تئاتر افراد دارای معلولیت، قصهای است از شکستن محدودیتها و نوشتن از فصلی جدید در باب امید و اراده. این حرکت نه تنها یک تغییر در دنیای هنر است، بلکه یک انقلاب در نگرشها، باورها و درک انسانی نسبت به توانمندیهای واقعی افراد با نیازهای ویژه به شمار میآید. زمانی که پردههای تئاتر بالا میرود و چهرههایی که هرگز در صحنههای بزرگ نبودهاند، به نقشآفرینی میپردازند، دنیا به یک شکوه متفاوت از انسانیت و زندگی دست مییابد.
این صحنه، نه فقط داستان تواناییهای فردی است، بلکه صدای کسانی است که سالها در پشت دیوارهای سکوت و فراموشی زندانی بودند. صدایی که در قالب کلمات، حرکات و احساسات، حقیقت زندگی را بیان میکند. کسانی که با هر حرکت، کلمه و نگاه، به ما یادآوری میکنند که قدرت واقعی انسانها در تواناییشان برای رویارویی با دشواریها و پیروز شدن بر آنهاست، نه در نداشتن نقص یا کاستی.
در این راه، هر اجرا، هر نمایش، هر لحظه، گواهی است بر اینکه هنر فقط در دست کسانی که «بیعیب» هستند نیست، بلکه در دستان کسانی است که به رغم تمام دشواریها، از دل زندگیشان زیبایی خلق میکنند. تئاتر افراد دارای معلولیت، آغازگر فصلی است که در آن، هیچکسی کمتر از دیگری نیست و همهی ما، در کنار هم، به شکوفایی و آزادی انسانی دست مییابیم.
مجتمع ۲۹بهمن تبریز مملو از دوست داران رسانه و تئاتر است تا اولین اجرا با عنوان شهر مورچهها به کارگردانی حسین نجفی و نویسندگی رضا بیات با اجرای هنرمندان دارای معلولیت از استان زنجان به روی صحنه نمایش برود.
در این نمایش، بازیگران با لباسهای قرمز در نقش مورچهها ظاهر میشوند. لباسهایی که نمادی از انرژی، تلاش و همبستگی میان اعضای این جامعه کوچک هستند.
لباسهای قرمز آنها نه تنها نمادی از انرژی و عشق به زندگی است، بلکه فریادی است از درخشش در برابر تاریکی، از قدرت در برابر ضعف. آنها ثابت میکنند که محدودیتها تنها در ذهن ماست و هیچ چیزی نمیتواند مانع از حرکت رو به جلو و تحقق آرزوها شود. هر حرکت، هر دیالوگ و هر نگاهی در این نمایش، شعاری است که به ما یادآوری میکند هیچکس نباید به خاطر ناتوانیهایش از جامعه کنار گذاشته شود.
هر فرد میتواند دنیای رنگی خلق کند
این نمایش نشان میدهد که در یک جامعه، همه نیاز به هم دارند و تواناییها و استعدادهای هر فرد، بدون توجه به محدودیتها، میتواند به جامعهای قوی و موفق منتهی شود. وقتی به تماشای این نمایش نشسته بودم بازیگران با لبخندهایشان، تلاشهایشان و با روحیهای که از قلبشان نشأت میگرفت، به حاضرین در سالن نشان میدادند که هر فردی، با هر شرایطی، قادر است به دنیای خود رنگی جدید و روشن ببخشد.
نوبت به تئاتر فخرالزمان از استان زنجان رسید، نمایشی از اراده و قدرت انسان که در آن افراد دارای معلولیت با لباسهای سنتی خود، به صحنه آمده و داستانهایی از تاریخ و فرهنگ کهن ایران را روایت میکنند. نمایشی که یادآور هنر و فرهنگ دیرینه داشت. این هنرمندان با هر حرکت و کلام خود نه تنها محدودیتهای جسمی خود را به چالش میکشند، بلکه جهان را از زاویهی دیگر دید میزنند.
باغ آرزوها؛ داستانی پر از امید و آرزو
در میان سکوت سالن، نگاهها به درخشش این بازیگران میخکوب شده بود، تئاتر باغ آرزوها از دیگر اجراهای این جشنواره از استان اردبیل بود، این اجرا همچون جواهری در دل شب درخشان است. لباسهای سفید و کرمی رنگ که بر تن کرده بودند دل پاک و پر از نور آنها را به نمایش گذاشته بود این نمایش نه تنها داستانی پر از امید و آرزو را روایت میکرد، بلکه با هر حرکت و هر کلمهای که از زبان بازیگرانش جاری میشد مفهومی ژرف از قدرت انسان در برابر محدودیتها را به نمایش میگذاشت.
من زندگیم را مدیون شما هستم...
در پایان اجرای «من ستاره خریدهام» از استان قزوین به سالن میروم چیزی از نمایش ندیدهام، اما صنم قصهی ما با نقش دختر سندروم داونی با خندهای به پهنای صورت کارگردان را به آغوش کشیده و میگوید: من زندگیم را مدیون شما هستم.
از کارگردان این تئاتر علت این جمله را میپرسم میگوید: اولین بار بود که اجرای تئاتر را تجربه میکرد. ۱۰ روز نخوابیده بود شوق مرضیه باقری(صنم) برای این جشنواره قابل توصیف نیست.
در پایان نمایش «در انتظار گودو» از استان آذربایجان شرقی با یکی از بازیگران که به گفتوگو میپردازم میگوید: سال ۹۲ در ۱۲ سالگی به دلیل شیطنت یک چشمم را از دست دادم که متخصصین تشخیص داده بودند به زودی وارد دنیای نابینایان خواهی شد و چشم دیگر خود را نیز از دست میدهی.
او ادامه میدهد: برای یادگیری خط بریل به بهزیستی استان مراجعه کرده بودم، افسردگی شدیدی داشتم، با یکی از کارگردانان تئاتر آشنا شدم و قرار شد برای سرگرمی هرزگاهی در اجرای آنها شرکت کنم.
خودم را در دنیای تاریک نابینایان تجسم میکردم اما...
او میافزاید: من خودم را در دنیای تاریک نابینایان تجسم کرده و برای آن روز آماده شده بودم.
در ادامه با محمد مهدی ارشد کارگردان این نمایش حرف میزنم، او در وصف تواناییهای این بازیگر میگوید: اکنون آن کودک ۱۲ ساله یکی از برگزیدگان المپیادهای خوارزمی بوده و از مهندسین آینده این کشور است.
او میافزاید: تئاتر انسانهای نابغه را به بار میآورد. در کنار روانشناسی و کار درمانی و بسیاری از کارهای دیگر تئانر مکمل همهی هنرها است.
او با بیان اینکه این افراد با سعی و تلاش آنچه که ندارند را فراموش کرده و چیزی که باید باشد را خلق میکنند، ادامه میدهد: این کارها آخر شکوه یک هنر است.
گفتنی است؛ هفتمین جشنواره تئاتر منطقهای افراد دارای معلولیت «طلوع» از ۱۸ آذرماه با حضور گروههایی از استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردیبل، زنجان و قزوین به میزبانی تبریز برگزار شده و از گروههای برتر در ۲۱ آذرماه در هتل پتروشیمی تبریز تجلیل خواهد شد.