جوان آنلاین: بعد از سه ماه از شروع سال تحصیلی، برخی دانشآموزان هنوز برای درس خواندن بیانگیزه هستند. این بیانگیزگی میتواند دلایل مختلفی مانند بیهدفی، نارضایتی از شیوه تدریس، فشارهای اضافی یا عدم تطابق با شرایط مدرسه باشد. برای حل این مشکل، باید نیازهای دانشآموزان را شناسایی و فضایی پویا و جذاب برای یادگیری آنها ایجاد کنیم تا علاقه به تحصیل افزایش یابد. «جوان» با امین حشمتی، کارشناس ارشد مشاوره و رواندرمان کودک و نوجوان گفتوگویی داشته است. او معتقد است تغییرات در سبک زندگی میتواند بر عادات تحصیلی دانشآموزان تأثیر بگذارد. اگر والدین و معلمان با دید باز به این تغییرات نگاه کنند و آنها را بپذیرند، شرایط برای دانشآموزان راحتتر میشود و آنها در یادگیری موفقتر خواهند بود. به گفته وی علاقه دانشآموزان به مطالعه کتابهای درسی و غیر درسی باید از روی اختیار و بدون فشار باشد. از طرفی توجه والدین به مطالعه میتواند الگوی خوبی برای فرزندان باشد. حشمتی درباره کتابخانههای مدارس نیز میگوید: این کتابخانهها باید فضایی مشابه کتابخانههای عمومی داشته باشند تا دانشآموزان نه تنها مطالعه کنند، بلکه از مسئولیتپذیری و امانتداری نیز بهرهمند شوند. او همچنین تأکید میکند: ارتباط کیفی معلم با دانشآموزان بسیار مهم است. احترام متقابل، گوش دادن فعال، شوخطبعی و برگزاری جلسات کلاسی مشارکتی میتواند به یادگیری بهتر دانشآموزان کمک کند. نظرات این کارشناس را در گفتگو با «جوان» میخوانید.
چگونه میتوان ریشهفشارهای تحصیلی بر دانشآموزان را شناسایی و به جای تمرکز بر تنبیه، از روشهای سازنده برای کاهش این فشارها و بهبود رفتار و عملکرد آنها استفاده کرد؟
فشار در هر زمینهای به خصوص تحصیلی، مطمئناً با عواقبی همراه خواهد بود که نمونه بارز آن را میتوانیم در دانشآموزانی ببینیم که باعث بینظمی در محیط مدرسه میشوند یا در فراگیری تحصیل با معلم همکاری نمیکنند. به زبان ساده هر موقع دانشآموز بیانضباطی میکند یا درس نمیخواند، باید متوجه شویم او با بیانضباطی و درس نخواندن پیام اعتراض آمیزی را از شرایط ناخوشایند به والدین و اعضای مدرسه میرساند.
علاوه بر فشار تحصیلی، چه عواملی در خانواده و جامعه میتوانند باعث بیعلاقگی دانشآموزان به درس خواندن شوند؟
فقدان تعادل در خانه و مدرسه موجب بیعلاقگی دانشآموزان به درس میشود، یعنی والدین و معلمان در خانه و مدرسه یا سختگیری دارند یا سهلگیری یا فرزندشان را کوچک میشمارند یا بیش از حد توانشان از او انتظار دارند یا او را دائماً کنترل میکنند یا او را نادیده میگیرند. خلاصه اینکه مهمترین عامل در ایجاد بیمیلی به درس خواندن نبود تعادل در رفتار والدین و معلمان است.
آیا استفاده از تکنولوژی و شبکههای اجتماعی عاملی برای کم شدن علاقه دانشآموزان به درس خواندن است؟ چه توصیههایی در این زمینه دارید؟
تکنولوژی مثل یک شمشیر دو لبه میماند، هم میتواند اثرات مثبت و هم اثرات منفی داشته باشد. یقیناً استفاده بیش از حد از آن با خود مضراتی را به همراه دارد. متأسفانه در سالهای اخیر سندرمی به نام سندرم صفحات الکترونیک به موضوعات گسترده روانشناختی افزوده شده که بودن چنین سندرمی فقط به دلیل استفاده بیش از حد تکنولوژی است. این سندرم اثرات ناخوشایندی بر زندگی همه ما وارد کرده که اصلیترین آنها در فرایندهای فکری، شناختی و میزان یادگیری دانشآموزان مبتلا به این سندرم قابل رؤیت است، با این حال قرار نیست فرزندان را از تکنولوژی و به خصوص سرگرمیهای آن منع کنیم، اما باید نسبت به این موضوع خیلی مسئولانه عمل کنیم، طوری که اجازه ندهیم بچهها بیش از ۴۵ دقیقه در روز از آن استفاده کنند. وجود چنین محدودیت زمانی سبب میشود آنها به تکنولوژی وابسته نشوند و بتوانند فرایندهای فکری خود را به اجرا درآورند.
نظر شما درباره روشهای تدریس سنتی و استفاده از کتابهای درسی کلاسیک چیست؟ آیا این روش میتواند باعث بیمیلی به درس خواندن شود؟
همانطور که گفتهاند، ترکیب علم روز و دانش کهن باعث پیشرفت میشود، چون انسان همیشه در حال تکامل است، اگر از روشهایی استفاده کنیم که فقط در زمان گذشته کاربرد داشته و از امکانات جدید بهره نبریم، ممکن است دانشآموزان بیعلاقه شوند، به همین دلیل یک معلم باید نهتنها از تغییرات نترسد، بلکه باید همیشه برای یادگیری و بهروزرسانی دانش و تجربههای خود تلاش کند.
آیا تغییر در سبک زندگی میتواند باعث تغییر عادتهای تحصیلی و افزایش علاقه به مطالعه در دانشآموزان شود؟
تغییر در سبک زندگی تأثیرات گستردهای بر بسیاری از جنبههای زندگی از جمله عادات تحصیلی داشته است. به عبارت دیگر، وقتی سبک زندگی افراد تغییر میکند، عادتها و روشهای یادگیری آنها نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و ممکن است دانشآموزان با شیوههای جدیدی برای یادگیری مواجه شوند که با گذشته متفاوت است، با این حال میزان علاقه و انگیزه دانشآموزان برای یادگیری در چنین شرایطی تا حد زیادی به نحوه واکنش و سازگاری والدین و معلمان با تغییرات بستگی دارد. در حقیقت، اگر والدین و معلمان بتوانند به تغییرات پیش آمده بهعنوان بخشی طبیعی از زندگی نگاه کنند و آنها را بپذیرند، این انعطاف و پذیرش به دانشآموزان نیز منتقل میشود، در نتیجه دانشآموزان به جای مقاومت در برابر تغییرات، با آنها کنار میآیند و در مسیر یادگیری موفقتر میشوند، بنابراین اگر ما (والدین و معلمان) به جای تأکید بر روشهای قدیمی، با ذهن بازتری به تغییرات نگاه کنیم و شرایط جدید را بپذیریم، میتوانیم محیطی ایجاد کنیم که به رشد و پیشرفت دانشآموزان کمک کند. در این صورت، احتمالاً تغییرات مثبتی را در عادات تحصیلی و علاقهمندی دانشآموزان به یادگیری خواهیم دید، زیرا آنها نیز با حس حمایت و درک از سوی ما، انگیزه بیشتری برای ادامه و پیشرفت در تحصیل پیدا میکنند. بهطور کلی، اگر بتوانیم تغییرات را بخشی از جریان زندگی بدانیم و آنها را بپذیریم، نه تنها خودمان با شرایط جدید راحتتر کنار میآییم، بلکه فضای مناسبتری برای رشد دانشآموزان در مسیر تحصیل ایجاد خواهیم کرد.
چطور میتوانیم با معرفی کتابهای غیردرسی جذاب، علاقه دانشآموزان به مطالعه را بیشتر و این علاقه را به کتابهای درسی هم منتقل کنیم؟
یادمان باشد مطالعه کتابهای غیردرسی نباید اجباری باشد. والدین حتی اگر وقت کمی دارند یا خستهاند، باید خودشان کتاب بخوانند، چون فرزندانشان از آنها الگو میگیرند و یاد میگیرند. اگر مطالعه را اجباری کنیم، نتیجهای که میخواهیم نمیگیریم. در مدرسه هم میتوانیم برنامههای کتابخوانی اختیاری برای دانشآموزان ترتیب دهیم. در این برنامهها باید از دانشآموزان بخواهیم موضوع کتاب را تحلیل کنند، نه فقط روخوانی. همچنین برای دانشآموزانی که علاقهای به مطالعه ندارند، میتوانیم برنامههای سمعی و بصری با تحلیل فراهم کنیم.
بهتر نیست یک کتاب آموزش شیوههای مطالعه به دانشآموزان تدریس شود؟
شیوههای گوناگونی برای مطالعه وجود دارد که اگر بخواهد حتی به صورت خلاصه دربیاید، در قالب یک کتاب درسی نمیگنجند و از طرفی مطالعه شیوههای مختلف مطالعه شاید وقتگیر یا حتی امری بیهوده باشد. بهتر این است تیم مشاوره مدرسه در بخش مشاوره تحصیلی بیشتر وارد عمل شود تا مشاوره تحصیلی به دانشآموز بدهد که متناسب با شخص او باشد.
کتابخانههای مدارس باید چه ویژگیها و برنامههایی داشته باشند تا دانشآموزان را به استفاده از کتابخانه و مطالعه بیشتر تشویق کنند؟
کتابخانههای مدارس باید شبیه کتابخانههای عمومی عمل کنند تا دانشآموزان از همان ابتدا با اصول اجتماعی آشنا شوند، مانند کتابخانههای عمومی که فضایی ساکت برای مطالعه دارند و کتابها را به صورت امانت میدهند، در مدارس هم باید این اصول رعایت شود. اینطور دانشآموزان علاوه بر خواندن کتاب و افزایش اطلاعات خود، مسئولیتپذیری، امانتداری و احترام به حقوق دیگران را هم یاد میگیرند.
چگونه میتوان دانشآموزان را به اهمیت یادگیری و علاقه به مطالعه تشویق کرد؟
مهمترین چیز در آموزش، کیفیت ارتباط معلم با دانشآموز است. خود ما هنوز هم معلمهایی را که ارتباط خوبی با ما داشتند به یاد میآوریم و معمولاً در دروس آنها موفقتر بودیم. پس باید به یاد داشته باشیم که احترام متقابل، اهمیت دادن به دانشآموزان، گوش دادن به آنها، شوخطبعی، توجه به علاقههای دانشآموزان، مشارکت دادن آنها در فعالیتهای کلاسی و برگزاری نشستهای کلاسی میتواند به فهم و یادگیری بهتر آنها کمک کند.