شناسهٔ خبر: 70291396 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

«شهروند» چالش‌های دانشجویی در عرصه آموزش و اجتماع را بررسی می‌کند

دغدغه‌های جویندگان دانایی

اظهارات وزیر علوم از کاهش نشاط و اعتماد و نگرانی‌های شغلی دانشجویان حکایت دارد

صاحب‌خبر -

 [مریم رضاخواه]دانشگاه که به عنوان مهم‌ترین مرکز تربیت نیروی انسانی برای جامعه شناخته می‌شود، نهادی است که نه تنها در فرآیند آموزش، بلکه در شکل‌دهی احساس هویتی و نقش‌آفرینی دانشجویان نیز نقش اساسی دارد. امید و نشاط به‌عنوان دو عنصر کلیدی در زندگی دانشگاهی، تأثیر عمیقی بر کیفیت تجربه آموزشی و احساس کلی دانشجویان دارند تا فضایی سازنده و پویایی ایجاد شود.  اما در سال‌های اخیر، گفته می شود این ارزش‌ها در دانشگاه‌ها کم رنگ شده است تا جایی که وزیر علوم  معتقد است فضای دانشگاه  مطلوب نیست. به گفته سیمایی صراف، دانشجو از حیث امید، نشاط و اعتماد؛  در وضعیت روحی خوبی به سر نمی برد. «دلیل آن این است که دانشجو احساس می کند اثرگذاری در کشور ندارد. نسبت به آینده شغلی نگران است و از کم بودن مراودات بین المللی، نگران است و این برای توسعه کشور خطرناک است.»  اکنون این سوال مطرح می شود که چرا فضای امید و اعتماد در دانشگاه مطلوب نیست و به چه دلیل دانشجویان در کشور احساس می‌کنند که نمی‌توانند تأثیر معناداری در جامعه و کشور داشته باشند؟

 4 محور اصلی چالش
 سعید خراطها جامعه شناس تحلیل وضعیت مطرح‌شده از سوی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری را نشان از  مسائل متعددی در فضای دانشگاهی می داند. او به «شهروند» می گوید: «این مسائل  به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر روحیه و شرایط دانشجویان اثر گذاشته‌اند. این مشکلات را می‌توان به چهار محور اصلی تقسیم کرد: وضعیت روحی دانشجویان، نگرانی‌های شغلی، احساس عدم اثرگذاری، و کاهش تعاملات بین‌المللی. در رابطه با  وضعیت روحی دانشجویان، تورم، افزایش هزینه‌های زندگی، و چشم‌انداز نامطمئن اقتصادی بر احساس امنیت روانی آنها اثر منفی گذاشته است. عدم امکان مشارکت معنادار در امور کشور، دانشجویان را از داشتن نقش فعال در جامعه بازمی‌دارد و به احساس بی‌تفاوتی و ناامیدی دامن می‌زند. همچنین نگرانی از بیکاری پس از فارغ‌التحصیلی یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های دانشجویان است. عدم تطابق آموزش‌ها با نیازهای بازار کار و ظرفیت محدود بازار کار، دو عاملی است که می‌توانند بر این مشکل دامن بزنند. در واقع برنامه‌های درسی و مهارت‌های ارائه‌شده در دانشگاه‌ها ممکن است پاسخگوی نیازهای واقعی بازار کار نباشند و در برخی رشته‌ها، فرصت‌های شغلی به شدت محدود شده است.»
خراطها در ادامه می گوید: «دانشجویان احساس می‌کنند که نقش آن‌ها در تصمیم‌گیری‌های کلان و تحولات اجتماعی کم‌رنگ است. این احساس می‌تواند ناشی ازعدم پاسخگویی کافی به مطالبات دانشجویی یا مشارکت ندادن آن‌ها در فرآیندهای سیاست‌گذاری باشد یا محیط‌هایی که دانشجویان بتوانند به طور عملی در تصمیم‌گیری‌ها دخیل باشند، محدود شده است. وزیر علوم همچنین به کاهش روابط علمی و فرهنگی بین‌المللی اشاره کرده است که این موضوع بر کیفیت تحصیلی به دلیل اینکه دسترسی به منابع علمی و فرصت‌های بین‌المللی وجود ندارد و برفرصت های شغلی جهانی اثر گذاشته است.»
این جامعه شناس مجموعه‌ای از اقدامات را برای رفع این مشکلات، موثر می داند: «مراکز مشاوره برای بهبود سلامت روان دانشجویان باید ایجاد و تقویت شود. در برنامه‌های درسی بازنگری شود و آموزش‌ها با نیازهای بازار کار مورد تطبیق قرار گیرد و مهارت‌های کاربردی. ارتقا پیدا کند. مشارکت دانشجویان در تصمیم‌گیری‌ها افزایش یابد و  بستری برای شنیده شدن صدای دانشجویان و ایجاد حس اثرگذاری. فراهم شود. تعاملات بین‌المللی ارتقا پیدا کند تا تبادل علمی و فرهنگی و گسترش همکاری‌های دانشگاهی در سطح بین‌المللی تسهیل یابد. به نیازهای اقتصادی دانشجویان توجه شود، هزینه‌های تحصیل کاهش پیدا کند و فرصت‌های شغلی پاره‌وقت ایجاد شود.»

احساس بی تاثیری و حلقه معیوب روانشناختی
زهره کاووسی، روانشناس بالینی در گفت و گو با «شهروند» این مسئله را از بعد روانشناسی بررسی می کند. «بسیاری از دانشجویان احساس می‌کنند که در سیستم فعلی هیچ نقشی ندارند. فرسودگی و بی‌انگیزگی از دیگر عواملی است که باعث کاهش حس اثرگذاری در دانشجویان می‌شود. زمانی که دانشجویان به دلایل مختلف، مانند فشارهای درسی، احساس کنند که کارهایشان بی‌فایده است، ممکن است انگیزه خود را برای تلاش بیشتر از دست بدهند. وقتی آن‌ها می‌بینند که تلاش‌هایشان در تغییر شرایط جامعه یا آینده شغلی بی‌فایده است، افسرده و ناامید می‌شوند. همچنین، فشارهای اجتماعی و انتظارات زیاد از آن‌ها می‌تواند منجر به ایجاد حس شکست شود. رقابت بی‌رحمانه در بازار کار به نگرانی‌ها دامن می‌زند. دانشجویان می‌بینند که برای یک شغل محدود، صدها نفر متقاضی هستند و این موضوع احساس ناامیدی را در آن‌ها تقویت می‌کند. بهترین راهکار این است که دانشجویان بدانند که کوچک‌ترین اقدام آن‌ها نیز می‌تواند تأثیر داشته باشد و می‌توانند با شرکت در فعالیت‌های اجتماعی، کارآموزی یا پروژه‌های گروهی، حس مشارکت و اثرگذاری را در خود تقویت کنند. همچنین، تقویت مهارت‌های ارتباطی و شبکه‌سازی می‌تواند به آن‌ها در ورود به بازار کار کمک کند. کاووسی  بر این باور است که «عدم احساس اثرگذاری در دانشجویان می‌تواند ناشی از یک حلقه معیوب روان‌شناختی باشد. در این حلقه، عدم تصمیم‌سازی، احساس بی‌تاثیری و در نهایت بی‌انگیزگی شکل می‌گیرد.» او به اهمیت ترویج فرهنگ مشارکت در امر تصمیم‌سازی اشاره می‌کند و می‌گوید: «دانشجویانی که در تصمیم‌سازی مشارکت کنند، احساس قدرت می‌کنند و این قدرت می‌تواند انگیزه‌ای برای فعالیت‌های بیشتر باشد.»

پیشرفت و توسعه با امید و نشاط در دانشجویان
احساس عدم اثرگذاری در دانشجویان و نگرانی آن‌ها نسبت به آینده شغلی از مسائل جدی است که نیاز به توجه و بررسی بیشتری دارد.  برای مقابله با این احساسات، نیاز است که نظام آموزشی، فرصت‌های شغلی و حمایت‌های اجتماعی بهبود یابد و دانشجویان با تقویت مهارت‌های خود، به راهکارهای مؤثر دست پیدا کنند. این مسئله نیازمند همکاری تمامی ذینفعان، از جمله دانشگاه‌ها، دولت و جامعه است تا جوانان بتوانند به‌عنوان نیروی محرکه جامعه به پیشرفت و توسعه کشور کمک کنند.

 دیدگاه های اساتید و دانشجویان

دانشگاه‌ها با چالش‌های متعددی مواجه هستند که منجر به کاهش امید و نشاط در میان دانشجویان می‌شود. فشرده بودن دروس، فشارهای مالی، و احساس عدم امنیت شغلی از جمله عواملی هستند که بر روحیه دانشجویان تأثیر می‌گذارند. دانشجویان واساتید دانشگاه به «شهروند» از دیدگاه های خود در رابطه با امید و نشاط  در دانشگاه  و میزان اثر گذاری دانشجویان در کشور، می گویند.
فاطمه تاجیک استاد رشته علوم اجتماعی: «دانشجویان باید نقش خود را در جامعه بازتعریف کنند. بخشی از احساس عدم اثرگذاری به دلیل انتظارات غیرواقعی آن‌ها از سیستم است. با این حال، نظام دانشگاهی هم باید فضای بهتری برای مشارکت آن‌ها فراهم کند. رابطه‌ی خوب بین دانشجویان و اساتید می‌تواند احساس اعتماد را تقویت کند. ما نیاز به فضایی داریم که در آن دانشجویان احساس راحتی کنند و مشکلاتشان را مطرح کنند.»
محسن رزمی استاد رشته مهندسی: «یکی از مشکلات اصلی، نبود ارتباط ساختاری بین دانشگاه و صنعت است. دانشگاه‌ها بیشتر بر خروجی‌های پژوهشی تئوری تمرکز دارند تا حل مشکلات عملی. این خلأ باعث شده دانشجویان احساس کنند که مهارت‌هایشان به درد بازار کار نمی‌خورد.»
فروزان الیاسی، استاد رشته روانشناسی: «بحران هویت در میان جوانان یکی از معضلات کلیدی است. آنها با پرسش‌هایی درباره آموزه‌ها و انتظارات خانواده‌ها مواجه‌اند و این می‌تواند منجر به احساس بی‌هدفی و ترس از آینده شود. بخش زیادی از نگرانی‌های دانشجویان به دلیل عدم آگاهی آن‌ها از مسیرهای شغلی و آینده است. ما باید برنامه‌های مشاوره شغلی و روانشناسی را تقویت کنیم تا بتوانیم از اضطراب آن‌ها بکاهیم. عدم توجه به سلامت روان دانشجویان، یکی از بزرگ‌ترین معضلات دانشگاه‌هاست. برگزاری کارگاه‌های آموزشی و مشاوره می‌تواند به افزایش اعتماد و نشاط کمک کند.»
تینا احمدی، استاد  رشته هنر: «فضای خلاقیت در دانشگاه محدود شده است. اگر بخواهیم دانشجویان احساس اثرگذاری کنند، باید زمینه بروز خلاقیت آن‌ها را در فعالیت‌های هنری، افزایش پیدا کند. همچنین شرکت در فعالیت‌های فرهنگی و ورزشی می‌تواند به افزایش نشاط و امید در میان دانشجویان کمک کند.»
امین افشار، دانشجوی رشته مهندسی:«من در دوره کارآموزی متوجه شدم بسیاری از آموخته‌هایم قابل استفاده نیست. به همین خاطر نگران  آینده شغلی خود هستم.»
سارا حمزه نژادی، دانشجوی رشته علوم پایه:«فضای پژوهشی در دانشگاه محدود است و برای طرح‌های علمی حمایت کافی وجود ندارد. این موضوع باعث شده که انگیزه‌ای برای ادامه تحصیل نداشته باشم.»