شناسهٔ خبر: 70260908 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

زمزمه‌های ترسناک؛ ترامپ به زودی به ایران حمله می‌کند!

برخی منابع خبری مدعی هستند که تیم ترامپ در حال بررسی گزینه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران هستند.

صاحب‌خبر -

تابناک نوشت: «جوزف نای» واضع قدرت نرم و استاد پیشین دانشگاه هاروارد معتقد است اگر پیش‌بینی سیاست خارجه ترامپ بر اساس اظهارات انتخاباتی یا انتخاب مقام‌ها راه به جایی نبرد، می‌توان این رئیس‌جمهور منتخب آمریکا را از پنجره سیاست‌های تاریخی در ادوار گذشته ایالات متحده ارزیابی کرد. ترامپ در روز تحلیف نخستین دوره ریاست‌جمهوری‌اش اشاره شده که در آن گفته بود: «از این لحظه به بعد، آمریکا اول خواهد بود… ما به دنبال تحمیل سبک زندگی خود به کسی نیستیم، بلکه می‌خواهیم به‌عنوان یک نمونه بدرخشد.» به گفته رسانه آمریکایی، این دیدگاه با رویکردی دیرینه و سنتی در سیاست خارجی ایالات متحده مطابقت دارد؛ رویکردی که به «شهری روی تپه» معروف شده و انزواگرایانه نیست، اما از کنش‌گرایی اجتناب می‌کند.

به اعتقاد وی در مقابل، در قرن بیستم، رهبرانی مانند «وودرو ویلسون»، «جان اف. کندی»، «جیمی کارتر» و «جورج دبلیو بوش» به دنبال سیاست خارجی‌ای بود که تصور خود از دموکراسی را در جهان توسعه دهند، «سپاه صلح» تأسیس کردند، به موشکافی در امور داخلی کشورهای خارجی پرداخته و استراتژی بین‌المللی خود را بر پایه رهبری یک جامعه جهانی استوار ساختند.

نای معتقد است: «تنها پیش‌بینی‌ای که ظاهراً قابل‌اطمینان به نظر می‌رسد، این است که رویکرد ترامپ بی‌شک با سنّتِ اول همخوانی بیشتری خواهد داشت تا با جریان دوم.»

جوزف نای بر آن است پیش‌بینی سیاست‌های ترامپ دشواری دوچندان دارد، زیرا سخنان او عامدانه مبهم است و مواضعش مدام تغییر می‌کند. از سوی دیگر، او غیرقابل‌پیش‌بینی بودن را ابزاری مفید برای مذاکره می‌داند. بااین‌حال، می‌توان باتوجه‌به اظهارات او در روزها انتخابات، مقامات ارشدی که قصد دارد در دولت جدیدش منصوب کند و کارنامه دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، به تصوری از سیاست خارجی او دست یافت.

به گفته «نای» گرچه همواره گفته می‌شود که در آمریکا می‌توان خط مشی دولت را از انتصاب مقامات دریافت، اما مشکل این است که دیدگاه‌های افراد موردنظر ترامپ گاهی با یکدیگر تناقض دارد. ازآنجاکه در دور اول ریاست‌جمهور ترامپ، جمهوری‌خواهان سنتی او را محدود کردند، ترامپ این بار مهم‌ترین معیار در انتخاب مقامات دولتش را وفاداری و فرمان‌برداری قرار داده است، اما حتی این ویژگی نیز کمکی به پیش‌بینی سیاست‌های او نمی‌کند.

در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، او سیاستی اتخاذ کرد که تقریباً تمامی خطوط قرمز مرتبط با ایران را نادیده گرفت. در اردیبهشت ۱۳۹۷، علی‌رغم مخالفت‌ها و هشدارهای مکرر متحدان اروپایی آمریکا، ترامپ خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اعلام کرد. در دی‌ماه ۱۳۹۸، او فرمان ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، را صادر کرد؛ اقدامی بی‌سابقه که ایالات متحده را به آستانه یک جنگ بزرگ دیگر در خاورمیانه سوق داد.

در دو سال پایانی ریاست‌جمهوری‌اش، دونالد ترامپ کارزار «فشار حداکثری» را با شدت بی‌سابقه‌ای پیش برد و بیش از ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران اعمال کرد. هدف اصلی این اقدامات، فلج کردن اقتصاد ایران و وادار کردن حکومت این کشور به تسلیم بود.

سیاست ترامپ در قبال ایران، به هر معیاری که ارزیابی شود، جسورانه‌ترین و رادیکال‌ترین سیاست یک رئیس‌جمهور آمریکا در دهه‌های اخیر به شمار می‌آید.

شواهد متعددی نشان می‌دهد که در دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، سیاست‌های داخلی و خارجی او با محدودیت‌های کمتری مواجه خواهند بود. پیت هگست، گزینه پیشنهادی برای وزارت دفاع، ایران را «نظامی شرور» توصیف کرده و خواستار حمله به مراکز اقتصادی و فرهنگی این کشور شده است. مارکو روبیو، نامزد احتمالی برای وزارت امور خارجه، با لحنی تهاجمی‌تر، از دولت بایدن انتقاد کرده که با مقامات ایرانی مانند «دیپلمات‌های بلژیکی در سازمان ملل» رفتار کرده است و تأکید کرده که تنها راه مقابله با ایران، «تهدید بقای نظام» است.

برخی تحلیلگران باسابقه خاورمیانه اکنون نگران‌اند که در دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، رویدادهای منطقه از کنترل خارج شده و به سمت جنگ سوق پیدا کند.

علیرغم اینکه گفته می‌شود ترامپ رویکرد ضد جنگ دارد ولی این موضوع به نظر می‌رسد در مورد ایران صدق نمی‌کند. ترامپ اخیرا نیز اعلام کرد احتمال جنگ با ایران را رد نمی‌کند.

در همین راستا، تیم انتقالی ترامپ به وال استریت ژورنال گفته‌اند که احتمال حمله به سایت‌های هسته‌ای با جدیت بیشتری در حال بررسی است. زمانی که اسرائیل بعد از «وعده صادق ۲» عنوان کرد ممکن است تاسیسات هسته‌ای یا نفتی ایران را هدف قرار دهد، ترامپ از این موضوع دفاع کرد و رویکرد بایدن در خصوص نهی اسرائیل در این زمینه را مورد نقد قرار داد.

اکنون برخی گزارش‌ها مدعی هستند که اکنون احتمال حمله به سایت‌های هسته‌ای توسط برخی از اعضای تیم انتقالی ترامپ که سقوط دولت اسد، آینده نیروهای آمریکایی در منطقه و حمله اسرائیل به حزب‌الله و حماس و دیگر شرکای محور مقاومت به رهبری ایران را هم بررسی می‌کنند، با جدیت بیشتری بررسی می‌شود.

منابعی در تیم انتقال گفتند که تضعیف موقعیت منطقه‌ای تهران و افشاگری‌های اخیر در خصوص افزایش چشمگیر میزان اورانیوم غنی‌شده در اختیار ایران، منجر به پیشبرد این مذاکرات محرمانه داخلی شد. با این حال، آنها خاطرنشان کردند که کار روی این موضوع در مراحل اولیه است.

دو منبع آگاه گفتند که ترامپ در گفت‌وگوهای اخیر خود با بنیامین نتانیاهو، گفت که نگران احتمال هسته‌ای شدن ایران در دوران تصدی خود است و نشان داد که در حال بررسی ابتکارات برای جلوگیری از این امر است. با این حال، ترامپ می‌خواهد از جنگ دیگری، به‌ویژه جنگی که شامل ارتش آمریکا می‌شود، اجتناب کند و حمله به سایت‌های هسته‌ای ایران می‌تواند ایالات متحده و ایران را به مسیر برخورد سوق دهد.

دو گزینه کلیدی در گفت‌وگوهای تیم مطرح شد که برخی از آنها با ترامپ مشورت شد. یکی از آنها افزایش فشار از طریق اعزام نیروها، هواپیماهای جنگی و ناوهای آمریکایی به خاورمیانه است.

ایالات متحده همچنین می‌تواند تسلیحات پیشرفته از جمله بمب‌های سنگر شکن را به اسرائیل بفرستد تا قدرت آتش تهاجمی خود را برای امکان حمله به سایت‌های هسته‌ای افزایش دهد.

تهدید به نیروی نظامی، به ویژه زمانی که با تحریم‌های شدید همراه شود، ممکن است ایران را متقاعد کند که چاره دیگری جز انتخاب راه حل دیپلماتیک ندارد.

گزینه دیگر استفاده از تهدید واقعی از آن نیروی نظامی برای وادار کردن ایران به تغییر مسیر است. این راهبردی است که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود علیه کره شمالی به کار برد. هنوز مشخص نیست ترامپ چه راهی را انتخاب خواهد کرد.

مشاوران ترامپ که از گزینه‌های نظامی علیه ایران حمایت می‌کنند، گفته اند که ایده اصلی حمایت از حملات اسرائیل به سایت‌هایی مانند نطنز، فردو و اصفهان است و یا احتمال مشارکت ایالات متحده در عملیات مشترک.

منابع صهیونیست گفتند که ابهامات بسیار زیادی در مورد احتمال موفقیت اسرائیل در حمله به سایت‌های هسته‌ای که برخی از آنها در اعماق زمین هستند وجود دارد. اما انهدام سامانه پدافند هوایی سوریه آسمان را به روی خلبانان نیروی هوایی در میدان شمالی باز می‌کند.

مقامات تیم ترامپ گفتند که قصد دارند تحریم‌ها را افزایش دهند، از جمله ممنوعیت خرید نفت آمریکا از کشورهایی که از ایران نفت می‌خرند. اما به گفته یکی از اعضای تیم انتقال، باید یک انتقال برای افزایش فشار اقتصادی انجام شود، زیرا ایران برای کشتن رئیس جمهور ترامپ کار می‌کند. دولت جدید مطمئن است که با نیابت‌های ایران، از جمله حوثی‌ها، نمی‌توان با آنها برخورد کرد مگر اینکه علیه خود تهران عمل کنند و از اصطلاحات نتانیاهو استفاده می‌کند. یکی از مسئولان تیم انتقالی گفت: آنها سر اختاپوسند.

بر اساس «دکترین اختاپوس» که توسط نفتالی بنت نخست وزیر پیشین اسرائیل مطرح شده، ایران سر اختاپوس است و نیروهای منطقه‌ای آن بازوهای آن؛ لذا باید با از بین بردن بازوها بعدا سر اختاپوس را نیز از بین برد.

این گزارش‌ها در حالی است که نماینده‌های انگلیس، آلمان و فرانسه در سازمان ملل طی نامه‌ای به شورای امنیت که روز ششم دسامبر تنظیم شده است، اعلام کردند تهران باید برنامه هسته‌ای خود را کاهش دهد تا فضای سیاسی مساعد برای پیشرفت معنادار و یافتن راه‌حل از طریق مذاکره ایجاد کند. ما بر عزم خود برای استفاده از همه ابزارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، از جمله استفاده از مکانیسم ماشه (اسنپ بک) در صورت لزوم، تاکید می‌کنیم.

این کشورها توانایی انجام چنین اقداماتی را در ۱۸ اکتبر سال آینده، زمانی که قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل منقضی می‌شود، از دست خواهند داد. این قطعنامه توافق ایران با انگلیس، آلمان، فرانسه، ایالات متحده، روسیه و چین را که موجب آن تحریم‌ها علیه ایران در ازای محدودیت‌هایی بر برنامه هسته‌ای این کشور لغو شد، تایید می‌کند.

تابناک نوشت: «جوزف نای» واضع قدرت نرم و استاد پیشین دانشگاه هاروارد معتقد است اگر پیش‌بینی سیاست خارجه ترامپ بر اساس اظهارات انتخاباتی یا انتخاب مقام‌ها راه به جایی نبرد، می‌توان این رئیس‌جمهور منتخب آمریکا را از پنجره سیاست‌های تاریخی در ادوار گذشته ایالات متحده ارزیابی کرد. ترامپ در روز تحلیف نخستین دوره ریاست‌جمهوری‌اش اشاره شده که در آن گفته بود: «از این لحظه به بعد، آمریکا اول خواهد بود… ما به دنبال تحمیل سبک زندگی خود به کسی نیستیم، بلکه می‌خواهیم به‌عنوان یک نمونه بدرخشد.» به گفته رسانه آمریکایی، این دیدگاه با رویکردی دیرینه و سنتی در سیاست خارجی ایالات متحده مطابقت دارد؛ رویکردی که به «شهری روی تپه» معروف شده و انزواگرایانه نیست، اما از کنش‌گرایی اجتناب می‌کند.

به اعتقاد وی در مقابل، در قرن بیستم، رهبرانی مانند «وودرو ویلسون»، «جان اف. کندی»، «جیمی کارتر» و «جورج دبلیو بوش» به دنبال سیاست خارجی‌ای بود که تصور خود از دموکراسی را در جهان توسعه دهند، «سپاه صلح» تأسیس کردند، به موشکافی در امور داخلی کشورهای خارجی پرداخته و استراتژی بین‌المللی خود را بر پایه رهبری یک جامعه جهانی استوار ساختند.

نای معتقد است: «تنها پیش‌بینی‌ای که ظاهراً قابل‌اطمینان به نظر می‌رسد، این است که رویکرد ترامپ بی‌شک با سنّتِ اول همخوانی بیشتری خواهد داشت تا با جریان دوم.»

جوزف نای بر آن است پیش‌بینی سیاست‌های ترامپ دشواری دوچندان دارد، زیرا سخنان او عامدانه مبهم است و مواضعش مدام تغییر می‌کند. از سوی دیگر، او غیرقابل‌پیش‌بینی بودن را ابزاری مفید برای مذاکره می‌داند. بااین‌حال، می‌توان باتوجه‌به اظهارات او در روزها انتخابات، مقامات ارشدی که قصد دارد در دولت جدیدش منصوب کند و کارنامه دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، به تصوری از سیاست خارجی او دست یافت.

به گفته «نای» گرچه همواره گفته می‌شود که در آمریکا می‌توان خط مشی دولت را از انتصاب مقامات دریافت، اما مشکل این است که دیدگاه‌های افراد موردنظر ترامپ گاهی با یکدیگر تناقض دارد. ازآنجاکه در دور اول ریاست‌جمهور ترامپ، جمهوری‌خواهان سنتی او را محدود کردند، ترامپ این بار مهم‌ترین معیار در انتخاب مقامات دولتش را وفاداری و فرمان‌برداری قرار داده است، اما حتی این ویژگی نیز کمکی به پیش‌بینی سیاست‌های او نمی‌کند.

در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، او سیاستی اتخاذ کرد که تقریباً تمامی خطوط قرمز مرتبط با ایران را نادیده گرفت. در اردیبهشت ۱۳۹۷، علی‌رغم مخالفت‌ها و هشدارهای مکرر متحدان اروپایی آمریکا، ترامپ خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اعلام کرد. در دی‌ماه ۱۳۹۸، او فرمان ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، را صادر کرد؛ اقدامی بی‌سابقه که ایالات متحده را به آستانه یک جنگ بزرگ دیگر در خاورمیانه سوق داد.

در دو سال پایانی ریاست‌جمهوری‌اش، دونالد ترامپ کارزار «فشار حداکثری» را با شدت بی‌سابقه‌ای پیش برد و بیش از ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران اعمال کرد. هدف اصلی این اقدامات، فلج کردن اقتصاد ایران و وادار کردن حکومت این کشور به تسلیم بود.

سیاست ترامپ در قبال ایران، به هر معیاری که ارزیابی شود، جسورانه‌ترین و رادیکال‌ترین سیاست یک رئیس‌جمهور آمریکا در دهه‌های اخیر به شمار می‌آید.

شواهد متعددی نشان می‌دهد که در دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، سیاست‌های داخلی و خارجی او با محدودیت‌های کمتری مواجه خواهند بود. پیت هگست، گزینه پیشنهادی برای وزارت دفاع، ایران را «نظامی شرور» توصیف کرده و خواستار حمله به مراکز اقتصادی و فرهنگی این کشور شده است. مارکو روبیو، نامزد احتمالی برای وزارت امور خارجه، با لحنی تهاجمی‌تر، از دولت بایدن انتقاد کرده که با مقامات ایرانی مانند «دیپلمات‌های بلژیکی در سازمان ملل» رفتار کرده است و تأکید کرده که تنها راه مقابله با ایران، «تهدید بقای نظام» است.

برخی تحلیلگران باسابقه خاورمیانه اکنون نگران‌اند که در دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، رویدادهای منطقه از کنترل خارج شده و به سمت جنگ سوق پیدا کند.

علیرغم اینکه گفته می‌شود ترامپ رویکرد ضد جنگ دارد ولی این موضوع به نظر می‌رسد در مورد ایران صدق نمی‌کند. ترامپ اخیرا نیز اعلام کرد احتمال جنگ با ایران را رد نمی‌کند.

در همین راستا، تیم انتقالی ترامپ به وال استریت ژورنال گفته‌اند که احتمال حمله به سایت‌های هسته‌ای با جدیت بیشتری در حال بررسی است. زمانی که اسرائیل بعد از «وعده صادق ۲» عنوان کرد ممکن است تاسیسات هسته‌ای یا نفتی ایران را هدف قرار دهد، ترامپ از این موضوع دفاع کرد و رویکرد بایدن در خصوص نهی اسرائیل در این زمینه را مورد نقد قرار داد.

اکنون برخی گزارش‌ها مدعی هستند که اکنون احتمال حمله به سایت‌های هسته‌ای توسط برخی از اعضای تیم انتقالی ترامپ که سقوط دولت اسد، آینده نیروهای آمریکایی در منطقه و حمله اسرائیل به حزب‌الله و حماس و دیگر شرکای محور مقاومت به رهبری ایران را هم بررسی می‌کنند، با جدیت بیشتری بررسی می‌شود.

منابعی در تیم انتقال گفتند که تضعیف موقعیت منطقه‌ای تهران و افشاگری‌های اخیر در خصوص افزایش چشمگیر میزان اورانیوم غنی‌شده در اختیار ایران، منجر به پیشبرد این مذاکرات محرمانه داخلی شد. با این حال، آنها خاطرنشان کردند که کار روی این موضوع در مراحل اولیه است.

دو منبع آگاه گفتند که ترامپ در گفت‌وگوهای اخیر خود با بنیامین نتانیاهو، گفت که نگران احتمال هسته‌ای شدن ایران در دوران تصدی خود است و نشان داد که در حال بررسی ابتکارات برای جلوگیری از این امر است. با این حال، ترامپ می‌خواهد از جنگ دیگری، به‌ویژه جنگی که شامل ارتش آمریکا می‌شود، اجتناب کند و حمله به سایت‌های هسته‌ای ایران می‌تواند ایالات متحده و ایران را به مسیر برخورد سوق دهد.

دو گزینه کلیدی در گفت‌وگوهای تیم مطرح شد که برخی از آنها با ترامپ مشورت شد. یکی از آنها افزایش فشار از طریق اعزام نیروها، هواپیماهای جنگی و ناوهای آمریکایی به خاورمیانه است.

ایالات متحده همچنین می‌تواند تسلیحات پیشرفته از جمله بمب‌های سنگر شکن را به اسرائیل بفرستد تا قدرت آتش تهاجمی خود را برای امکان حمله به سایت‌های هسته‌ای افزایش دهد.

تهدید به نیروی نظامی، به ویژه زمانی که با تحریم‌های شدید همراه شود، ممکن است ایران را متقاعد کند که چاره دیگری جز انتخاب راه حل دیپلماتیک ندارد.

گزینه دیگر استفاده از تهدید واقعی از آن نیروی نظامی برای وادار کردن ایران به تغییر مسیر است. این راهبردی است که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود علیه کره شمالی به کار برد. هنوز مشخص نیست ترامپ چه راهی را انتخاب خواهد کرد.

مشاوران ترامپ که از گزینه‌های نظامی علیه ایران حمایت می‌کنند، گفته اند که ایده اصلی حمایت از حملات اسرائیل به سایت‌هایی مانند نطنز، فردو و اصفهان است و یا احتمال مشارکت ایالات متحده در عملیات مشترک.

منابع صهیونیست گفتند که ابهامات بسیار زیادی در مورد احتمال موفقیت اسرائیل در حمله به سایت‌های هسته‌ای که برخی از آنها در اعماق زمین هستند وجود دارد. اما انهدام سامانه پدافند هوایی سوریه آسمان را به روی خلبانان نیروی هوایی در میدان شمالی باز می‌کند.

مقامات تیم ترامپ گفتند که قصد دارند تحریم‌ها را افزایش دهند، از جمله ممنوعیت خرید نفت آمریکا از کشورهایی که از ایران نفت می‌خرند. اما به گفته یکی از اعضای تیم انتقال، باید یک انتقال برای افزایش فشار اقتصادی انجام شود، زیرا ایران برای کشتن رئیس جمهور ترامپ کار می‌کند. دولت جدید مطمئن است که با نیابت‌های ایران، از جمله حوثی‌ها، نمی‌توان با آنها برخورد کرد مگر اینکه علیه خود تهران عمل کنند و از اصطلاحات نتانیاهو استفاده می‌کند. یکی از مسئولان تیم انتقالی گفت: آنها سر اختاپوسند.

بر اساس «دکترین اختاپوس» که توسط نفتالی بنت نخست وزیر پیشین اسرائیل مطرح شده، ایران سر اختاپوس است و نیروهای منطقه‌ای آن بازوهای آن؛ لذا باید با از بین بردن بازوها بعدا سر اختاپوس را نیز از بین برد.

این گزارش‌ها در حالی است که نماینده‌های انگلیس، آلمان و فرانسه در سازمان ملل طی نامه‌ای به شورای امنیت که روز ششم دسامبر تنظیم شده است، اعلام کردند تهران باید برنامه هسته‌ای خود را کاهش دهد تا فضای سیاسی مساعد برای پیشرفت معنادار و یافتن راه‌حل از طریق مذاکره ایجاد کند. ما بر عزم خود برای استفاده از همه ابزارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، از جمله استفاده از مکانیسم ماشه (اسنپ بک) در صورت لزوم، تاکید می‌کنیم.

این کشورها توانایی انجام چنین اقداماتی را در ۱۸ اکتبر سال آینده، زمانی که قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل منقضی می‌شود، از دست خواهند داد. این قطعنامه توافق ایران با انگلیس، آلمان، فرانسه، ایالات متحده، روسیه و چین را که موجب آن تحریم‌ها علیه ایران در ازای محدودیت‌هایی بر برنامه هسته‌ای این کشور لغو شد، تایید می‌کند.