به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۱۴۰۱ آغاز شد .صدای شلیک چندین گلوله در یکی از محلههای غرب تهران پیچید و مرد ۳۷ سالهای به نام فرهاد که هدف شلیک گلولههای پی در پی قرار گرفته بود جان سپرد.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و همسر فرهاد به ماموران گفت: خواهر شوهرم چند سال است که با شوهرش اختلاف دارد و میخواهد از او جدا شود. سر همین موضوع شوهرم و دامادشان به نام امیر هم با هم درگیر هستند .چند ساعت قبل زنگ خانه به صدا درآمد و یک مامور پلیس مقابل در گفت احضاریه دادگاه را آورده است. وقتی شوهرم برای گرفتن برگه احضاریه مقابل در رفت صدای شلیک گلوله را شنیدم.من از پنجره امیر را دیدم که به شوهرم شلیک کرد و سوار بر موتور با مامور پلیس گریخت.
با اطلاعاتی که این زن به ماموران داده بود آنها به ردیابی داماد خشن پرداختند اما ردی از وی به دست نیاوردند. ماموران در بازبینی فیلمهای دوربین مداربسته توانستند به شماره پلاک موتوری که دو متهم با آن گریخته بودند دست پیدا کنند. به این ترتیب صاحب موتور به نام حامد ردیابی و بازداشت شد.
نقشه شوم داماد خشن
وی گفت: امیر از دوستهای صمیمیام بود. من میدانستم مدتهاست با همسرش اختلاف دارد .آن روز از من خواست لباس پلیس بپوشم و خودم را پلیس معرفی کنم تا با هم مقابل خانه برادرزنش برویم .من پذیرفتم و با موتور آنجا رفتیم. فکر میکردم او میخواهد برادر زنش را بترساند .اما وقتی فرهاد مقابل در آمد دوستم یکباره به او شلیک کرد. باور کنید من از نقشه او برای قتل هیچ اطلاعی نداشتم.
با اظهارات این مرد تحقیقات وارد مرحله تازهای شد .اما ماموران دریافتند داماد کینه جو پس از جنایت، غیرقانونی از کشور خارج و به یونان گریخته است. وقتی تلاش پلیس برای برگرداندن وی به کشور بینتیجه ماند حامد در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام جعل عنوان و معاونت در قتل پای میز محاکمه ایستاد. قضات دادگاه داماد کینه جو را نیز غیابی محاکمه کردند.
محاکمه غیابی در دادگاه
در این جلسه وکیل اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کرد. وقتی حامد روبه روی قضات ایستاد گفت :من میدانستم امیر و همسرش با هم اختلاف دارند. او به من گفته بود یک اسلحه تهیه کرده تا خانواده همسرش را بترساند .من فکر میکردم او میخواهد با این کار همسرش را راضی کند به خاطر فرزندانش به زندگی مشترک برگردد .ولی هرگز فکر نمیکردم دست به چنین جنایتی بزند.
وی ادامه داد: وقتی فرهاد مقابل در آمد امیر یکباره شش گلوله به او شلیک کرد و ما سوار بر موتور فرار کردیم .من شوکه شده بودم و قدرت تصمیم گیری نداشتم. باور کنید من از نقشه او هیچ اطلاعی نداشتم و فکر میکردم اسلحه را برای تهدید خریده است .او خودش لباس های نظامی را تهیه کرده بود که به من داد تا آنها را بپوشم. من از مرگ فرهاد شرمنده هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و حامد را به ۱۰ سال زندان و داماد کینهجو را غیابی به قصاص محکوم کردند.