پایگاه خبری جماران: «روزی روزگاری، رجب طیب اردوغان، نخستوزیر وقت ترکیه، بشار اسد، رئیسجمهور وقت سوریه را برای تعطیلات خانوادگی به ترکیه دعوت کرد و همراه با رهبرانی از لبنان و اردن، برنامهای برای اتحادیه خاورمیانه طراحی کردند. اما بهار عربی همه چیز را تغییر داد. اسد با خشونتی بیشتر از پدرش حافظ اسد بر مردم حکومت میکرد تا اینکه در هفته گذشته توسط مخالفان تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) سقوط کرد.»
به گزارش جماران، نشنال اینترست در گزارشی در این باره می نویسد:
پس از آغاز ناآرامی ها در سوریه در سال 2011 میلادی، اردوغان اعلام کرده بود که به زودی در مسجد اموی دمشق نماز خواهد خواند. با این حال، این مدت بیشتر از آنچه که انتظار داشت طول کشید. برای جایگزینی رژیم علوی تحت رهبری اسد و جایگزینی آن با حکومتی سنی، اردوغان از هر دو تاکتیک فریبکاری و اتحاد با گروههای جهادی مختلف در این سالها استفاده کرده است. در یک اظهارنظر در دانشگاه هاروارد در ۲۰۱۴، جو بایدن، معاون رئیسجمهور وقت ایالات متحده، در یک پرسش و پاسخ گفت که متحدان آمریکا در منطقه، ترکیه، عربستان و امارات، بزرگترین مشکل در سوریه هستند. او در این باره گفت: آنها آنقدر مصمم بودند که اسد را سرنگون کنند و عملاً جز اینکه یک جنگ نیابتی سنی-شیعه راه بیندازند، چه کاری کردند؟ صدها میلیون دلار و دهها تن اسلحه در اختیار هر کسی که علیه اسد میجنگید، قرار دادند. این در حالی بود که در حال تأمین نیازهای جبهه النصره و القاعده و عناصر افراطی جهادی بودند که از سایر نقاط جهان به سوریه آمده بودند.
مشکل همیشگی ترکیه با ملیگرایی کردها بوده است؛ از شورش شیخ سعید در ۱۹۲۵ تا جنگ با حزب کارگران کردستان (PKK). این موضوع همچنان با تظاهرات هفتگی «مادران شنبه» که خواستار اطلاعاتی در مورد مکان عزیزانشان هستند، ادامه دارد.
به طور جالبی، این اردوغان بود که نخستین رهبر ترکیه بود که به مشکلات کردهای ترکیه اذعان کرد، که به مذاکرات و یک آتشبس دو ساله تا ۲۰۱۵ منتهی شد. با این حال، در یک معامله فریبکارانه، در ژوئیه ۲۰۱۵، اردوغان به اوباما پایگاه هوایی اینجرلیک را پیشنهاد داد، در ازای دریافت دست باز در مقابله با کردها.
یک فرآیند صلح دوم توسط شریک حزب حاکم AKP (حزب عدالت و توسعه)، حزب حرکت ملی (MHP) آغاز شد، اما این فرآیند با حذف شهرداران کرد منتخب و فاجعه انسانی ناشی از حملات هوایی ترکیه به شمالشرق سوریه که تحت کنترل کردها است، با مشکل مواجه شده است.
فرانچسکو سیکاردی، تحلیل گر معتقد است که سیاست ترکیه در سوریه تحت تأثیر سیاستهای داخلی و نیاز به تأمین حمایت انتخاباتی از طریق یک سیاست خارجی تهاجمی و ملیگرایانه قرار دارد.
مداخله ترکیه و اشغال واقعی مناطق سوریه با سه عملیات مرزی در اوت ۲۰۱۶ («سپر فرات»)، ژانویه ۲۰۱۸ («شاخه زیتون») و اکتبر ۲۰۱۹ («چشمه صلح») و همچنین در داخل ادلب در فوریه ۲۰۲۰ («سپر بهاری») مشخص شده است. دومین نقطه آغازین کمپین موفق هیئت تحریر الشام (HTS) بود. اولین عملیات به عنوان یک پاسخ به ایالات متحده بود، زیرا این عملیات در همان روزی که جو بایدن به آنکارا رسید تا به ترکیه اطمینان دهد که آمریکا از آن حمایت میکند، آغاز شد. عملیات شاخه زیتون به اشغال عفرین، یک منطقه کردنشین در شمالغرب سوریه انجامید و چشمه صلح یک نفوذ به شمالشرق سوریه بود، که دوباره به عنوان یک پاسخ به حمایت ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) کردها در جنگ علیه داعش انجام شد.
کنترل و اداره مناطق شمال سوریه توسط ترکیه موجب تمسخر حمایت ترکیه از حفظ تمامیت ارضی سوریه شده است. فرانچسکو سیکاردی به همراستایی استراتژیک بین ترکیه و روسیه اشاره میکند که به هر دو کشور کمک کرده تا اهداف خود را در سوریه دنبال کنند: بقای رژیم بشار اسد برای مسکو و تضعیف کردهای سوریه برای آنکارا.
پس از فرار اسد، دست روسیه کوتاه شده و نشانههایی از خروج مشاهده میشود؛ هرچند که روسیه هنوز کنترل پایگاه هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی خود در طرطوس را در دست دارد. اما ترکیه به عنوان قدرت خارجی با بزرگترین نفوذ در هدایت انتقال سیاسی سوریه معرفی میشود. اردوغان حتی گفته است: «الآن فقط دو رهبر در جهان وجود دارند. آنها خودم و ولادیمیر پوتین هستند.»
ترکیه به شدت مخالف نقش کردهای سوریه در شکلدهی به آینده کشورشان است، که خلاف این واقعیت است که آنها حدود ۱۰ درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و منطقه وسیعی از آن را اشغال کردهاند. ترکیه همچنین منافع زیادی در بازگشت چهار میلیون پناهجوی سوری دارد که ترکیه به همراه حمایت اروپایی از سال ۲۰۱۱ میزبان آنها بوده است.
یک دولت موقت در سوریه تشکیل شده، اما با توجه به نفوذ هیئت تحریر الشام، نگرانیهایی در مورد جهتگیری آن وجود دارد. در ژانویه ۲۰۱۷، روسیه، ترکیه و ایران در آستانه دیدار کردند تا به جنگ شش ساله سوریه پایان دهند. این نشست نه تنها با حضور دولت سوریه بلکه با حضور مخالفان سوری و نماینده سازمان ملل برگزار شد.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، پیشنویس یک قانون اساسی برای حل و فصل پیشنهاد داد که مخالفان سوریه آن را رد کردند. با این حال، این پیشنویس حاوی عناصری است که میتواند مبنای یک راهحل باشد. برای مثال، پیشنهاد کرد که «عربی» از نام رسمی کشور، «جمهوری عربی سوریه» حذف شود و شریعت اسلامی به عنوان مبنای قانون رد شود. همچنین خودمختاری فرهنگی کردها و استفاده برابر از زبان عربی و کردی را به رسمیت شناخت. با توجه به نیاز فوری دولت جدید سوریه به حمایت بینالمللی، به ویژه مالی، پیشنویس روسی نیازمند بررسی بیشتر است.