شناسهٔ خبر: 70274588 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

در گفت‌وگو با کارشناس مسائل غرب‌آسیا مطرح شد؛

چرایی حضور نظامی ایران در سوریه/ دلایل سقوط دمشق در ۱۰ روز/ جایگاه ایران در سوریه جدید/ نسبت تحریرالشام و رژیم صهیونیستی چیست؟

تحولات منطقه، به‌ویژه سقوط بشار اسد بهانه‌ای برای گپ‌وگفت با حسن شمشادی بود که طی آن موضوعاتی چون؛ چرایی حضور مستشاری و نظامی ایران در سوریه، دلایل سقوط دمشق، جایگاه ایران در سوریه جدید و نسبت تحریرالشام و اسرائیل مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

صاحب‌خبر -

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: تحولات منطقه، به‌ویژه سقوط «بشار اسد» و دولت سوریه بهانه‌ای برای گپ‌وگفت با «حسن شمشادی» کارشناس مسائل غرب‌آسیا شد. 

دفاع‌پرس: این روز‌ها و با سقوط دولت بشار اسد، چرایی حضور نظامی و مستشاری ایران طی سال‌های اخیر در سوریه، نزد اذهان و افکار عمومی مطرح است. لطفا دلایل این حضور را تشریح کنید؟ 

چرایی حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی، بار‌ها توسط مقامات رسمی کشور و کارشناسان مختلف مطرح شده است؛ اما بازگویی و بازنگری آن، در شرایط فعلی نیز لازم و ضروری است؛ نقطه پایانی که برای دولت اسد و حاکمیت سوریه رقم خورده است، نقطه‌ای نیست که ما فقط به‌عنوان یک مقطع چند روزه در تاریخ به آن نگاه داشته باشیم.

سوریه تنها کشور عربی حامی ایران در دوران دفاع مقدس بود 

روابط راهبردی ایران اسلامی با سوریه از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت؛ ضمن اینکه سوریه نیز به‌عنوان تنها کشور عربی در دفاع مقدس همراه ما در جنگ با صدام بود و یکی از شرکای مهم منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آمد. سوریه در طول ۵۰ سال گذشته کشوری بود که با رژیم صهیونیستی صلح نکرد و منطقه جولان را اشغالی می‌دانست و می‌خواست تا این منطقه را دوباره به سرزمین خودش بازگرداند. ضمن اینکه سوریه پذیرای دو و نیم میلیون فلسطینی آواره از سرزمین‌های اشغالی نیز شده بود و گروه‌های مقاومت فلسطینی هم در این کشور مستقر بودند و کار سیاسی می‌کردند. 

حضور ایران در سوریه اشغالگری نبود/ ایران در سوریه یکی از طرف‌های منطقه‌ای بود/ ایران نقشه آمریکایی‌ها را ۱۳ سال عقب انداخت/ دفاع از حرم یکی از دلایل حضور ما در سوریه بود/ تجزیه سوریه به نفع منطقه نیست/سکوت تحریرالشام معنی‌دار است/ چرا دمشق ۱۰ روزه سقوط کرد؟ / تغییر رفتار تحریرالشام موقتی است/ سوریه در دفاع مقدس کنار ایران ایستاد/ ارتش سوریه در برابر تحریرالشام مقاومت نمی‌کرد/

در ادامه‌ی وقایع و تحولات اجتماعی که در کشورهای مصر، تونس، لیبی، یمن و ... رخ داد، پای سوریه هم به بهانه مطالبات و اعتراض‌های مردمی و مدنی به این جریان باز شد؛ اما از همان روز‌های اول، پای گروه‌های مسلح و نیروهای دست به اسلحه در این کشور به میان آمد. کانون بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ در شهر «دَر‌عا» بود که در همان چند ماه اول آغاز بحران، در زیرزمین مسجد جامع این شهر، آمادگی کامل نظامی برای حمله وجود داشت. یعنی روزی که اعتراضات مدنی شکل گرفته بود و به قول خودشان مطالبات مردمی داشتند، همزمان آمادگی درگیری نظامی را هم داشتند. 

در فتنه معلوم نیست که گلوله از کجا شلیک می‌شود

طبیعتا سوریه‌ای که ۴۰ سال دارای امنیت مطلق بود و هیچ اتفاق امنیتی یا شاخصی در آن نیفتاده بود، حالا یک دفعه با موج نارضایتی روبرو شده بود؛ سوریه نیز پلیس به آن معنا که یگان ضدشورش داشته باشد، نداشت؛ برهمین اساس از همان روز اول بر روی این نقشه دفاعی سوریه حساب باز کرده بودند که وقتی خیابان‌ها شلوغ می‌شود، طبیعتا ارتش به خیابان می‌آید و این ارتش است که مقابل مردم می‌ایستد. در واقع گروه‌های مسلح روی درگیری‌های مسلحانه حساب باز کرده بودند. 

در فتنه معلوم نیست که گلوله از کجا شلیک می‌شود؛ آیا ارتش سوریه مستقیم تیراندازی می‌کند؟ یا به فرمان فرماندهی تیراندازی می‌کند که اعتقاد و باور دارد، یا به فرمان فرماندهی تیراندازی می‌کند که نفوذی و خائن است؛ این مواردی که مطرح کردیم، گزینه‌های محتملی بود که وجود داشت و می‌شد به آن فکر کرد و بر این اساس گروه‌های مسلح از ابتدای بحران سوریه دست به اسلحه بردند. 

البته جنس وقایع سوریه، برخلاف آن چیزی بود که در مصر و بحرین صورت گرفت؛ زیرا در هیچ کدام از این کشور‌ها دست به اسلحه برده نشد، اما در سوریه از همان ابتدا گروه‌های مسلح شکل گرفت؛ لذا جمهوری اسلامی ایران براساس توافق‌نامه‌های امنیتی و روابط راهبردی که با سوریه داشت و به خاطر اینکه این کشور در کنار محور مقاومت و پشتیبان آن بود، در آن مقطع با درخواست رسمی دولت سوریه در کنار مردم و دولت آن کشور قرار گرفت. 

نقش مستشاری ایران در سوریه

ایران از همان اول، در سوریه نقش مستشاری داشت؛ یعنی ما از روز اول در این کشور دست به اسلحه نبردیم و کار نظامی و رسمی نمی‌کردیم، بلکه اقدامات ما مستشاری و مشاوره دادن در زمینه‌های نظامی و دفاعی بود؛ به‌طور مثال در زمینه چگونگی برخورد با گروه‌های مسلح و حتی در حوزه رسانه‌ای مشاوره می‌دادیم.

یک نکته ظریفی که اینجا وجود دارد، این است که شاید در ذهن مخاطبان این سوال ایجاد شود که این مشاوره‌ها چه سودی داشته است؟ آیا بشار اسد، دولت او و ارتش سوریه همه این مشاوره‌ها را قبول کرده و آنها را اجرا می‌کردند؟ 

پاسخ سوال، هم مثبت و هم منفی است؛ چگونه مثبت است؟ در بعضی از جا‌هایی که خودشان احساس می‌کردند که این مشاوره‌ها به کارشان می‌آید، به کار می‌گرفتند. اما چگونه منفی است؟ در بسیاری از جا‌ها نیز اساساً مشورت‌هایی که ما به آنها ارائه می‌دادیم، را قبول نمی‌کردند.

سوری‌ها گا‌ه از مشاوره ایرانی‌ها استفاده نمی‌کردند

سوری‌ها گا‌ها از تجربیات و مشاوره‌های ایرانی‌ها استفاده نمی‌کردند. این موضوع، فرق نمی‌کرد، هم در حوزه‌های رسانه‌ای و فرهنگی بود و هم در حوزه‌های نظامی و امنیتی پیش می‌آمد؛ به‌طور مثال یک نمونه آن، این بود که از ابتدای بحران فرماندهان ما و به‌طور مشخص شهید حاج حسین همدانی (ابو وهب) که در آن زمان فرمانده میدانی سوریه بود و به آنجا رفت‌و‌آمد می‌کرد، بار‌ها پیشنهاد تشکیل بسیج مردمی یا همان دفاع وطنی را داد، اما این طرح برای اینکه اجرایی شود، نزدیک به ۱۵ الی ۱۶ ماه به تأخیر افتاد.

تاکید شهیدان سلیمانی و همدانی به‌عنوان مستشار در سوریه این بود که مردم را برای دفاع از سوریه در برابر توطئه‌هایی که علیه این کشور صورت می‌گیرد، وارد بازی کنند؛ اما این درخواست با مخالفت سنگینی از طرف حزب بعث و ارتش سوریه روبرو می‌شد؛ زیرا آنها تا آن روز، اساساً به هیچ کسی که به اسم مردم که بخواهند بیایند و کمک کنند، میدان نداده بودند.

اما زمانی که دمشق در تابستان ۱۳۹۱ در محاصره کامل قرار گرفت، آن وقت بود تازه فهمیدند، این نگاهی را که ایرانی‌ها قصد داشتند از ۱۵ الی ۱۶ ماه پیش به آنها منتقل کنند که بسیج مردمی تشکیل بدهید، درست بوده است. تازه آن موقع برای تشکیل دفاع وطنی، سازماندهی، آموزش و تجهیز آن دست به کار شدند و حلقه اول جلوگیری از سقوط دمشق همین دفاع وطنی شد.

برهمین اساس شاهد بودیم که این نیرو‌های دفاع وطنی به کمک ارتش و نیرو‌های مستشاری آمدند و سنگر‌ها را ایجاد کردند تا دمشق سقوط نکند؛ این راهی بود که با تشکیل دفاع وطنی شروع شد و به یک استعداد چند ده هزار نفری در سراسر سوریه رسید. 

حضور ایران در سوریه اشغالگری نبود/ ایران در سوریه یکی از طرف‌های منطقه‌ای بود/ ایران نقشه آمریکایی‌ها را ۱۳ سال عقب انداخت/ دفاع از حرم یکی از دلایل حضور ما در سوریه بود/ تجزیه سوریه به نفع منطقه نیست/سکوت تحریرالشام معنی‌دار است/ چرا دمشق ۱۰ روزه سقوط کرد؟ / تغییر رفتار تحریرالشام موقتی است/ سوریه در دفاع مقدس کنار ایران ایستاد/ ارتش سوریه در برابر تحریرالشام مقاومت نمی‌کرد/

حضور ایران در سوریه برخلاف آمریکایی‌ها اشغالگری نبود

طبیعتاً حضور ما اینگونه بود و هرچند که قصه بحران در سوریه گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شد، حضور ما هم بیشتر می‌شد و این موضوع مثل حضور آمریکا و سایر طرف‌های اشغالگر نبود.

حضور ما در سوریه با درخواست رسمی یک دولت مستقری بود که عضو سازمان ملل بود و همه دنیا آن را به رسمیت می‌شناختند و ما هم با آن توافق‌نامه‌های امنیتی داشتیم. برهمین اساس عملیات‌های مختلفی را در استان‌های مختلف به‌عنوان نیرو‌های محور مقاومت در کنار ارتش سوریه انجام دادیم. 

ما در کنار نیرو‌ها و ارتش سوریه شروع به پاکسازی مناطق مختلف سوریه از گروه‌های تروریست، مسلح و تکفیری کردیم و این روند تا سال ۱۳۹۶ ادامه پیدا کرد. بعد از آن نیز آزادسازی حلب صورت گرفت. 

از سال ۱۳۹۸ نیز، گروه‌هایی که در سراسر سوریه از هر کجایی که عقب‌نشینی می‌کردند، در قالب «مصالحه وطنی» سوار اتوبوس‌های سبز رنگ می‌شدند و از استان‌ها و مناطقی که اشغال کرده بودند، بیرون می‌رفتند و در ادلب با اسامی، پرچم‌ها و فرماندهان مختلف مستقر می‌شدند. 

نیرو‌های تروریستی که در این مناطق مستقر بودند، برای سال‌ها، مایحتاج نظامی، تسلیحاتی، غذایی و دارویی آنها توسط دولت یکی از طرف‌های منطقه‌ای تامین می‌شد. این کمک‌ها یا از راه زمینی بود، یا از طریق دلار‌هایی بود که از مناطق دیگر می‌آمد و این موضوع موجب شده بود تا آنها در آنجا قدرت بگیرند.

ایران در سوریه یکی از طرف‌های مهم منطقه‌ای بود

البته شهید حاج قاسم سلیمانی از سال ۱۳۹۸ عملیاتی را برای حمله به ادلب و پاکسازی این استان طراحی کرد تا سوریه از وجود تروریست‌ها پاک شود؛ اما به موانعی برخورد کرد؛ البته طبیعی بود، چون که ما یکی از بازیگران منطقه‌ای در سوریه بودیم؛ هرچند بازیگر قوی هم بودیم؛ اما بازیگران دیگری هم در این کشور بودند که روسیه یکی از آنها بود. شاهد این ادعا هم اینکه که از ۱۳۹۶ که حاج قاسم پوتین را مجاب کرد تا در عملیات هوایی سوریه شرکت کند. بعد از آن بود که پیروزی‌های بیشتر و مناطق بیشتری آزاد شد. وضعیت میدان در سوریه به این صورت بود که عملیات‌های هوایی را روس‌ها پوشش می‌دادند و عملیات‌های زمینی را رزمندگان محور مقاومت و ارتش سوریه برعهده داشتند. 

<div id="video-display-embed-code_2734832" ><script type="text/JavaScript" src="https://defapress.ir/fa/news/play/embed/712331/2734832?width=400&height=300"></script></div>
حاج قاسم طرحی داشت که ادلب را از گروه‌های تکفیری پاک کند

اما با توافق پشت پرده‌ای که انجام شد و قولی که دولت یکی از طرف‌های منطقه‌ای برای کنترل تروریست‌ها داد، موجب شد که ادلب حفظ شود؛ البته بنده همان روز‌ها هم به این موضوع اشاره کردم که این خار در گلو را برای سیاست چماق و هویج خودشان و برای فشار آوردن به بشار اسد، محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران نگه داشته‌اند. 

نیرو‌های نیابتی صهیونیست‌ها در سوریه

این تروریست‌ها نیرو‌های روز مبادای صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بودند که هرگاه منافع آنها در سوریه تامین نشد یا نتوانستند به آن چیزی که می‌خواهند برسند از آنها استفاده کنند، که استفاده هم کردند؛ به طوری که سوریه‌ای که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۳ به‌طور کامل سقوط نکرده بود، در ۱۰ الی ۱۲ روز به صورت کامل سقوط کرد.

چرا دمشق ۱۰ روزه سقوط کرد؟ 

چرا مردمی که درصد زیادی از آنها سال‌ها در کنار ارتش سوریه ایستادند تا تروریست‌ها مناطق زیادی از سوریه را نگیرند یا اگر گرفتند، پاکسازی کنند و از بین بروند؛ این دفعه هیچ کسی ایستادگی نکرد؟ 

البته این موضوع دلایل خیلی زیادی دارد؛ یکی از آنها مباحث خارجی و قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است و دیگری توافق و معامله‌ای است که پشت پرده صورت گرفته است.

حال باید گفت، تمامی این مسائل و موضوعات فقط یک بخش از این ماجراست؛ اما تمام این قصه نیست. بخش دیگر این قصه داخل سوریه است؛ سوریه‌ای که در ۵۳ سالی که بشار اسد و پدرش حکومت کردند، به جز یک سال بهار سیاسی دمشق که سال ۲۰۰۰ «بشار اسد» سر کار می‌آید و ایجاد می‌شود، به دلایل بسیار تحول جدیدی در آن دیده نمی‌شود.

مشکلات اقتصادی سوریه مزید بر علت شد

روند تغییر قدرت حقیقی در سوریه در نیم قرن اخیر دیده نشده بود؛ گروه‌های سیاسی زیادی بودند که توسط رژیم بعث سال‌ها به بازی گرفته نشده بودند، سرکوب شده بودند، رانده شده بودند، مهاجر شده بودند و پناهنده شده بودند، اگر اینها را در کنار مشکلات اقتصادی که سوریه در ۱۳ سالی که درگیر جنگ بود با آن مواجه بود، بگذارید وضعیت مشخص می‌شود.

چاه‌های نفت سوریه در سال‌هایی که این کشور درگیر بحران داخلی بود، دست داعش و آمریکا افتاده و تجارت و درآمد این کشور را تقریبا به صفر رسانده بود؛ حال بعد از اینکه صادرات آن به خاطر تحریم‌های آمریکا به حداقل می‌رسد، بودجه عمومی سوریه ناگهان با کاهش چند صددرصدی روبرو می‌شود. 

 لذا دولت نمی‌تواند زیرساخت‌ها را بازسازی و ساختار خود را اصلاح کند و دراین شرایط مشکلات اقتصادی روز به روز بیشتر و فشار بیشتری به مردم وارد می‌شود.

از آن طرف هم زیرساخت‌های کشور به خاطر جنگ داخلی نابود و درآمد دولت نیز کم باعث شده مردم با صف‌های طویل نان و بنزین آن هم با قیمت‌های بالا روبرو شوند. 

چرا سوری‌ها مقابل تحریرالشام مقاومت نکردند؟

در کنار مسائلی که مطرح شد، فساد و مشکلات اداری در ساختار دولت سوریه هم وجود داشت؛ لذا همه این عوامل باعث می‌شود که وقتی گروه تحریر‌الشام که نسخه سابق «جبهه النصره» است، شروع به حرکت می‌کند، هیچ‌کس در برابر آنها مقاومت نکند.

جای تعجب نیست که وقتی تحریرالشام به دمشق می‌رسد و داخل ساختمان وزارت دفاع سوریه می‌رود، می‌گوید ما به ساختمانی وارد شدیم که یک نفر داخل آن نبود. یعنی یک نفر از کیان سوریه دفاع نمی‌کرد. مگر در سال ۱۳۹۱ و روزی که ما در دمشق بودیم به وزارت دفاع سوریه حمله مسلحانه نکردند؟ صد‌ها نفر آنجا بودند و مقاومت کردند و تعداد زیادی کشته دادند و تروریست‌ها را آنجا کشتند و مقاومت کردند تا دمشق سقوط نکند. حال چطور می‌شود که از ادلب تا دمشق می‌‎آیند و هیچ کسی نیست که مقابل آنها ایستادگی کند. 

ما تنها بازیگر سوریه نبوده و نیستیم؛ این موضوع یک واقعیت است. البته قطعا ما تحلیلی از وضعیت و شرایط آن روز‌های سوریه داشتیم؛ زیرا اگر تحلیلی نبود، پس چرا حاج قاسم می‌گفت که باید در ادلب عملیات پاکسازی انجام دهیم؟ لذا شهید سلیمانی می‌دانست که آنهایی که در ادلب مستقرند، در نهایت برای سوریه تهدید هستند.

<div id="video-display-embed-code_2734946" ><script type="text/JavaScript" src="https://defapress.ir/fa/news/play/embed/712331/2734946?width=400&height=300"></script></div>

چطور سوریه سقوط کرد؟ / فشار ابرقدرت‌ها، معامله، مسائل داخلی و ...

پیش‌بینی حاج قاسم از آینده سوریه

طبیعی است که وقتی حاج قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه چنین تحلیلی داشت، این تحلیل هم در جمهوری اسلامی ایران و هم در سوریه وجود داشت؛ اما ما تنها بازیگری نبودیم که بگوییم نیرو اعزام می‌کنیم و «ادلب» را پاکسازی می‌کنیم.

تا وقتی دولت و ارتش سوریه نخواهد و قدرت‌های دیگر اجازه ندهند، مگر شما می‌توانید اقدامی کنید؟ معلوم است که نمی‌توانیم. واقعیت میدان این است که این تحلیل وجود داشت و این خطر هم احساس می‌شد.

دلیل حضور ایران در سوریه 

حضور ما در سوریه با توجه به حمله داعش به این کشور در آن مقطع، در وهله اول برای امنیت منطقه بود و در وهله دوم نیز برای امنیت ملی خودمان بود؛ این مسائلی است که ما بار‌ها گفتیم ولی کمتر شنیده شده است؛ دفاع از حرم یکی از اهداف حضور ما در سوریه بود.

حضور ایران در سوریه اشغالگری نبود/ ایران در سوریه یکی از طرف‌های منطقه‌ای بود/ ایران نقشه آمریکایی‌ها را ۱۳ سال عقب انداخت/ دفاع از حرم یکی از دلایل حضور ما در سوریه بود/ تجزیه سوریه به نفع منطقه نیست/سکوت تحریرالشام معنی‌دار است/ چرا دمشق ۱۰ روزه سقوط کرد؟ / تغییر رفتار تحریرالشام موقتی است/ سوریه در دفاع مقدس کنار ایران ایستاد/ ارتش سوریه در برابر تحریرالشام مقاومت نمی‌کرد/

برای دفاع از شخص «بشار اسد» در سوریه حضور پیدا نکرده بودیم. ما برای دفاع از کشوری رفته بودیم که با آن توافق امنیتی و نظامی داشتیم و از ما درخواست کمک کرده بود؛ آن هم کشوری که در محور مقاومت بود و پشتیبان و مدافع نیرو‌های مقاومت در لبنان و فلسطین بود. 

ما به کشوری ادای دین کردیم که در هشت سال دفاع مقدس تنها کشور عربی بود که به ما کمک کرده بود. اگر ما در سوریه حضور پیدا نمی‌کردیم، تروریست‌های تکفیری به زودی به عراق و سپس به مرز‌های ما می‌رسیدند.

مگر داعش به الجلولا در ۲۵ کیلومتری مرز‌های ایران نرسید؟ مگر کسی نقشه‌ای که سال ۲۰۱۳ داعش از خلافت خود نشان داد را فراموش کرده است؟ مگر کسی یادش رفته است؟ حتماً یادمان رفته است؟ نقشه داعش نشان می‌داد که آنها می‌خواهند سراسر سرزمین عثمانی، عراق و ایران را بگیرند. حتی به د‌نبال این بودند که آسیای میانه، شمال آفریقا و نیمی از اروپا را هم بگیرند و این نقشه داعش بود. 

ما برای امنیت منطقه و امنیت خودمان به سوریه رفتیم و در این کشور حضور پیدا کردیم. ما در سوریه هزینه کردیم، شهید دادیم؛ اما این دفاع فقط دفاع از کشور سوریه نبود، بلکه دفاع از اعتقاد و باور‌های انسانی بود.

مگر ما یادمان رفته است که داعش در سوریه و عراق چه کار می‌کرد؟ مگر یادمان رفته است که مردم منطقه چقدر ترسیده بودند که داعش در حال پیشروی است. ایران برای مقابله با داعش هزینه کرد، خیلی هم هزینه کرد. اما برای این بود که داعش به مرز‌های ما نرسد. 

ما هم برای امنیت منطقه خودمان هزینه کردیم. مگر فراموش کردیم که تروریست‌ها با بچه‌های سوری چیکار می‌کردند؟ از آنها فیلم می‌گرفتند و می‌گفتند که همه شما را به خدا می‌سپاریم. حال در این میان انسانیت، توافق نظامی، اعتقادات، باور‌های دینی، سیاست، راهبرد، امنیت ملی، امنیت منطقه و محور مقاومت هم بود؛ لذا همه مواردی که ذکر کردم را باید در کنار هم بگذاریم و بگوییم ما به خاطر این موارد در سوریه بودیم.

<div id="video-display-embed-code_2734843" ><script type="text/JavaScript" src="https://defapress.ir/fa/news/play/embed/712331/2734843?width=400&height=300"></script></div>

ایران سقوط سوریه را ۱۴ سال عقب انداخت/ دفاع از حرم یکی از اهداف حضور ایران در سوریه بود

دفاع‌پرس: بعد از سقوط دولت بشار اسد، شاهد نابودی زیرساخت‌های نظامی و حیاتی سوریه و تجاوز و تصرف سرزمین این کشور از سوی صهیونیست‌ها هستیم؛ شما همزمانی این رویداد را با روی کار آمدن گروه تحریرالشام چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

بر اساس تحلیلی که از قبل داشتیم، می‌گفتیم که اول می‌خواهند سوریه را بزنند که حزب‌الله به‌عنوان بازوی قدرتمند ایران در منطقه نابود شود؛ ما گفتیم که صهیونیست‌ها سوریه را نابود شده می‌خواهند، اگر نتوانند نابود کنند تضعیف شده می‌خواهند. ما گفتیم که وقتی که دولت مرکزی در سوریه نباشد و فرو بپاشد هرج و مرجی حاکم می‌شود و صهیونیست‌ها وارد خاک سوریه می‌شوند و تمام ساخت‌های سوریه را نابود می‌کنند؛ لذا در سه روز بیش از ۳۰۰ مورد حمله هوایی انجام داده و زیرساخت‌های نظامی و حیاتی این کشور را نابود کردند. 

رژیم صهیونیستی در حال حاضر تانک‌های خودش را وارد خاک سوریه کرده و بیانیه پخش می‌کند و می‌گوید که این منطقه نظامی است و از آن فرار کنید. ما همان اتفاق‌هایی را که پیش‌بینی می‌کردیم افتاده است.

هرکسی که در سوریه بخواهد قدرت را به دست بگیرد؛ الجولانی و البشیر یا هر کس دیگری، با یک ویرانی روبرو می‌شود که اساساً اول باید فکر کند چه چگونه می‌خواهد معیشت مردم را تامین کند؛ کاری که بشار اسد می‌کرد و تمام تمرکز خودش را گذاشته بود تا معیشت این مردم را تامین کند. از بشاراسد انتقاد می‌کردند که چرا زیرساخت درست نمی‌کنی؟ می‌گفت مملکت ما درآمد ندارد. اول باید فکر کنم که این مردم از گرسنگی نمی‌میرند و نانوایی‌ها نان داشته باشند. 

گروه «تحریر الشام» یا همان «جبهه‌النصر» که ریشه القاعده دارند، از نظر من «حسن شمشادی» همان افراد قبلی هستند؛ اما اگر می‌بینید چهره عوض کردند برای این است که به قدرت برسند، لذا برای اینکه قدرت را به دست بگیرند، نیازمند حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی هستند.

 ۵ سال روی تحریرالشام کار شده است تا با داعش مرزبندی کند

دست کم روی این گروه‌ها ۵ سال کار شده است. چون داعش با چهره خشن آمد و آن هم یک استراتژی بود که جای بحث دارد، چهره اسلام را خراب کرد، لذا اگر این گروه‌ها می‌خواستند مدل داعش را پیاده کنند، به مشکل می‌خوردند. البته در بسیاری از مناطق جبهة‌النصره و داعش با هم پیش می‌رفتند و یک جا‌هایی هم با هم سرشاخ می‌شدند.

 تغییر تاکتیتی جولانی برای کسب قدرت

پس جولانی برای اینکه در داخل سوریه، منطقه، بین‌الملل و افکار عمومی مقبولیت و مشروعیت پیدا کند، طبیعتاً باید برندش را تغییر می‌داد؛ لذا اگر دو مصاحبه‌ای که الجولانی با سی‌ان‌ان انجام داده است را بررسی کنیم، می‌بینیم که اولی در سیاهی است و دومی هم در سفیدی است. جولانی وقتی حلب را فتح می‌کند و وارد این شهر می‌شود می‌گوید: «الیوم یوم المرحمه» نعوذ بالله من هم پیامبر هستم و آمدم امروز باید همه را مورد رحمت قرار دهیم!

پس آقای جولانی! آنهایی که در حلب کشته شدند، را چه کسی کشته است؟ بله، درست است که حجم کشت و کشتار همانند سال‌های قبل نبوده و واقعیت هم این است که، چون مردم هر جا اسلحه می‌دیدند، دست‌ها را بالا می‌بردند و درگیری صورت نمی‌گرفت؛ پس بیانیه‌هایی که صادر می‌کند، صرفا برای تغییر تاکتیک است و برای اینکه بتواند همه را با خودش همراه کند، مجبور است، اینگونه بیانیه بدهد. آیا در آینده چنین خواهد بود؟ الله اعلم. 

مگر الجولانی که الان چهار تا تصویر از او در ۴ مرحله‌ای که به بحران سوریه ورود کرده، وجود دارد، می‌شود گفت که این آخرین تصویر او است و دیگر تغییر نمی‌کند؟ و آیا همه کاره این گروه‌ها الان جولانی است؟ 

پس آنهایی که به بانک مرکزی سوریه حمله کردند چه کسانی بودند؟ یا آنهایی که به سفارت ایران در سوریه حمله کردند چه کسانی بودند؟ یا آنهایی که مراکز دولتی را غارت کردند چه کسانی بودند؟ مگر شما فرمان ندادید که حمله نکنند؟ چرا حمله کردند؟ معلوم است که حرف شنوی ۱۰۰ درصد در زیرمجموعه تحریر‌الشام و گروه‌های وابسته آن وجود ندارد. 

اینها نکته‌های خطرناکی است که هر چقدر هم احمد الشرع بیانیه بدهد و مدعی شود که کاری با مردم و با اماکن مقدس نداریم و ما می‌خواهیم همه گروه‌ها را به رسمیت بشناسیم و امنیت آنها را حفظ کنیم، محل سوال است. البته پاسخ این سوالات را زمان می‌دهد.

دفاع‌پرس: به نظر شما مدل حکومت در سوریه به چه شکلی خواهد بود؟ 

در گذشته این گروه‌هایی که الان قدرت را در سوریه به دست گرفته‌اند، هیچ شناختی نسبت به مسائل دیپلماتیک نداشتند؛ زیرا آنها فقط می‌خواستند، دولت سوریه را سرنگون کنند و امارت اسلامی تشکیل دهند، یعنی حکومتی شبیه به آن چیزی که در افغانستان شکل گرفته است. 

اما الان می‌بینیم که مدل تونس را پیاده کرده و دولت انتقالی تشکیل داده‌اند. باید صبوری کنیم. زیرا آینده همه چیز را به ما نشان می‌دهد. الان هر چیزی بگوییم ممکن است اشتباه باشد. دقیقاً نمی‌دانیم چه اتفاقی می‌خواهد، روی بدهد.

دفاع‌پرس: تعامل و رفتار جمهوری اسلامی ایران با گروه‌هایی که در سوریه قدرت را به دست گرفته‌اند، چگونه خواهد بود؟

به نظر من موضع‌گیری «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه کشورمان هوشمندانه بود که گفت: «رفتار ما با کسانی که در سوریه هستند بر پایه این است که رفتار آینده آنها چگونه باشد» و این نگاه، کاملا درست است. آمریکایی‌ها هم در ظاهر بیانیه دادند و گفتند که برای بازگشایی سفارت در سوریه فعلا زود است و باید ببینیم که رفتار «تحریرالشام» چگونه است و بر اساس رفتار آن می‌توانیم و در مورد خروج آنها از لیست گروه‌های تروریستی تصمیم می‌گیریم.

حضور ایران در سوریه اشغالگری نبود/ ایران در سوریه یکی از طرف‌های منطقه‌ای بود/ ایران نقشه آمریکایی‌ها را ۱۳ سال عقب انداخت/ دفاع از حرم یکی از دلایل حضور ما در سوریه بود/ تجزیه سوریه به نفع منطقه نیست/سکوت تحریرالشام معنی‌دار است/ چرا دمشق ۱۰ روزه سقوط کرد؟ / تغییر رفتار تحریرالشام موقتی است/ سوریه در دفاع مقدس کنار ایران ایستاد/ ارتش سوریه در برابر تحریرالشام مقاومت نمی‌کرد/

دفاع‌پرس: چرا هیچ‌گونه واکنشی مبنی بر محکوم کردن تجاوز زمینی و هوایی رژیم صهیونیستی به سرزمین سوریه از سوی گروه‌ها و جریان‌هایی که به نوعی قدرت را در این کشور به دست گرفته‌اند، مشاهده نمی‌شود؟ 

مگر «تحریر الشام» سلاح ندارد؟ چرا یک گلوله به سمت تانک‌های اسرائیلی شلیک نکرده است؟ چرا مقاومت نکرده است و چرا وقتی دمشق را گرفت، نیرو‌های خودش را به مرز قنیطره اعزام نکرد و موضع نگرفته است؟ 

پشت‌پرده سکوت تحریرالشام 

هرچند برخی از فرماندهان میدانی آنها گفته‌اند که ما کاری با «اسرائیل» نداریم. اسرائیل همسایه ماست و از این رژیم می‌خواهیم در سوریه سرمایه گذاری کند! برخی از فرماندهان نیز تجاوز صهیونیست‌ها را محکوم می‌کنند و برخی از آنها سکوت می‌کنند. 

به نظر می‌رسد، جولانی نمی‌تواند به همه آنها تسلط فکری و فرماندهی داشته باشد. برای همین است که شما صدا‌های مختلفی را از تحریرالشام در سوریه می‌شنوید. شاید پشت پرده توافق شده است که «اسرائیل» هر کاری کرد، شما کاری به کار آن نداشته باشید و چشمان خودتان را ببندید و سکوت کنید.

<div id="video-display-embed-code_2734848" ><script type="text/JavaScript" src="https://defapress.ir/fa/news/play/embed/712331/2734848?width=400&height=300"></script></div>

برنامه دراز مدت مخالفان برای سوریه/ نسبت تحریرالشام با رژیم صهیونیستی!

دفاع‌پرس: نگاه تحریرالشام به مسئله فلسطین چگونه بود و در آینده چگونه خواهد شد؟

در طول ۱۵ ماه اخیر که از جنگ غزه و نسل‌کشی صهیونیست‌ها می‌گذرد، جولانی نسبت به کشتار فلسطینی‌ها توسط «اسرائیل» موضع نگرفته و در سکوت مطلق بوده است؛ یک کلمه محکومیت از «تحریرالشام» یا شخص جولانی در این خصوص بیرون نیامده است. 

دفاع‌پرس: پیش‌بینی شما از آینده سوریه چیست؟ 

طبیعتاً بازیگران مختلفی که در سوریه وجود دارند که همه می‌خواهند قدرت خود را حفظ کنند و هیچ طرفی به نفع طرف دیگری کنار نمی‌رود. به نظر من این دورانی که به نظر آرام می‌آید، خیلی کوتاه است. چون پشت پرده را با همدیگر هنوز نبسته‌اند، توافق‎‌ها صورت نگرفته است و مناطق و قدرت تقسیم نشده است، باید صبر کنیم و ببینیم که چه چیزی روی می‌دهد. ولی بعید می‌دانم اینها به سوریه یکپارچه برسند؛ البته امیدوارم که این برداشتم کاملاً اشتباه باشد و سوریه همچنان با هر شکلی که هست یکپارچه بماند و تجزیه نشود؛ چون تبعات تجزیه سوریه، فقط به خود این کشور محدود نمی‌شود، بلکه تجزیه سوریه به تجزیه عراق، ترکیه و حتی اردن هم کشیده می‌شود که ما توانستیم تجزیه شویم، شما هم می‌توانید. 

دفاع‌پرس: برخی معتقدند که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در سوریه شکست خورده است؟ نظر شما در مورد این گزاره چیست؟ 

اولا یک ما تنها بازیگر سوریه نبودیم که بگوییم شکست خوردیم. کشور‌های دیگری هم در این قضیه بودند. دوما، دشمنان جمهوری اسلامی ایران از ۴۵ سال پیش بودند و هنوز هم هستند. آنها ضعیف نشدند، بلکه روز به روز قوی می‌شوند. چطوری است که ما پیشرفت‌های موشکی، فناوری و نانو داریم، بعد انتظار داریم که طرف مقابل ما پیشرفت نداشته باشد. 

دشمن ده برابر ما هزینه می‌کند

طبیعی است که اگر ما هزینه می‌کنیم، آنها ۱۰ برابر ما هزینه می‌کنند. ضمن اینکه ۱۰ برابر ما حضور میدانی و اطلاعاتی پیدا می‌کنند. نمی‌شود انتظار داشته باشید که با این عده و عٌده و تجهیزاتی که دارند مقابل ما ضعیف باشند. ما تمام توان خودمان را بعد از دفاع مقدس روی بازدارندگی گذاشتیم که یک بخشی از این بازدارندگی، محور مقاومت است. بخش عمده‌ای از بازدارندگی هم در داخل؛ یعنی افکار عمومی و سرمایه اجتماعی است. آنها را باید بتوانیم حفظ کنیم. نگاه جذب حداکثری مقام معظم رهبری و حاج قاسم و را باید در عمل نشان بدهیم.

نگاه جذب حداکثری را تقویت کنیم

من بار‌ها درباره عراق گفتم که آمریکا عراق را تصرف نکرد، بلکه مردم عراق، عراق را به آمریکا تقدیم کردند. مردم عراق مقابل آمریکا مقاومت نکردند، این به معنی آن نیست که آمریکا نمی‌توانست زیرساخت‌های عراق را نابود کند؛ چرا می‌توانست این کار را انجام بدهد، ولی نه سه هفته‌ای! پس ما هم باید نگاه دقیقی به دشمن داشته باشیم و دشمن را حقیر نشماریم و باید به سرمایه اجتماعی خودمان هم عنایت ویژه‌ای داشته باشیم.

انتهای پیام/ ۱۳۴

برچسب‌ها: