مشخص شد و شاهد سویهگیریها بودیم.
ایمنا: نظرشما درباره «ورزش حرفهای» در ایران چیست؟
نادعلی: ورزش در ایران حرفهای نیست. من ۲۰ سال است که در این رشته ملیپوش هستم. هر زمان که ورزشکاران رشتههای دیگر درباره فوتبال صحبت میکنند، هجمهها علیه آنها آغاز میشود که «چرا خودتان را با فوتبال مقایسه میکنید؟» من هم این موضوع را قبول دارم و بحث فوتبال را کنار میگذاریم؛ چرا که فوتبال به یک صنعت تبدیل شده و در برخی کشورها حتی بهعنوان ابزاری سیاسی استفاده میشود. اما موضوع این است که من ۳۰ سال از عمرم را در این رشته گذاشتهام و هیچ درآمدی از آن ندارم. ورزشکار زمانی حرفهای است که بتواند از ورزشش درآمد داشته باشد. ما در ایران از ورزش کسب درآمد نمیکنیم. من بهعنوان سرمربی تیمملی، وقتی از مسابقات برمیگردم باید بلافاصله به فکر درآمدزایی باشم و زندگیام را در کمترین زمان ممکن به حالت عادی برگردانم. خانواده و همسرم خیلی به من کمک میکنند، اما این شرایط در بلندمدت قابلدوام نیست. در جلسهای که سالانه با رئیسجمهور برگزار میشود، میبینیم که چکیده ورزش ایران در یک سالن جمع میشوند؛ آیا رسیدگی به این افراد کار سختی است؟ البته برخی از ورزشکارانی که در این جلسه حضور دارند تحت حمایت هستند، اما مشکل اینجاست که همه ورزشکاران تحت پوشش قرار نمیگیرند. ورزشکاران ناشنوایان جزو همین گروه هستند؛ آنهایی که هیچ حمایتی از آنها نمیشود. تصور کنید یک قهرمان، بعد از آنهمه هیاهو، تشویق و انرژی مثبت در مسابقات، به زندگی عادیاش برمیگردد و با خود میگوید: «دیگر نه گلی هست، نه کسی دست میزند و نه کسی مرا میبیند.» این شرایط بسیار دشوار است و اکثر قهرمانان ما به همین دلیل دچار آسیبهای روحی میشوند. زندگی یک ورزشکار بسیار سختتر از زندگی افراد عادی است. همه از ما توقع دارند و میگویند: «اگر بهزاد امیری در بازیهای آسیایی برنز گرفته، در المپیک باید طلا بگیرد.» این در حالی است که خود ورزشکار، بیشتر از هرکس دیگری از خودش انتظار دارد. اما واقعیت این است که دیگر توانی باقی نمیماند. ما هم انسان هستیم و یک آستانه تحمل داریم.
ایمنا: اگر نکته یا مطلبی وجود دارد که در پرسشهای ما به آن پرداخته نشده و مایلید به آن اشاره کنید، لطفاً بیان بفرمائید.
از اصحاب رسانه خواهش میکنم که ورزشکاران ناشنوا و کمشنوا حمایت کنید و صدای این ورزشکاران باشید. این ورزشکاران امسال باید به المپیک اعزام شوند. امیدوارم این ورزشکاران به خواستههای به حق خودشان برسند و با آمادگی کامل به المپیک اعزام شوند.
گفتوگو از: هادی حسینی، خبرنگار ایمنا