شناسهٔ خبر: 70229284 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

سیدمقداد حسینی، معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی:

موفقیت را برای دانش‌آموزان رسیدن به یک نقطه تعریف نکنیم 

ما موفقیت را برای دانش‌آموزان یک نقطه می‌بینیم در حالی که موفقیت یک نقطه نیست، یک فرایند است. موفقیت در یک پیوستاری، معنا پیدا می‌کند. برای شناخت موفقیت باید مسیر کل زندگی را دید و حرکت‌مان حرکت متعالی باشد نه اینکه رسیدن به یک نقطه خاص را موفقیت بدانیم

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: به گفته معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی مهم‌ترین ویژگی‌ای که باید در سال‌های اولیه زندگی بچه‌ها به واسطه آن رشد شناختی پیدا می‌کنند تقویت شود، میزان تمرکز بچه‌هاست؛ بچه‌هایی که بتوانند تمرکز خود را تا مقطع دوم دبستان ارتقا دهند، میزان توجه‌شان در کلاس به صورت ناخودآگاه تا دوران تحصیلات عالیه بالا خواهد بود. سیدمقداد حسینی، معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگو با «جوان» اظهار داشت: ساختار‌ها به سمتی پیش رفته که خانواده‌ها پذیرفتند تربیت و آموزش فرزندان خود را به دولت و حاکمیت بسپارند، در حالی که این مسیر غلطی است و این نظام سازی‌ها، طرح‌واره‌های ذهنی را برای خانواده‌ها شکل داده است. معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر دشواری مسیر خانواده‌ها به دلیل تکیه بر این طرح‌واره‌ها ادامه داد: نهاد‌های سازمانی ما آنقدر همراه با خانواده نیستند که خانواده در این موضوع مشارکت داشته باشد تا خودشان بتوانند مسیر را برای فرزندان‌شان هموار کنند، مگر خانواده‌هایی که خود مستقلاً اهداف و چشم‌اندازی را برای فرزندان‌شان در نظر گرفته باشند که در این صورت به شکل غیررسمی، مسیر‌هایی را کنار سازمان‌ها و نهاد‌های تعلیم و تربیت رسمی برای فرزندان‌شان فراهم می‌کنند، اما تعداد این خانواده‌ها نیز در کشور زیاد نیست. 


 لزوم حضور خانواده در نظام تعلیم و تربیت
حسینی با بیان اینکه اکثر خانواده‌ها مهم‌ترین اقدام را انتخاب بهترین مدرسه می‌دانند، گفت: چگونگی تربیت به عامل خانواده و عوامل بیرون از آن بستگی دارد. زمانی که بیرون از خانواده، این سازمان و نهاد خشک، بسته و غیرمنعطف با نگاه تمرکزگرایی باشد، باعث خواهد شد خانواده فاصله بیشتری از این موضوع بگیرد و این موضوع به شکل‌گیری دوگانگی و انزوای فرزندان در خانواده‌ها منجر می‌شود. در نهایت هم به هدف اصلی خود و خانواده که مدنظرشان است، نخواهند رسید. 
وی تأکید کرد: نظام‌سازی که حاکمیت، دولت‌ها، دستگاه‌ها، سیاستگذاران، قانونگذاران و برنامه‌ریزان باید در دستور کار خود قرار دهند، درک اصلی این مفهوم است که سطح تعامل خانواده با نظام رسمی تعلیم و تربیت چگونه باشد و مشارکت خانواده چه چیزی تعریف شود؟ 
معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی مشارکت را تنها مشارکت اقتصادی ندانست و یادآور شد: زمانی که ما فرایندی را برای ورود خانواده‌ها به این عرصه طراحی نکنیم، نمی‌توانیم توقع داشته باشیم خانواده آن را به مقصد برساند. به عنوان مثال اگر ما در آیین‌نامه‌های جدید نظام رتبه‌بندی معلمان، فضایی را برای نظارت خانواده به عنوان بخشی از ارکان تربیتی طراحی کنیم، مشارکت خانواده در نظام رسمی تعلیم و تربیت می‌تواند در مسئله رتبه‌بندی معلمان معنادار شود، در نتیجه باید سازوکاری طراحی شود تا خانواده بتواند اثرگذاری خود را بر معلم خوب و بد نشان دهد. آن زمان است که بخشی از نیاز‌ها با خانواده تنظیم خواهد شد. 
حسینی در خصوص مشارکت خانواده‌ها در امور آموزشی مدرسه از طریق انجمن اولیا و مربیان در مدارس بیان داشت: اگر خانواده‌ها بخواهند در این عرصه ورود پیدا کنند، باید وارد عرصه‌های غیرقانونی شوند، حتی اگر کار درستی باشد. به عنوان مثال یک مدرسه در موضوع معلم فیزیک مشکل دارد و اقوام یکی از خانواده‌ها که استاد فیزیک است، آماده همکاری با آن مدرسه است. مدرسه یا باید فضا را باز کند که به نحوی در ساختار نظام اداری یک کار غیرقانونی تلقی می‌شود یا باید در سکوت این کار را انجام دهد، به همین دلیل غالباً برای اینکه مشکلی برای‌شان پیش نیاید، ساده‌ترین کار یعنی انجام امور بر اساس روال اداری را انجام می‌دهند، بنابراین تعاملی شکل نمی‌گیرد و محقق نخواهد شد. 
وی تصریح کرد: اگر بپذیریم در شرایط فعلی مسیر‌های تمرکززدایی، مسیر‌های اختیاردادن به مدارس و تقویت تعامل نظام تعلیم و تربیت رسمی که تجلی آن ارتباط مدرسه با خانواده است، مورد توجه واقع نشده، دیگر نمی‌توانیم صحبت از نسبت خانواده، دانش‌آموز و مدرسه داشته باشیم بلکه در این حالت تنها می‌توان از نسبت خانواده با خود دانش‌آموز صحبت کرد که در این صورت اقداماتی که می‌توان در راستای موفقیت فرزند در امر تحصیل انجام داد، شامل انتخاب درست مدرسه، خصوصی کردن خیلی از دروس برای فرزندان و توجه بیشتر به آموزشگاه‌های آزاد خواهد بود که در این حالت والدین فضای رسمی تعلیم و تربیت را به فضای غیررسمی تبدیل می‌کنند یا اینکه بخشی از خانواده‌ها موفقیت فرزندان خود را در پارادایم‌های دیگری همچون شکل‌گیری یک پدر خوب، یک مادر موفق یا یک کنشگر فعال اجتماعی تعریف می‌کنند که در این صورت هم والدین باید به جست‌وجوی مدرسه خاصی در این حوزه‌ها بروند. 
معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطر نشان کرد: با توجه به فاصله تعاملی بین نظام رسمی تعلیم و تربیت و خانواده، خانواده‌ها برای موفقیت فرزندان خود به سمت فضای غیررسمی سوق داده می‌شوند و چه بسا که در آینده، دانش‌آموزان مطالب را کاملاً از فضای مجازی دریافت کنند و دیگر نیازی نبینند که دوره‌های آموزشی را در مدارس یا از طریق معلمان دنبال کنند، بنابراین این فضا تقویت خواهد شد و برای اینکه این فضا تقویت نشود، باید تعامل بین نظام رسمی و غیررسمی خانواده را بیشتر کرد. 

 ضرورت تربیت و آموزش در یک فضای تعاملی 
حسینی با بیان اینکه نیت حاکمیت باید تنظیم‌گری و تسهیل‌گری باشد، گفت: حاکمیت نباید تربیت و آموزش را از خانواده سلب و نباید هم کاملاً آن را رها کند بلکه باید یک فضای تعاملی ایجاد کند. در حال حاضر آنقدر فضای حاکمیتی و تمرکزگرایی در نظام تربیت و آموزش را زیاد کرده ایم که به خانواده‌ها اجازه تعامل نمی‌دهیم و خانواده‌ها هم مجبور می‌شوند به سمت فضای غیررسمی بروند که کنترل و تنظیم‌گری این فضا هم به مراتب سخت‌تر خواهد بود، آن طرف شاهد تمرکزگرایی شدید و این طرف شاهد رهایی خواهیم بود. 
وی با تأکید بر اینکه کسب هر موفقیتی با هر پارادایم فکری تدریجی است و دفعاً اتفاق نخواهد افتاد، بیان کرد: مسیر کسب موفقیت از دوره کودکی و حتی دوره پیش از دبستان اتفاق خواهد افتاد. مهم‌ترین ویژگی‌ای که باید در سال‌های اولیه زندگی بچه‌ها به واسطه آن رشد شناختی که پیدا می‌کنند تقویت شود، میزان تمرکز بچه‌هاست؛ بچه‌هایی که بتوانند تمرکز خود را تا مقطع دوم دبستان ارتقا دهند میزان توجه‌شان در کلاس به صورت ناخودآگاه تا دوران تحصیلات عالیه بالا خواهد بود. 
معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای انقلاب فرهنگی تصریح کرد: خانواده‌ها به واسطه آنکه در سه سال آخر تحصیل در مدرسه، موفقیت را در کنکور و دانشگاه‌های برتر می‌بینند و از جهت آنکه کنکور و سه سال آخر تحصیل مقداری به سمت تکنیکال رفته است، تنها یادگیری یکسری تکنیک‌ها می‌تواند کمک کند که بچه‌ها به موفقیت برسند، در حالی که یادگیری تکنیک، موفقیت نیست، کما اینکه می‌بینیم بچه‌هایی که سال‌های آخر تحصیلی تلاش زیادی می‌کنند و به دانشگاه‌های خوبی هم راه می‌یابند، در نهایت افراد موفقی نیستند. 

 موفقیت رسیدن به یک نقطه خاص نیست
حسینی افزود: ما موفقیت را برای دانش‌آموزان یک نقطه می‌بینیم در حالی که موفقیت یک نقطه نیست، یک فرایند است. موفقیت در یک پیوستاری، معنا پیدا می‌کند. برای شناخت موفقیت باید مسیر کل زندگی را دید و حرکت‌مان حرکت متعالی باشد نه اینکه رسیدن به یک نقطه خاص را موفقیت بدانیم. 
وی در پایان اظهار داشت: در جهت موفقیت و تعلیم و تربیت صحیح فرزندان باید یادآور شوم که بچه‌ها منحصر به فرد هستند و نقطه شروع هر بچه‌ای با بچه دیگر و استعداد آنها متفاوت است، بنابراین بچه‌ها قابل مقایسه باهم نیستند و هر شخص دنیای منحصربه‌فرد خود را دارد. 
معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه از مقایسه بچه‌ها باهم باید پرهیز شود، خاطر نشان کرد: تمام تلاش ما برای فرزندان خود باید ایجاد بستر مناسب برای شکوفایی استعداد‌های مختلف فرزندمان باشد تا بچه بتواند در ابعاد مختلف، خود را پیدا کند. انسان ساحت‌های متفاوتی دارد و برای رشد ساحت‌های متفاوت و متوازن باهم، باید خانواده مسیر رشد کودک را فراهم کند و توجه ما نباید تنها به بخشی از ساحت‌ها باشد.