شناسهٔ خبر: 70292156 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

معماي سقوط‌ها و راز دوام‌ها

جعفر گلابي

صاحب‌خبر -

به كشته شدن هم تن مي‌دادند. البته همه اين گفته‌ها به خود سوري‌ها مربوط است و براي ما تاثير تحولات اين كشور در  امور ايران  محل بحث  و تحليل است . 
بر اين اساس نكته مهم اين است كه با وجود مراوده طولاني مسوولان ايراني تا آخرين روزهاي حكومت بشار اسد چرا موجب تشخيص تزلزل شخصيت وي نشدند تا حداقل به مديريت پس از سقوط او بپردازند؟ اگر تهديد اسراييل عليه جان اسد را در تصميم او دخيل بدانيم بايد عنوان كنيم كه اسراييل ضعف شخصيتي او را فهميد و روي اين ضعف انگشت نهاد و نتيجه گرفت!  اكنون و در شرايط بسيار پيچيده منطقه و جهان بايد كاملا روشن شده باشد كه يك اشتباه كوچك حتي در زمينه‌هايي كه انتظارش نمي‌رود تا چه حد مي‌تواند خسارت‌بار باشد و عواقب و عوارض متعدد به وجود آورد. ما در برابر دشمني‌هاي متعدد حتي از جانب كشورهايي كه اظهار خصومت نمي‌كنند، قرار داريم. اسراييل به هيچ چيز جز تسلط كامل در منطقه رضايت نمي‌دهد و تصور مشهود او طلايي بودن زمان كنوني براي رسيدن به روياهايش است. اكنون اين سوال خودنمايي مي‌كند كه چگونه مي‌توان در برابر يك گروه نژادپرست كه از سوي امريكا حمايتي بي‌انتها دارد، امنيتي مطمئن و خدشه‌ناپذير براي كشور و مردم فراهم كرد؟  آقاي پزشكيان به درستي با افراد و شخصيت‌هاي مختلف مشورت مي‌كند و آثار شنيدن مشاوره‌ها و دلسوزي صاحب‌نظران در عملكرد او هويداست. اگر اين روش عميق‌تر و جدي‌تر و به ديگر اركان قدرت هم تعميم داده شود، قطعا نتيجه‌بخش خواهد بود و اگر هزار مشورت صورت بگيرد تا از يك اشتباه كوچك جلوگيري شود، ارزشش را دارد.  مسوولان و تصميم‌گيران بايد متوجه زمان هم باشند و اگر نياز به تغييرات تاكتيكي و استراتژيك را احساس كردند آن را به زمان مضيق موكول نكنند. آيا باور نداريم كه از اسراييل هر جسارتي ممكن است؟ در اين صورت خرد حداكثري، تدبير كامل و احتياط همه‌جانبه عقلانيتي ضروري دارد. به نظرمي‌رسد يكي از ضعف‌هاي سياستمداران ما استفاده از تاكتيك‌ها و استراتژي‌هاي ثابت است چنانكه رقيبان و بيگانگان از پيش دست‌مان را مي‌خوانند! مشكل ديگر شعار دادن‌هاست كه هر تريبون‌داري به فراخور مستمعين خود حد مرزي براي آن نمي‌شناسد و بعضا به سادگي بيان چند جمله بحران مي‌آفريند! بدتر آنكه برخي شعارمي‌دهند و به شعار بي‌مبناي خود باور پيدا مي‌كنند! معلوم نيست اين همه شعار دادن تاكنون چه نتيجه‌اي داده و چه خسارت‌ها و غفلت‌ها و هزينه‌ها به بار آورده است؟ كاملا پيداست كه در ماجراي سوريه هماهنگي بالايي ميان چندين كشور وجود داشته و احتمالا روسيه هم ازآن بي‌اطلاع نبوده است ولي چيزي بروز ندادند تا روزي كه آتش‌بس لبنان برقرارشد و نوبت به سوريه رسيد. لذا نياز به تسلط بر همه تحركات بيگانگان ضروري است.اكنون براي مواجهه با وضعيت پيش رو بايد يك برنامه همه‌جانبه تنظيم شود و براي همه احتمالات و همه كشورها فكر شود.گرفتن نظر استراتژيست‌ها و بزرگان سياست اگر سود سرشار نداشته باشد، قطعا ضرر ندارد.تصميم‌گيران كشور از زاويه خاص خود به مسائل نگاه مي‌كنند، اگر مشورت‌هاي جدي باب شود مسلما زاويه ديد مسوولان جامع و امكان خطا كمترمي‌شود. اميد مي‌رود بعد از ترورآقاي اسماعيل هنيه در تهران روي موضوع نفوذ كار اساسي صورت گرفته و امكان هر گونه رخنه اطلاعاتي سد شده باشد.مهم‌تر از همه جلب رضايت مردم و افزايش حس دفاع از كيان كشوردر همه اقشار جامعه است.ما تجربه همدلي و استحكام داخلي در دوران جنگ را داشته‌ايم، دوباره و با تواضع در مقابل مردم همان روحيه قابل تمهيد است.مردم بايد ايمان داشته باشند كه از جان و مال و خاك خود دفاع مي‌كنند. نبايد ظرفيت سرمايه اجتماعي ملي پاي امور كوچكي چون فيلترينگ آسيب ببيند. مخالفاني كه در عين حال متعهد به كشور هستند حتما تماميت ارضي را چون جان عزيز مي‌دارند. آنان با فلان تصميم يا با فلان مسوول مخالفند، دليلي ندارد كه در خدمت‌شان به كشور تشكيك شود. چاپلوسان و پرستندگان مقام و موقعيت و پول اگر مشكلي پيش بيايد اولين پشت‌كنندگان به مردم و ميهنند. نگذاريم در جوانان‌مان اين فكر ايجاد شود كه سود فداكاري‌شان  متوجه آقازاده‌ها و  از ما  بهتران خواهد  شد!