حتی جالب است بدانید در سایت بهشتیار، تبلیغاتی برای گریهکن مراسم ترحیم با دستمزد 550هزار تومانی تعیین شده بود که پس از رسانهای شدن این تبلیغات، اطلاعیهای از سوی این سایت منتشر شد که بعضی افراد به دلیل نداشتن بازمانده، نیاز دارند برای عزاداری و قرائت قرآن، گریهکن سفارش دهند!
کارشناسان وجود این مشاغل را نشانهای از بحران بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی رسمی میدانند که بخش بزرگی از جمعیت را در معرض خطر قرار داده است.
مشاغل دمدستی و ارزان که نه نیاز به تخصص آنچنانی دارند و نه آنکه نقشی در به حرکت درآوردن چرخهای تولید ایفا میکنند.
تغییر رویکرد اقتصادی از تولیدمحور به اقتصاد غیرمولد
حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری یکی از مشکلات اصلی کشور را فاصله گرفتن از اقتصاد مولد عنوان میکند و به خبرنگار ما میگوید: در حال حاضر بیش از 2میلیون و 200هزار نفر در سکوهایی مانند اسنپفود مشغول به کار هستند، در حالی که بسیاری از کارخانهها و صاحبان صنایع هنوز برای جذب نیروی انسانی تلاش میکنند. این وضعیت نشاندهنده مشکلی جدی در نبود همخوانی میان دستمزدها و تورم واقعی است. مسئولان هنوز نتوانستهاند این واقعیت را درک کنند که باید دستمزدهای صنعتی را از محدودیتها و زنجیرهای موجود آزاد کنند و اجازه دهند این دستمزدها مطابق با تورم واقعی افزایش یابد، نه تورم کاذب یا غیرواقعی.
معاون دبیرکل خانه کارگر ادامه میدهد: جوانان امروز به دنبال تثبیت شغل و درآمد کافی هستند و برای بسیاری از آنها درآمد مناسب حتی از تثبیت شغل نیز مهمتر است. آنها وقتی میبینند با کار در مشاغلی مانند اسنپ میتوانند ۳۳میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشند، چگونه میخواهند با حداقل حقوق و مزایای جانبی که به سختی هزینههای زندگی را پوشش میدهد، در مشاغل ثابت و تولیدی کار کنند؟ این مشکل از آنجا نشأت میگیرد که اگر دستمزدهای کافی در حوزه اشتغال مولد و اقتصاد صنعتی پرداخت میشد، افراد به سمت مشاغل کاذب و ناپایدار نمیرفتند. این افراد بهخوبی میدانند مشاغل کاذب برای خودشان بهرهوری اقتصادی دارد، اما در اقتصاد کشور تأثیر قابل توجهی ندارد. از نظر علمی و اقتصادی، افزایش دستمزدها در شرایط کنونی تأثیر عمدهای بر تورم نخواهد داشت، اما میتواند اثرات زیادی بر جذب سرمایهگذاران به سمت اقتصاد مولد و تولیدی داشته باشد و نیروی انسانی را به این بخش از اقتصاد بازگرداند. واقعیت این است وضعیت دستمزد در بخش تولید و صنعت موجب شده بسیاری از افراد از این بخش فاصله بگیرند و به سمت مشاغل غیرمولد بروند که مزیتهای مالی بیشتری برای آنها دارد.
وی همچنین میافزاید: در حال حاضر در مشاغل غیرمولد مانند اسنپ، افراد میتوانند تا ۴۰میلیون تومان درآمد داشته باشند، در حالی که اگر همین افراد بخواهند در کارخانهها کار کنند، حتی با اضافهکاری در نهایت حدود ۱۵میلیون تومان حقوق دریافت میکنند. این تفاوت ۲۵میلیون تومانی میان درآمدهای مشاغل غیرمولد و مشاغل تولیدی کاملاً محسوس است و یکی از مهمترین ناسازگاریهای اقتصادی کشور ما به شمار میرود. بازار دستمزد در بخشهای غیرمولد رونق دارد، در حالی که در بخشهای مولد و تولیدی که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کردهاند، رونقی مشاهده نمیشود. در حال حاضر که دستمزدها در بخشهای مولد و تولیدی مهار شده و موانع مختلفی برای جذب نیروی کار در این بخشها وجود دارد، در حوزه اقتصاد غیرمولد شاهد رونق چشمگیری هستیم. بهطوری که بیشتر افراد در مشاغل غیرمولد مشغول به کار هستند، بدون اینکه بیمه یا پوشش درمانی داشته باشند. با این حال درآمد جذاب این مشاغل موجب شده افراد ترجیح دهند در این بخشها کار کنند، حتی اگر امنیت شغلی و مزایای قانونی در آنها وجود نداشته باشد. در مقابل، در بخش تولیدی و صنعتی که شامل مزایای بیمه، تأمین اجتماعی و تضمینهای آینده است، به دلیل پایین بودن دستمزدها و نبود تطابق آنها با هزینههای زندگی و تورم، نیروی کار کمتری جذب میشود.
کمبود نیروی انسانی و رشد مشاغل کاذب
به گفته رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، در سالهای اخیر یک حرکت خزنده در مشاغل کاذب و دلالی شکل گرفته که انگیزه افراد را از فعالیت در بخش تولید سلب کرده و به حوزههای غیرمولد سوق داده است. او میگوید: این روند منجر به کمبود نیروی انسانی در بخش اشتغال مولد شده است، در حالی که در بخشهای غیرمولد افراد به شغلهایی مانند دستفروشی، دلالی، دادزن و جمعآوری زباله رو آوردهاند. دلیل این تمایل، درآمد سریع و قابل توجه این مشاغل است که در کوتاهمدت به نیازهای مالی افراد پاسخ میدهد.
صادقی با اعتقاد به اینکه باید از سرکوب دستمزدها در بخش تولید و اشتغال مولد دست برداریم، بیان میکند: هر اندازه اشتغال در اقتصاد مولد کشور رونق پیدا کند، باید دستمزدها نیز با توجه به تورم رشد کند تا انگیزه نیروی انسانی برای حضور در این بخش تقویت شود و از طرفی سرمایهگذاران نیز به سمت حوزه تولید و اشتغال مولد سوق داده شوند. متأسفانه در حال حاضر، انگیزه سرمایهگذاری در مشاغل غیرمولد بهقدری بالاست که برخی از صاحبان کارخانهها حاضرند واحدهای تولیدی خود را بفروشند و به جای آن در حوزههایی مانند خدمات، تالارها یا رستورانها سرمایهگذاری کنند. به عنوان مثال در بسیاری از مناطق جای بسیاری از کارخانهها با تالارها و رستورانها پر شده است. این اتفاق نشاندهنده مزیتهای کوتاهمدت و زودبازده بودن این مشاغل است که به جای تولید و اشتغال مولد، افراد و سرمایهگذاران را به سمت خود جذب میکند.
ناآشنایی جوانان نسل زد با مفهوم ثبات شغلی
مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی، سبک زندگی جوانان و نوجوانان هر دوره را متفاوت از یکدیگر میداند و میگوید: در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغههای نسل جوان تحصیل و ادامه آن و بهویژه یافتن مشاغل مناسب و درآمدزاست. با گسترش فضای مجازی و بسترهای مختلف برخط، مشاغل تازهای ظهور کردهاند که بهطور خاص به درآمدزایی آسان و بدون نیاز به تلاش و زحمت منجر شدهاند. در این میان مشاغل اینترنتی به یکی از منابع درآمد برای جوانان تبدیل شدهاست. این مشاغل برخلاف فضاهای غیرمجاز و سایتهای شرطبندی، یک بخش از اشتغال را شکل داده که جوانان میتوانند از آن بهرهبرداری کنند. با این حال در کنار این مشاغل، شاهد ظهور شغلهایی با درآمد قابل توجه اما بدون زحمت زیاد نیز هستیم. بهطور مثال مشاغلی مانند اسنپ، تپسی و دیگر برنامههای مشابه، جوانان را به سمت کسب درآمد بدون نیاز به تلاش فیزیکی و فکری سوق دادهاست. این تغییر در مسیر اشتغال و درآمد، نتیجه دلسردی و دشواریهای یافتن شغلهای سنتی و محدودیتهای موجود در این حوزه است.
او با بیان اینکه جوانان نسل زد و پس از آن، بامفهوم ثبات شغلی آشنایی چندانی ندارند، به خبرنگار ما میگوید: بسیاری از این جوانان به محض مواجهه با کمی سختی و چالش در محل کار، شغل خود را رها میکنند و به دنبال گزینههای راحتتر یا درآمد بیشتر میروند. این تغییرات مکرر شغلی بهویژه در میان نسل جوان، ناشی از چند عامل است. یکی از دلایل اصلی این رفتار، کمکاری و نبود مدیریت متمرکز دولتی برای ایجاد مشاغل پایدار است. علاوه بر این، نبود تعریف دقیق و شفاف مشاغل و همکاری ناکافی خانوادهها به منظور راهنمایی فرزندان برای یافتن شغلهایی که ممکن است درآمد کمتری داشته باشند اما پایدار و مستمر باشند، از دیگر عواملی است که به این وضعیت دامن زده است. این مشکلات موجب شده جوانان به دنبال شغلهایی با درآمد سریع و آسان باشند و از مشاغل ثابت و طولانیمدت که نیازمند تلاش و صبر است، فاصله بگیرند.
نبود نظارت کافی بر فضای مجازی
با گسترش فضای مجازی، مشاغلی مثل فالگیری، چسباندن اعلامیه، گریهکن در مجالس ترحیم یا حضور در مراسم تشریفاتی و استقبال و... که در آن میتوان بدون نیاز به تخصص و تلاش خاص، درآمد قابل توجهی بدست آورد نیز به سرعت گسترش یافته است. این تغییرات در نگرش به کار، بیش از همه در نتیجه نبود نظارت کافی از سوی رسانهها و نهادهای متولی است که در ایجاد فرهنگ صحیح کار و هدایت جوانان به سمت مشاغل پایدار و مفید، کمکاری کردهاند.
این آسیبشناس اجتماعی ادامه میدهد: برای مقابله با وضعیت کنونی بازار کار و بهبود شرایط اشتغال جوانان، ایجاد مشاغل ثابت و آموزش فرهنگ تلاش و کار به نسل جوان ضروری است. جوانان باید یاد بگیرند هیچ درآمد کلانی بدون تلاش و زحمت مؤثر و پایدار نیست و اینگونه درآمدها معمولاً به مجاری غیرقانونی یا خلاف قانون مرتبط میشوند. در این راستا رسانهها و نهادهای آموزشی باید با تلاشی گسترده، مفاهیم کار صحیح و تلاش مؤثر را به جوانان منتقل و از فریب خوردن آنها توسط تولیدکنندگان سرمایههای بدون تلاش جلوگیری کنند.
این کمانگیزگی و ترس از ریسک در میان جوانان نه تنها ناشی از دشواری یافتن کار و محدودیت منابع اشتغال است، بلکه به نبود تعریف دقیق و شفاف از مفهوم واقعی کار که به معنای تولید و ایجاد ارزش است، مربوط میشود. جوانان بهجای جستوجوی شغلهای مثبت و مفید، بیشتر از ریسکپذیری فرار میکنند، چرا که ریسکپذیری نیاز به شهامت و پشتوانه دارد، دو مقولهای که بسیاری از جوانان فاقد آن هستند. علاوه بر این، بسیاری از فرزندان ما آموزشهایی در این زمینه دریافت نکردهاند و نمیدانند چگونه باید با چالشها و خطرات روبهرو شوند.
چه باید کرد؟
به گفته ابهری، تا زمانی که در جامعه، کار بهعنوان یک تلاش مقدس و ارزشمند آموزش داده نشود و مجاری غیرقانونی غیرسالم و مضر در دسترس جوانان قرار گیرد، مشاغلی مانند توزیع کارت، اعلامیهپراکنی، داد زدن در ایستگاههای تاکسی و اتوبوس و دیگر مشاغلی که پیشتر به آنها اشاره شد، همچنان گسترش خواهند یافت.
او میافزاید: اینگونه مشاغل نهتنها هیچگونه ارزشی تولید نمیکنند، بلکه جوانان را به سوی تنبلی مزمن و بیانگیزگی برای تلاش و کار مفید هدایت میکنند. بنابراین لازم است برای جلوگیری از گسترش چنین مشاغلی، نهادهای اجتماعی و آموزشی، فرهنگ کار و تلاش را در جامعه ترویج کنند و به جوانان آموزش دهند کار مفید و مستمر، تنها راه دستیابی به استقلال و موفقیت است. همچنین باید مانع از شکلگیری و گسترش فرصتهای شغلی غیرمفید و ناپایدار شوند تا جوانان بهجای رو آوردن به این مشاغل، به دنبال شغلهای با ارزش و پایدار باشند.