به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمدی فقیه یزدی یک استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با اشاره به قانون عفاف و حجاب گفت: اگر از همان روزهای اول انقلاب این قانون را به مجلس برده بودند و حد و حدود و مقررات پوشش زنان را در بیرون از خانه، تصویب میکردند، به جایی برنمیخورد، اما اینکه یک نفر اسید میریزد، دیگری آب میپاشد و آن دیگری خاک میریزد، اینها کارهای بسیار اشتباهی است و بازی کردن با مسألهی قانون و قانون الهی است.
بنا بر روایت جماران، گزیده سخنان این استاد حوزه در ادامه میآید:
*اگر بنا شد طوری رفتار شود که قانون موجب سستی یا شکست حرمت قوانین دیگر و حتی مسائل توحید و معاد و حرمت ائمه(ع)، حرمت قرآن و مسائل پدر و مادر و مسائل اجتماعی شود؛ این جهات لطمه ببیند، فرهنگ مردم را متزلزل کند و حالتی پیدا شود که اثر اولیۀ خود را از دست بدهد، این نوع قانون باید مراعات و بازبینی شود و دقت شود که منجر به چنین مسائلی نشود.
*اگر از همان روزهای اول انقلاب این قانون را به مجلس برده بودند و حد و حدود و مقررات پوشش زنان را در بیرون از خانه، تصویب میکردند، به جایی برنمیخورد، اما اینکه یک نفر اسید میریزد، دیگری آب میپاشد و آن دیگری خاک میریزد، اینها کارهای بسیار اشتباهی است و بازی کردن با مسألهی قانون و قانون الهی است.
*حرمت قانون شکستن خیلی بدتر از این است که قانونی بگذاریم و قابل اجرا نباشد. از تدوین و تصویب این قانون در ابتدای انقلاب، غفلت شده و به آن توجه نکردند. لذا این کار بسیار ناشایستی است که بعد از چند سال از انقلاب، یک دفعه بیمحابا و بدون مقدمه و بدون تبلیغ و عنوان صحیح به این امر ورود کنیم.
*الان مشکل مهمی که در کشور داریم، مشکل بیاعتقادی است. اعتقاد مردم نسبت به معاد، دین و مسائل توحید سست شده است، اینها را که نمیشود با قانون درست کرد. بله، جلو ظهورش را میتوان با قانون گرفت، اما اعتقاد قلبی و آن چیزی که در درون افراد است که با قانون درست نمیشود. برای این باید یک طرز صحیحی برنامه تدوین شود که همه به احترام و اهمیت قضیه توجه کنند تا انشاءالله به نتیجه برسد.
*بنده نه اینکه بگویم با قانون مخالف هستم، نخیر؛ مخالفتی با قانون نداریم، اما این قانون، ضرورتها و اقتضاء هایی دارد که این اقتضاء ها محاسبه نمیشود؛ خصوصاً مسائل حقوقی که برخی عزیزان و محترمین تذکر دادند که دیدم اینها با دلسوزی مطالبی را ذکر کردند. همچنین در محضر برخی از بزرگان و مراجع دیدیم که همین مسأله را تأیید میکردند که موقعیت مناسبش را از دست دادیم، خراب شده، باید صبر کنند و به طرز صحیحی مدیریتی کنند تا دو مرتبه تکرار مکررات قبلی نشود.
*اصل قانون و انضباط در جامعه باید باشد، ولی همهی جهات دیگر هم به صورت صحیح بررسی شود تا خدای نکرده، دشمنی و عناد بیشتری نسبت به مقررات قرآن و دین به وجود نیاید.
*درست پیاده شدن قانون شرایطی دارد، از این رو مسئولان مربوطه باید شرایط و مقتضیات آن را به صورت صحیح فراهم کنند. افرادی هم که اجرای قانون را به عهده میگیرند، افراد مناسب این کار و متین و حلیم و درست باشند. چون بحث اجتماعی است و آن را نمیشود به تعبیر شما چکشی انجام داد. چون فشار و زور بیجا، نتیجۀ معکوس میدهد و نتیجۀ درستی نمیدهد.
*اجرای قانون در موقعیت محترمانه و درستی باید باشد که خدای نکرده طوری نشود، حالا که یک قانون فرعی را میخواهیم اجرا کنیم، مسائل اصلی ضربه ببیند. یا مسائل اصلی به گونهای ضربه ببیند که دیگر قابل جبران نباشد.
*مهمترین مسأله این است. الان این مسأله دستاویز و بهانه برای دشمن است تا به مسائل اصلی مثل اعتقاد به معاد، قرآن، اهلبیت(ع) و توجه به خدا ضربه وارد کند.
*برخی در گفتار و کلمات برای مسأله حجاب، لهجههایی به کار میبرند که جز عناد و دشمنی درست کردن، هیچ هدایتی در آن نیست. اینها اساساً اشتباه است. برخی صحبتها را در تلویزیون و جاهای دیگر دیدم که خیلی خوشایند نیست. اینها خلاف آن مبنای اصلی است و اصل کار و ریشه را خراب میکند؛ ریشۀ اعتقاد و ارتباط مردم با مسجد و ضوابط دینی و قرآن و دین را خراب میکند. مردم وقتی از اینها دل ببرند، بدتر میشوند. چه کاری است که قانون فرعی را با وضع تند و تیزی ابلاغ کنند و اسمش را قانون بگذارند!
*قانون باید باشد ولی اجرای آن بر اساس ضوابط باشد. به همان قانون هم ضوابط صحیحی داده شود، قانونی نشود که نتوان از آن دفاع کرد. وقتی نمیتوان از قانونی دفاع کرد، هنر نیست که کسی بیاید بعد از ۴۵ سال از انقلاب، حرکتهایی را شروع کند.
*من معذروم برخی از مثالها را بگویم؛ مثالهای روشنی از کارهایی وجود دارد که در جمهوری اسلامی نباید انجام گیرد. چرا از کارهای حرام و ناجور آن طور که باید و شاید جلوگیری شود، جلوگیری نمیکنند؟ البته جسته و گریخته کسی را بر اساس قانون محکوم میکنند. میبینید حریم مسائل وقف را میشکنند، این همه وقفها را زیر و رو میکنند و رسماً صاحب املاک وقفی میشوند. از طرفی با وضع بسیار بدی زمینخواری میکنند. مگر بیتالمال مسلمین حلال است که هر کس هر طور بخواهد صاحب شود؟ شوراها، فرمانداریها و بخشداریها، همه با هم شدهاند، به هم کمک میکنند و در مسائل قضایی هم نفوذ کردهاند. حرامهایِ درشت درشتِ خلاف شرعِ صد درصد انجام میگیرد اما در برخورد با آن جدیتی نیست. هیچ یک از اینها روی میزان نمیایستد و اگر روی میزان صحیحی میایستاد مشکلی نبود.
*نظر من دیدگاه شرعی و مطابق با اصل و فرع قرار دادنِ فروعات و اصول احکام بود تا خوب روشن شود که از هول حریم در دیگ نیفتیم و گرفتاری درست نکنیم.
۲۹۲۹