شناسهٔ خبر: 70277908 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

به روزنامه‌نگاری جنگ نیاز داریم

روزنامه‌نگاری جنگ به‌ویژه در فضای مقاومت از نیازها و ضرورت‌هایی است که بایستی در دانش‌های ارتباطات و روزنامه‌نگاری به تعریفی از جایگاه آن، شناخت ابعاد و بایسته‌هایش و سرانجام برنامه‌ریزی برای راه‌اندازی چنین رشته‌ای در دانشکده‌های مربوط بپردازیم؛ در این‌باره چند مقدمه را باید یادآور شد.

صاحب‌خبر -
 
اشاره نخست: تحولات اخیر منطقه و از آن پیشتر، حوادث غزه و لبنان را فرا‌یاد بیارویم که رژیم‌ صهیونیستی به نسل‌کشی تمام‌عیار پرداخت، تمام اعضای خانواده‌های بسیاری را قتل‌عام کرد و یک انقطاع نسلی به‌وجود آورد که چنین‌جنایتی بی‌شک از طریق دادگاه‌های مربوط قابل پیگیری است و در این باره هرچند حکم دیوان دادگستری لاهه قابل اجرا است؛ اما همچنان داغ نسل‌کشی این رژیم، سوزنده و تازه است.  دوم: سرعت تحولات سوریه به‌نوعی بود که حتی ناظران و صاحب‌نظران در ساعات نخستین، ثبات رای نداشتند و به یک نظر جامع، فراگیر، صائب و اقناع‌کننده نمی‌توانستند برسند.اکنون با اندک‌فاصله‌ای که از آن رویداد گرفته‌ایم، می‌توان در ابعاد مثبت و منفی منطقه‌ای و جهانی آن به اندیشه وارائه‌نظر صادق و صائب پرداخت. از سوی دیگر در کشور، شماری از منتقدان برای حضور ایران در تحولات سوریه، چرایی و بود‌ن و نبودنش در بیش از یک‌دهه، بیشتر به چندوچون پرداختند که چندان فراگیر و دلنشین و همه‌جانبه و خردپذیر نمی‌نمود.  اینک حضور بیش از یک‌دهه‌ای ایران در سوریه و چرایی وضعیت کنونی ازمحورهای این چندوچون‌ها است که به‌نظر می‌رسداین اتفاق، بیشترجنبه رسانه‌ای دارد،یعنی طرح این پرسش‌ها حتی در رسانه‌هایی که وضعیت منطقه را زیر‌نظر دارند و در رصد حوادث پیگیر هستند، اتفاقا خیلی طرح و عنوان نمی‌شود!  انگار نتوانسته‌ایم هنوز افکار عمومی را قانع کنیم که آنچه رخ‌داده بیشتر حول شخص اسد بوده؛ او نه از ایران و نه از روسیه کمک نخواست و کمکی هم تبعا دریافت نکرد. خود اسد نیز به نتایجی رسیده بود که مهم‌ترینش خروج او از سوریه بود که فشارهای داخل و خارج در این تصمیم ظاهرا برایش جای گزیر نگذاشته‌بودند؛ رسانه‌ها عنوان کردند که حتی برادرش از این تحولات، رخدادها و جابه‌جایی بی‌اطلاع بوده! و پس از خروج اسد تازه برادرش به آگاهی رسیده است.  با توجه به برخی ابهام‌های پیش‌آمده اولیه و ضرورت‌هایی که عرض خواهد شد، به‌نظر می‌رسد بایستی به روزنامه‌نگاری تخصصی جنگ و به‌ویژه با رویکرد مقاومت اهمیت و اهتمام ویژه‌ای داشته باشیم.  زیرا روزنامه‌نگاری تخصصی دارای جایگاه و اهمیت والایی است،همچنان‌که دررشته‌های مختلفی مانندانرژی هسته‌ای و... باید روزنامه‌نگاری تخصصی داشته باشیم، لازم است که درطیف روزنامه‌نگاری جنگ یا بهتر بگویم، روزنامه‌نگاری جبهه مقاومت، روزنامه‌نگارانی پرورش دهیم که کمک‌دست جبهه مقاومت، روشنگر افکار عمومی ملت‌ها وکشورهاوبه‌ویژه در این ساحت به‌طور تخصصی پیگیر باشند.  رسانه‌های اصلی ما مانند خبرگزاری‌ها و صداوسیما می‌توانند تعیین‌کننده‌ جهت‌گیری کلی و فراگیر در یک تحول و رویداد و تحلیل و برداشت از آن باشند؛ در رسانه‌های مجازی نیز بایستی شیوه‌های تحلیل یک رویداد را با آگاهی قبلی رعایت بکنند، در حالی‌که متاسفانه حتی مدیران و راه‌اندازان این سایت‌های اطلاع‌رسانی چندان با مدیریت خبر و تحلیل ابعاد اخبار گوناگون چندان آشنانیستند واساسا ناآشنا با چنین مهمی‌اند.از این‌روبه این نتیجه می‌رسیم که تصویب رشته روزنامه‌نگاری جنگ بسیار لازم است؛ البته در حوزه جنگِ شناختی و روان‌شناسیِ جنگ و... که بیشتر در چارچوب دانش‌های ارتباطی است باید اقدام عاجل انجام بدهیم تا به‌ویژه در این‌بازه زمانی و این مقطع سرنوشت‌ساز تاریخی بتوانیم با ابزار آگاهی در رویدادهای منطقه و برداشت و انتشار و تحلیل اخبار، تعیین‌کننده باشیم و بتوانیم راهنما و روشنگر افکار پرسشگر عمومی باشیم تا به‌نحو احسن مفاهیم و ارزش‌ها به‌ویژه ارزش‌های جبهه مقاومت را به جهانیان بشناسانیم و از تحریف حقایق این جبهه جلوگیری نماییم.