به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ مبینا حیدری در آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، اعتراضات علیه حکومت سوریه شکل گرفت. برخی نیروهای مخالف داخلی خواهان اصلاحات و آزادیهای سیاسی بودند. گروههای مختلف مخالف، از جمله اپوزیسیون سیاسی و گروههای مسلح، اهداف متفاوتی داشتند. در ابتدا، اعتراضات بهدنبال خواستههای مردمی برای تغییرات سیاسی و اجتماعی بودند، اما بهمرور زمان، این اعتراضات به یک جنگ داخلی گسترده تبدیل شد که گروههای مختلف با انگیزههای مختلف وارد آن شدند.
این مشکلات، هرچند ریشه در دخالت قدرتهای خارجی داشت، اما خود راهی را برای دستاندازی کشورهایی مانند آمریکا، ترکیه و رژیم صهیونیستی به وجود میآورد. این کشورها با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم از گروههای مخالف، در تلاش بودند تا نهتنها دولت اسد را تضعیف کنند بلکه از این بحران برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود بهرهبرداری کنند. در نهایت، این دخالتها و اختلافات داخلی باعث شدند که سوریه وارد یک جنگ فرسایشی شود که نتیجه آن سقوط دولت سوریه و تغییرات عمده در وضعیت سیاسی و امنیتی منطقه بود.
یکی از مهمترین دلایل اهمیت سوریه برای ترکیه، نگرانیهای امنیتی این کشوراز فعالیتهای گروههای کرد در شمال سوریه بود. گروههایی مانند «یگانهای مدافع خلق» (YPG) که یکی از اصلیترین بخشهای «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) به حساب میآیند، روابط نزدیکی با حزب کارگران کردستان (PKK) دارند که از نظر ترکیه یک گروه تروریستی محسوب میشود. ترکیه به شدت نگران این بود که پیروزیهای این گروهها در جنگ علیه داعش باعث تقویت جنبشهای جداییطلبانه کرد در ترکیه شود.
در نتیجه، ترکیه عملیاتهای نظامی متعددی در شمال سوریه آغاز کرد، از جمله عملیاتهای "شاخه زیتون" (۲۰۱۸) و "چشمه صلح" (۲۰۱۹). این عملیاتها هدف اصلیشان نابودی گروههای کرد فعال در سوریه و ایجاد منطقههای امن در شمال کشور بود که تحت کنترل نیروهای مخالف سوریه و ارتش ترکیه قرار گیرد.
ترکیه برای تأثیرگذاری بر آینده سیاسی سوریه، تلاش کرد مناطقی در شمال سوریه را تحت کنترل خود قرار دهد. این مناطق شامل مناطقی مانند عفرین و مناطق شرق فرات است که در آنها عملیاتهای نظامی اجرا شد. در این مناطق، ترکیه علاوه بر استقرار نیروهای خود، به گروههای مسلح مخالف رژیم اسد که از آنها حمایت کرده بود، اجازه حضور و استقرار داده بود. ترکیه همچنین پروژههایی برای ساخت و ساز و بازسازی در این مناطق آغاز کرده و تلاش کرد که این مناطق را به عنوان نواحی تحت نفوذ خود تثبیت کند.
ترکیه در کنار تأثیرات نظامی خود، به طور فعال در روند سیاسی و دیپلماتیک سوریه نیز نقش داشته است. این کشور بخشی از مذاکرات صلح سوریه است که تحت نظارت سازمان ملل و در قالب روند "آستانه" برگزار میشود. در این مذاکرات، ترکیه به عنوان یکی از طرفهای اصلی در تلاش برای تعیین آینده سوریه و پیدا کردن راهحلی سیاسی برای بحران این کشور است. ترکیه همچنین با استفاده از نفوذ خود در ائتلافهای مختلف، به دنبال جلب حمایت بینالمللی برای تغییر رژیم بشار اسد و یا ایجاد یک راهحل سیاسی است که منافع آن را تأمین کند.
به طور کلی ترکیه به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در بحران سوریه، هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی تأثیر زیادی بر تحولات این کشور داشته است. اهداف امنیتی و منطقهای ترکیه، به ویژه در زمینه مقابله با تهدیدات ناشی از گروههای کرد، در شکلدهی به سیاستهای آن در سوریه بسیار مهم بوده است.
از ابتدای بحران سوریه در ۲۰۱۱، امریکا با هدف تضعیف دولت بشار اسد از گروههای مخالف حمایت کرد. این حمایت شامل ارسال کمکهای نظامی و مالی به گروههای مختلف اپوزیسیون سوریه، مانند "ارتش آزاد سوریه" و گروههای دیگر بود. همچنین، ایالات متحده با آموزش و تجهیز برخی از این گروهها بهطور مستقیم اقدام کرد.
امریکا تحریمهای اقتصادی و مالی شدیدی علیه دولت سوریه و مقامات مرتبط با دولت بشار اسد اعمال کرده است. این تحریمها تأثیرات منفی بر اقتصاد سوریه و توانایی رژیم در تأمین منابع مالی و نظامی داشته است. تحریمها همچنین به منزوی شدن دولت اسد در سطح بینالمللی کمک کرده است.
آمریکا در قالب ائتلاف ضد داعش، عملیات نظامی در سوریه انجام داد. اگرچه به ظاهر هدف اصلی این عملیاتها مبارزه با گروه داعش بود، اما این حملات در برخی موارد باعث تضعیف توان نظامی دولت بشار اسد و زیرساختهای مرتبط با آن نیز شد. در برخی از موارد، آمریکا به حملات مستقیم علیه نیروهای دولتی سوریه نیز پرداخته است.
بهطور کلی، میتوان گفت که نقش امریکا در سوریه بیشتر بر تضعیف رژیم اسد متمرکز بوده و به صورت مستقیم و غیر مستقیم با اقدامهای خود سعی در پیشبرد نقشههای سیاسی خود، به ویژه سقوط دولت سوریه بوده است.
نقش رژیم صهیونستی را در مشکلات بهوجود آمده در سوریه را نمیتوان نادیده گرفت. اسرائیل در دورههای مختلف از برخی گروههای مخالف با هدف مقابله با دولت اسد یا تضعیف ایران حمایت کرده است. بهویژه در مناطق نزدیک به مرزهای جولان، اسرائیل به برخی گروههای مسلح که با دولت اسد درگیر بودند، کمکهای انسانی و حتی نظامی ارائه داده است.
یکی از مهمترین روشهایی که اسرائیل به گروههای مخالف کمک کرده، فراهم کردن کمکهای پزشکی بوده است. از سال ۲۰۱۳، اسرائیل به گروههای مخالف که در مناطق جنگی در نزدیکی مرزهای جولان درگیر بودند، کمکهای پزشکی ارائه داده است. این کمکها شامل درمان مجروحان جنگی، تأمین دارو و تجهیزات پزشکی، و اعزام بیماران به بیمارستانهای اسرائیلی بود. این اقدامات تحت برنامهای به نام «عملیات پرستار» (Operation Good Neighbor) انجام شد.
اسرائیل به برخی از گروههای مخالف دولت اسد کمکهای نظامی کرده است. این کمکها شامل تأمین تجهیزات و سلاحهای سبک برای برخی از گروهها بود. گزارشهایی از منابع مختلف وجود دارد که نشان میدهند اسرائیل در برخی مواقع سلاحها و مهمات به گروههای مخالف ارائه کرده، بهویژه آنهایی که در مناطق جنوبی سوریه در نزدیکی مرزهای اسرائیل فعالیت داشتند.
اسرائیل همچنین به گروههای مخالف سوریه در برخی مواقع کمکهای اطلاعاتی ارائه داده است. این کمکها شامل اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به حرکت نیروهای دولتی سوریه بود. اسرائیل بهطور خاص اطلاعاتی را در مورد حملات هوایی یا تحرکات نظامی دولت سوریه به این گروهها منتقل میکرد تا آنها بتوانند مواضع خود را تقویت کنند.
در نهایت باید اشاره کرد که بسیاری از کشورهای دیگر نیز بهطور غیرمستقیم در پیشبرد این اهداف سیاسی و نظامی دخالت داشتهاند که در این یادداشت به مهمترین آنها اشاره شده است. حال این سوال مطرح میشود که آیا مشکلات بهوجود آمده صرفاً ناشی از تداخلات داخلی بوده است، یا اینکه ریشه در عوامل عمیقتری دارد که دولتها تلاش میکنند آن را با بزرگنمایی تداخلات داخلی پنهان کنند؟
*مبینا حیدری، دانشجوی کارشناسی حقوق دانشگاه شاهد
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.