به گزارش ایرانپژواک، روزنامه شرق نوشت: اگر دولتی قدرتمند شکل نگیرد، این وضعیت ادامه خواهد داشت و به فرسودگی ملتی میانجامد که سالهای سال در حکومت اسدها مبتلا به درد و رنج فراوانی بوده است و آنطور که پیدا است، در آینده نیز سرنوشت چندان خوشایندی در انتظارشان نیست.
بعید به نظر میرسد کشورهای منطقه، حتی ترکیه که خود دستی در آتشافروزی سوریه دارد، از مخاطرات آینده در امان باشد. براساس نوشتهها و گفتههای تحلیلگران منطقهای، ترکیه وارد معرکهای شده است که بعید است از آن سر به سلامت بیرون ببرد.
آنان به درست یا غلط از سرنگونی اردوغان خبر میدهند. چرا؟ مگر نه اینکه او اینک پیروز میدان در سوریه است و خود و پوتین را دو رهبر باقیمانده جهان مینامد. آیا اردوغان برای کنترل کردهای سوریه به مسلمانان خیانت کرده است؟ جایگاه اردوغان در ترکیه در میان مسلمانان و لائیکها چگونه خواهد بود؟
اینها پرسشهایی است که در آیندهای نهچندان دور به آنها پاسخ داده خواهد شد. به گفته بعضی از نیروهای ایرانی حاضر در سوریه که به بشار اسد نزدیک بودهاند، به او یادآوری شده که باید به سوی دولتی فراگیر و مردمی برود، اما اسد با بیان اینکه شما مردم سوریه را نمیشناسید، به حرفهای آنان اعتنا نکرده است.
شاید بشار اسد بهتر از هرکسی میدانسته برای این مهم دیر شده است. حتی اگر دیر هم نشده باشد، دیگر زمینه واقعی این کار وجود ندارد. پس برای بازگشت به مردم بیش از اراده به بازگشت، باید زمینهای هم وجود داشته باشد.
هیچ دولتی نباید پلهای بازگشت به مردم را خراب کند. این همان چیزی است که در منطقه خاورمیانه کمتر به آن اعتنا میشود. اغلب دولتهای منطقه به این لحاظ آسیبپذیرند. آنان به تنها چیزی که توجه ندارند، به تعبیر نیکول ماکیاولی «حقیقت بالفعل چیزها است، نه آنگونه که چیزها تخیل میشوند».
اینک کشورهایی که سوریه را اشغال کردهاند، با مردم سوریه طرف هستند. مردمی که از توان مردمبودن برخوردارند، اما این اشغالگران نیز همان راهی را میروند که خاندان اسد رفته است. بیتوجه به خواست و تمایل مردم با اتکا به زور و سلطه. آنان زیرساختهای سوریه را نابود کرده اند تا این کشور نتواند سالهای سال سر بلند کند تا خطری برای منافع اسرائیل و متحدانش باشد. غافل از اینکه دیری نپاید که گرفتار کینه ازلی همین مردم خواهند شد.
انتهای پیام
∎