شناسهٔ خبر: 70290228 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

نوجوان‌؛ رسانه و الگو

نقش تولیدات هنری - نمایشی مختلف را درشکل‌گیری شخصیت و جایگزینی فرهنگی در نسل جدید نمی‌توان نادیده گرفت، از سویی، بدون توجه به اتفاقاتی که در فرآیند تولید محصول دیداری و شنیداری می‌افتد، نمی‌توان به «علت» رسید.

صاحب‌خبر -
 
امروز در دنیا، سلبریتی‌ها و حتی چهره‌های درجه ۲ و دست‌چندم سینما، موسیقی، تلویزیون و...که خواسته یا ناخواسته محبوب هم می‌شوند، شاهد رویدادهای ناخوشایندی هستیم، نظیر جابه‌جایی الگوها، رنگ باختن تأثیرگذاری مثبت رسانه، جریان‌سازی زرد و دون‌شأن افراد جامعه و... این اتفاق، شوربختانه جایی اوج می‌گیرد که بعضا شاهد اسطوره‌سازی‌های عجیب و غریب از کوتوله‌هایی هستیم که رسانه را تمام و کمال، هزینه حرکات آکروباتیک و ضدفرهنگی خود کرده‌اند و در نگاه و پندار و شخصیت مخاطب خود یعنی نوجوان، نفوذ و رسوخ می‌کنند... در این سال‌ها در این زمینه نمونه کم نداشته‌ایم!فارغ از این‌که در جوامع مختلف، چه تعریف مشخصی از «اسطوره» و «الگو» وجود دارد، باید پذیرفت که غلبه تمام‌‌قد عواطف و احساسات بر فکر و اندیشه مخاطب در موضوع سلبریتی‌ها یک واقعیت انکارناپذیر است و بازیگردان اصلی «رسانه»!جادوی رسانه به حدی است که می‌تواند القاگری غلط نیز داشته باشد و «سیاه» را «سفید» معرفی کند! به‌خصوص در زمانه کم‌کاری دستگاه‌های فرهنگی و غفلت جبران‌ناپذیر در حوزه نهادسازی‌های اجتماعی.بنابراین در وهله اول، «رسانه» است که نخستین چراغ را در این صحنه روشن می‌کند و ارتباط دیداری و شنیداری را بین مخاطب و الگونما برقرار می‌سازد. طبیعی است که در ادامه مسیر، امر ذائقه‌شناسی صورت می‌گیرد و لامپ‌های کاذب با نور مصنوعی، به تاریکخانه ذهن مخاطب معصوم و بی‌تکیه‌گاه که چوب تغافل دیگران را می‌خورد، راه‌‌یافته و هرچه که به جلو برویم، این ارتباط افراطی، بیشتر و عمیق‌تر می‌شود. سلبریتی‌ها در فاصله‌ای کوتاه، نه‌تنها به شخصیت محبوب این گروه سنی حساس و تأثیرپذیر تبدیل می‌شوند، بلکه به‌عنوان یک الگوی رفتاری و به تعبیری یک قهرمان در باور و ضمیر ناخودآگاه او جا باز می‌کنند، تا جایی که دیده‌ شده نوجوان یا جوان مغلوب شده، سعی می‌کند مانند ‌فرد مورد علاقه و اصطلاحا قهرمانش لباس بپوشد، کافه‌های گران‌قیمت را برای گذران وقت انتخاب کند، از موضعی فراتر از جایگاه اجتماعی خود با دیگران مواجه شود، مثل سلبریتی مورد نظرش حرف بزند، پرخاشگری کند، رفتارهای عجیب از خودنشان بدهد ودرگفت‌وگو با دیگران واژه‌هایی به کار ببرد که حتی معنی آن را هم نمی‌داند! و... .تأثیرگذاری سلبریتی بر نوجوان درغالب موارد به‌اندازه‌ای است که وجود مخاطب به کلی تسخیر می‌شود و متأسفانه نوعی وادادگی شخصیتی رخ می‌دهد تاجایی که حتی به قیمت ازدست رفتن جان مخاطب یا تخطئه روحی و روانی او تمام می‌شود...! تنها چیزی که برای اومهم تلقی می‌شود،حرکات وسکنات فلان بازیگرسینما،خواننده یا مجری شبکه‌های تلویزیونی یا شومن ماهواره‌ای و... است!مغلوب‌سازی کامل جوان و نوجوان در این فضاها، ضمن این‌که مسئولیت عظیم انسانی و حقوقی را متوجه رسانه می‌کند (سینما، تلویزیون، رادیو، پیام‌رسانان فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، نهادهای خبری و...‌) کلیت جامعه رانیزدربرابر یک پرسش اساسی قرارمی‌دهدکه دلیل اهمال درمعرفی الگوهای واقعی وکامل چیست؟!و چرا سیاست‌گذاری‌های فرهنگی ما تا این حد با رفتار افراطی رسانه در بزرگ‌کردن برخی افراد، تضاد پررنگ دارد؟! در برخی خانواده‌ها به اشتباه، نوجوانی که بیشترین آسیب را از این داستان تلخ چشیده، مورد قضاوت و نکوهش قرار می‌گیرد! در حالی‌که باید او را حمایت کرد اما هم‌زمان نسبت به معرفی الگوهای واقعی زندگی و تبیین حقایق با شیوه‌های نوین فرهنگی و رسانه‌ای و رجوع به آموزه‌های پربار اخلاقی و فرهنگی اقدام کرد و به مخاطب آسیب‌دیده که عواطف و باورهای او مورد دستبرد قرار گرفته، فهماند که میان حقیقت و واقعیت پشت دوربین برخی افراد با موهومات چشم‌نواز و رنگ و لعاب‌دار جلوی دوربین، تفاوت از زمین تا آسمان است!