شناسهٔ خبر: 70297645 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: برترین‌ها | لینک خبر

روزنامه شرق: آقای قالیباف به مردم برگردید

روزنامه شرق: آقای قالیباف به مردم برگردید

باید قالیباف را از میانه راه بازگرداند. حالا که مشخص شده ابلاغ قانون حجاب با نظر شورای‌عالی امنیت ملی متوقف شده، وقت آن است تا کمک کنیم قالیباف دست از حمایت از این قانون و این تفکر بردارد.

صاحب‌خبر -

روزنامه شرق نوشت: باید قالیباف را از میانه راه بازگرداند. حالا که مشخص شده ابلاغ قانون حجاب با نظر شورای‌عالی امنیت ملی متوقف شده، وقت آن است تا کمک کنیم قالیباف دست از حمایت از این قانون و این تفکر بردارد. امروز کسی که بیش از همه به دنبال اجرای این قانون است و درواقع معتقد است به جای ضرب و زور در خیابان، می‌توان با «نقره‌داغ» کردن مردم آنها را وادار به حجاب کرد، قالیباف است.

2030352_224-1-470 (1)

مجموعه نزدیکان تیم قالیباف کاملا بر همین عقیده هستند که راه‌حل جمع‌شدن بساط درگیری درباره حجاب این است که افراد را به جای اینکه در خیابان با گشت ارشاد با آنها برخورد کنیم، در حساب‌های بانکی و بعد از آن در محاکم قضائی با آنها برخورد کنیم. این تفکر پلیسی از دیرباز در قالیباف رسوخ کرده و باقی مانده است. اما باید تلاش کرد او را از میانه راهی که در آن مانده، بازگرداند. باید به او روز‌های پس از درگذشت مهسا امینی را یادآوری کرد که حرف‌هایی می‌زد که جریان سوپرانقلابی به جانش افتاده بودند. درصورتی‌که خیرخواهانه به این مسئله نگاه نمی‌کردیم، باید تلاش می‌کردیم قالیباف را به سمت دیگری که همان جریان رادیکال است، سوق دهیم و آنها را در کنار هم قرار داده و یکسان‌انگاری کنیم. اما این سیاست‌ورزی نه‌تنها اخلاقی نیست، بلکه برای ملک و ملت امروز فایده‌ای ندارد.

قالیباف بعد از انتقاداتی که به او در ماجرای رأی اعتماد کابینه پزشکیان و وفاق‌گرایی شد، تلاش کرده تا وجهه خود را در میان جریان رادیکال انقلابی ترمیم کند، اما در حال اشتباه است. او البته آگاهانه می‌تواند به راهی که مشاوران برایش ساخته‌اند، ادامه دهد و در مقابله با ملت در سمتی که دوست دارد، بایستد.

اما خودش هم به‌خوبی می‌داند که این مسیری نیست که در آن منفعت عامه مردم و حتی منفعت سیاسی خود او نهفته باشد. محمدباقر قالیباف بهتر از هر فرد دیگری می‌داند که جریان انقلابی او را نه‌فقط به چشم «عمر سعد» بلکه به زبان عمر سعد خطاب می‌کنند. همان‌ها که دهه ۸۰ در مقابل دفترش در شهرداری تهران تجمع کردند و به او گفتند: «به گندم ری (ریاست‌جمهوری نمی‌رسی)» و تا به حال هم اجازه نداده‌اند برسد.

مشکل قالیباف در سه دوره شرکت در انتخابات نه جریان رقیب، بلکه دقیقا جریان انقلابی بود که آرام‌آرام در نیمه دوم دهه ۷۰ شکل گرفت و در دهه ۸۰ به قدرت رسید. جریانی از درون نظامیان که دولت‌های احمدی‌نژاد و رئیسی برای آنها آرمان و آرزوست. آنها قبل از اینکه به رقابت با جریان اصلاحات و اعتدال‌گرایی و وفاق‌گرایی بپردازند، با بخشی از فرماندهان خودشان در جنگ رقابت دارند. رقابت آنها با هاشمی‌رفسنجانی، حسن روحانی، قالیباف، محسن رضایی و بقیه ریشه در یک رقابت طولانی‌تر در جنگ و بعد‌ها در پنج سال اول ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی دارد.

دو دسته‌ای که هر دو تمایل داشتند از لباس نظامی‌گری به سیاست کوچ کنند، اما همچنان از مزیت‌های نسبی ارتباط با نهاد نظامی هم برخوردار باشند. همان دسته که در رقابت‌های ۸۴ اجازه ندادند قالیباف رئیس‌جمهور شود و احمدی‌نژاد را نامزد خود کردند و این بار نیز به جای او جلیلی را برگزیده بودند. با این حال، قالیباف به‌خوبی و بهتر از دیگران می‌داند که همین جریان بود که در انتخابات اخیر هم اجازه نداد او پیروز انتخابات شود. درحالی‌که از فردای سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، کسی که روی کاغذ بیشترین شانس و اقبال را برای ریاست‌جمهوری داشت، محمدباقر قالیباف بود.

بسیاری فکر می‌کردند که شکست قالیباف در انتخابات مجلس تهران به‌این‌ترتیب جبران خواهد شد و قالیباف با یک اجماع مانند ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰ به ریاست‌جمهوری می‌رسد. قالیباف بهتر از هرکسی می‌داند که اگر سعید جلیلی به نفع او کنار رفته بود، احتمال پیروزی او نه در دور اول، بلکه در دور دوم می‌توانست قطعی باشد، بنابراین او خود بهتر از دیگران می‌تواند به این سؤال پاسخ دهد که «کدام جریان مانع از رسیدن او به گندم ری شد».

‌گذشته نزدیک قالیباف

بیایید میان قالیباف و خود او در سال ۱۴۰۱ پل بزنیم و به او یادآور شویم که در بحبوحه وقایع «زن، زندگی، آزادی» چه نظراتی داشت و چرا به آن باز‌نمی‌گردد؟ بیایید به او یادآور شویم که نظراتش به‌گونه‌ای بود که دوستان قدیمش درباره او نوشتند که به دنبال جمع‌کردن رأی است.

علی مهدیان، طلبه‌ای که برادر مدیرمسئول روزنامه همشهری است و به این واسطه در این روزنامه سرمقاله می‌نویسد، خطاب به قالیباف نوشته بود: «این راهش نیست. خدا می‌داند محبوبیت این‌طور جمع نمی‌شود. رأی این‌طور جمع نمی‌شود. کاش مشاورها‌تان به شما می‌آموختند که چطور با این سخنا‌نتان مرز‌های خط مقدم مبارزه با هجوم فرهنگی دشمن را دارید واگذار می‌کنید. الان واقعا چه وقت این حرف‌های غلط و بی‌دقت است؟».

قالیباف چه گفته بود که متهم شد به «تلاش برای جمع‌کردن رأی؟». منظور آنها این بود که قالیباف در سمت مردم ایستاده است. نزدیکان قالیباف در فضای رسانه‌ای تأکید می‌کردند که او مخالف فیلترینگ است و خودش سکوت می‌کرد. ازاین‌رو مورد خطاب همین طلبه این‌گونه قرار می‌گرفت: «این درست است که دائم این و آن از زبان‌تان بگویند مخالف فیلترینگ هستید؟ شما هم سکوت معنادار کنید خودتان و اطرافیان‌تان؟ بعد هم بگویید مشکل مردم اینها نیست؟ به خدا قسم دلم می‌سوزد برای‌تان».

قالیباف چه می‌گفت؟

بیایید حرف‌هایی را که از نگاه جریان «اجبارطلب» برای جمع‌کردن رأی بود، مرور کنیم و به خود قالیباف یادآوری کنیم که اگر به‌واقع به این حرف‌ها اعتقاد داشتی و داری، وقت عمل است تا نشان دهی نه برای کسب قدرت، بلکه با عمق وجود به آن باور داری. این حرف‌ها را مرور کنید.

قالیباف پس از درگذشت مهسا امینی: درگذشت خانم مهسا امینی را به خانواده محترم ایشان تسلیت می‌گویم؛ درگذشت ایشان، داغی بر دل‌های ما گذاشت.... مجلس موضوع مهسا امینی را تا اصلاح ساختارها، فرایند‌ها و شیوه اجرا در گشت امنیت اخلاقی رسیدگی می‌کند. قالیباف در برنامه سلیمان: فرد (مهسا امینی) آمده در مجموعه پلیس، اتفاقی برای او افتاده. من به پلیس گفتم این اتفاق در مجموعه شما افتاده است. حرف مرد یکی نیست. حرف مرد دوتاست. هر وقت اشتباهی کردید، باید عذرخواهی کنید. عذرخواهی شفاهی هم کفایت نمی‌کند. باید جبران خسارت کنید.

قالیباف درباره حجاب: به چه حقی می‌گوییم وقتی خانمی بدحجاب است، اجازه ندهیم به مترو سوار شود؟

قالیباف ۱۵ دی ۱۴۰۱: مهم‌ترین هدف دشمن در سال ۱۴۰۱ ایجاد دوقطبی است. هر دوقطبی‌ای که در کشور ایجاد کنیم، به نفع دشمن است. / باید حکمرانی را به سمت حکمرانی حاج قاسم برگردانیم. بعضی از کسانی که امروز مدافع حاج قاسم هستند، آن روز‌ها به حاج قاسم برچسب می‌زدند. برخی سوپرانقلابی‌ها حاج قاسم را انقلابی نمی‌دانستند.

قالیباف در بحبوحه وقایع پاییز ۱۴۰۱: «امیدوارم هرچه زودتر امنیت در کشور به صورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود».

قالیباف در ۵ آذر ۱۴۰۱: دسته‌بندی کردن مردم یکی از آفت‌های حرکت‌های اجتماعی است.

قالیباف: روشن است دغدغه اصلی ما در مجلس آن مشکلی است که ربط وثیق‌تر و عاجل‌تری به معیشت مردم دارد.

رئیس مجلس در دانشگاه تربیت مدرس: ما کارآمدی را حق‌الناس می‌دانیم /به‌صراحت می‌گویم که این حرف برای این چند روز و این چند ماه نیست.

قالیباف در پیام ابتدای نوروز سال ۱۴۰۲: ما راه تحقق ایران قوی در گام دوم انقلاب را حکمرانی نو می‌دانیم.

قالیباف: حتما در روند اداره کشور، اشکالات و کم‌کاری‌هایی داشته‌ایم. با شرایط امروز دنیا، لازم است ما در خیلی از موضوعات اصلا نوع نگاه‌مان را در بخش اداره کشور تغییر بدهیم.

رئیس مجلس، در همایش ملی مسئولیت اجرای قانون اساسی: در حکمرانی نو، نگاه ما و نحوه اجرای قانون اساسی نیاز به تغییر دارد، نه خود قانون اساسی.

حالا از قالیباف سؤال کنیم: آیا پروژه حکمرانی نو با نرسیدنش به پاستور پایان یافت؟ آیا هنوز هم اعتقاد دارد «هر دوقطبی‌ای که در کشور ایجاد کنیم، به نفع دشمن است»؟ آیا قانون جدید حجابی که دست‌پخت تیم نزدیک به اوست، جامعه را دوقطبی نمی‌کند؟ آیا به‌دست‌آوردن دل آقاتهرانی و پاجوش‌ها تا این اندازه اهمیت دارد؟

آقای قالیباف! با ایستادن در سمت پاجوش‌ها رأی شما که از یک‌میلیون‌و ۲۰۰ هزار، به ۴۰۰ هزار رأی ریزش کرده بود، نه‌تنها بازنمی‌گردد، بلکه ریزش بیشتری خواهد داشت. آنها همان‌هایی هستند که جامعه را دوقطبی می‌خواهند. امروز فرصت بازگشت است. به مردم برگردید و اگر ترسی از مردم ندارید، هر لایحه‌ای را می‌خواهید درباره حجاب بنویسید، نه در پستو‌های مجلس بلکه در صحن علنی آن را بررسی و از آن دفاع کنید؛ اما ما اطمینان داریم که بازگشت قالیباف به سمت مردم، هم به نفع جامعه است، هم به نفع سیاست و دولت. آن‌هم در شرایط سختی که پیش‌رو داریم.

برچسب‌ها: