مسائل و چالشهایی که اگرچه هربار در برنامههای توسعهای مختلف کشور ازجمله برنامه پنجم، ششم و حالا هم هفتم برای رفع آنها هدفگذاری شده اما قطار علمی کشور را به مقصد مورد نظر نرسانده است. برهمین اساس در گزارش حاضر گفتوگویی با دکتر پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ترتیب دادهایم که در آن به مهمترین مسائل و چالشهای حوزه پژوهش و فناوری کشور در شرایط کنونی اشاره شده است.
به گفته رئیس ایرانداک، درحالحاضر کمتر از یکدرصد پایاننامهها کاربردی است. برنامه شما برای کاربردیکردن مقالات و پژوهشها چیست؟
وقتی یک نفر پایاننامه یا رساله خود را ثبت میکند، اگر این ثبت بر مبنای قرارداد بیرونی باشد، به این معناست که پایاننامه نیازمحور است و بر اساس یک قرارداد مشخص انجام میشود.پس این نیست که پایاننامههای ما نیازمحور نیست، بلکه طبق ضوابط تیک نیازسنجی درسامانه زمانی میخوردکه استاد با یک جایی قرارداد دارد و دانشجو پایاننامه خود را در آن حوزه میگذراند اما این عدد، نسبت به کل عدد بزرگی نیست، چراکه اکنون حدود11هزار و 600 قرارداد ارتباط با صنعت داریم که همه آنها مربوط به دانشجویان نیست و شامل برخی موارد پسادکتری و همکاران نیز میشود. درحالحاضر حدود سهمیلیون و 250هزاردانشجو داریم. از این تعداد، 140هزار نفر دانشجوی دکتری و 526هزار نفر دانشجوی کارشناسی ارشد هستند، که به این ترتیب تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی در کل کشور به حدود 660هزار نفر میرسد. وقتی درباره این عدد صحبت میکنیم و یکدرصد آن رادرنظر میگیریم، به یک عدد قابل توجهی میرسیم.
باوجود این به نظرمیرسد یکدرصد ازکل پایاننامههاعدد قابل قبولی نباشد.شما برای افزایش کاربردیشدن پایاننامهها چه برنامهای دارید؟
تعداد پایاننامه و رسالهها در حوزههای نیازمحور و کاربردی اکنون مورد رضایت ما نیست. برنامه وزارت علوم در دوره جدید برنامه هفتم است. ما جزو معدود وزارتخانههایی هستیم که برنامه اجرایی و عملیاتی خود را برای برنامه هفتم تدوین کردهایم که بهزودی وزیر محترم آن را ارائه خواهد داد. تمام بندهایی که برنامه هفتم به وزارت علوم تکالیف کرده، تدوین و یک تقسیم کار در این حوزه انجام شده است. یکی از اقداماتی که در سه سال گذشته بهخوبی انجام شده نظام ایدهها و نیازها و سامانه نان (نظام ایدهها و نیازها) است. در برنامه هفتم ذکر شده که تا پایان برنامه، 20درصد از پایاننامهها در حوزه علوم پایه و فنی و 10درصد در حوزه علومانسانی باید نیازمحور و مسالهمحور باشد. اما باید به این نکته نیز توجه شود که تمامی بندها و اقدامات در برنامه هفتم به یکدیگر ربط دارند. مثلا تعهد ما این است که تا پایان برنامه هفتم 320هزار دانشجوی بینالمللی در ایران باشد. این تنها وظیفه وزارت علوم نیست. وظیفه وزارت بهداشت، دانشگاه آزاد، غیرانتفاعی و... نیز هست.
دستگاههای دیگر برای دستیابی به اهداف برنامه هفتم توسعه چقدر با شما همکاری دارند؟
ما برشهای وظیفهای وزارت علوم را استخراج کردیم، اما یک پاشنهآشیلی که وجود دارد این است که در برنامه هفتم گفته شده 2درصد تولید ناخالص داخلی باید به بخشهای پژوهشی اختصاص پیدا کند که درحالحاضر این رقم 5/0درصد است. در سال گذشته تولید ناخالص داخلی ما 411میلیارد دلار بود که 2درصد آن معادل هشتمیلیون دلار است. محاسبه ما نشان میدهد که باید سالی یکمیلیارد دلار بهصورت تجمعی به حوزه پژوهش و فناوری اضافه شود تا ما بتوانیم به آن 2درصد هدف برسیم. یعنی سال اول یکمیلیارد دلار، سال بعد دومیلیون دلار و سال بعد نیز به همین ترتیب این رقم افزایش پیدا کند. بنابراین اگر قرار است وزارت علوم تعهدات خود را نسبت به برنامه هفتم توسعه انجام دهد که بسیار هم مصمم است بخشهای دیگر نیز باید تعهدات خود را انجام دهند. اما اگر بدون منابع مالی بخواهیم این اتفاق بیفتد طبیعتا ممکن نیست. این درحالیاست که طبق سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه علوم، تحقیقات و فناوری در سال 93 سهم پژوهش و فناوری از تولید ناخالص داخلی باید تا پایان سال 1404 به 4درصد برسد.
به نظرمیرسد که یکی ازمهمترین چالشها درحوزه پژوهش، بودجه است. درحالحاضر وضعیت بودجه پژوهش چگونه است؟
طبق برنامه ششم، سهم پژوهش و فناوری از تولید ناخالص داخلی 4درصد تعیین شده بود که 2درصد آن مربوط به دولت و 2درصدبه بخش خصوصی است.بیشترین سهم ما 0.7درصدبوده وطبق پیمایش معاونت علم وفناوری ریاستجمهوری، سهم بخش خصوصی در تحقیق و پژوهش 0.3درصد است. درحالیکه در دنیا سهم بخش خصوصی در اکثر کشورها دوبرابر بخش دولتی است اما در ایران چون اقتصاد دولتی وجود دارد سهم دولت از تولید ناخالص داخلی بیشتر است. این باید به اهداف برنامه هفتم توسعه برسد. علاوهبرآن، در این برنامه نوشته شده است که هر سال دانشگاهها باید 15درصد از بودجه خود را به حوزه پژوهش اختصاص دهند. پس باید دانشگاههای ما به سمتی بروند تا این 15درصد محقق شود. اگر این دو مورد محقق شود همه دانشگاهها و پژوهشگاههای ما وظایف خود را انجام دادهاند و از آن فراتر خواهند رفت.
درحالحاضر سهم بودجه دانشگاهها در پژوهش چقدر است؟
دانشگاه به دانشگاه متفاوت است. ما در سال گذشته دانشگاه 18درصدی هم داشتهایم. درواقع وقتی بودجه اعلام میشود اگر بخواهیم بر مبنای بودجه دولتی حساب کنیم 95درصد آن از قبل هزینه شده است. پس کدام دانشگاهها میتوانند به بودجههای بالای پژوهشی برسند؟ آنهایی که درآمد اختصاصی دارند. مطالعهای در سطح دنیا انجام شده است که دولتها چقدر به دانشگاههای دولتی بودجه میدهند. مطالعات نشان میدهد در اکثر کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته بین 60 تا 80درصد هزینههای دانشگاه را دولت میدهد.در شاخص نوآوری جهانی، ایران امسال رتبه 62 را کسب کرد، درحالیکه کشورهای اسکاندیناوی در بین10کشور برتر قرار دارند. جالب اینجاست که 80درصد بودجه دانشگاههای دولتی در این کشورها توسط دولت تأمین میشود. علاوهبراین، دولت زیرساختهای لازم را نیز فراهم میکند. از سوی دیگر، هنگامی که با دانشگاهها قرارداد میبندد، به آنها ماموریتهای مشخصی واگذار کرده و پروژههای کلان خود را به انجام میرساند. دانشگاه تهران در سال 1402 در کنار72درصد بودجه دولتی، 28درصد درآمد اختصاصی داشته است. همچنین دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم وصنعت،شریف وامیرکبیر همگی بالای 25درصد درآمد اختصاصی داشتهاند. یعنی در کشور ما نیز این اتفاق در حال وقوع است و دانشگاههایی که در حوزه پژوهش و فناوری هزینه میکنند، درآمد اختصاصی دارند، اما دانشگاههایی که درآمد اختصاصی ندارند زیر 5درصد از بودجه خود رامعطوف به حوزه پژوهش و فناوری میکنند.
برنامهای برای دانشگاههای کوچک و رشد درآمد اختصاصی آنها دارید؟
همان 15درصد ذکرشده در برنامه هفتم توسعه، یک برنامه است. در بودجه تفصیلی سال1403، به دلیل پیروی از قانون هفتم، برای تمامی دانشگاهها 15درصد پیشبینی شده است.بااینحال، باید بیش ازصددرصد آنچه پیشبینی شده، تأمین شود تا بتوانند این 15درصد رابه آنها اختصاص دهند.موضوع برخورداری ومحرومیتهای استانی نیزخارج ازاختیار ماست.
زهرا حامدی - گروه جامعهبه گفته رئیس ایرانداک، درحالحاضر کمتر از یکدرصد پایاننامهها کاربردی است. برنامه شما برای کاربردیکردن مقالات و پژوهشها چیست؟
وقتی یک نفر پایاننامه یا رساله خود را ثبت میکند، اگر این ثبت بر مبنای قرارداد بیرونی باشد، به این معناست که پایاننامه نیازمحور است و بر اساس یک قرارداد مشخص انجام میشود.پس این نیست که پایاننامههای ما نیازمحور نیست، بلکه طبق ضوابط تیک نیازسنجی درسامانه زمانی میخوردکه استاد با یک جایی قرارداد دارد و دانشجو پایاننامه خود را در آن حوزه میگذراند اما این عدد، نسبت به کل عدد بزرگی نیست، چراکه اکنون حدود11هزار و 600 قرارداد ارتباط با صنعت داریم که همه آنها مربوط به دانشجویان نیست و شامل برخی موارد پسادکتری و همکاران نیز میشود. درحالحاضر حدود سهمیلیون و 250هزاردانشجو داریم. از این تعداد، 140هزار نفر دانشجوی دکتری و 526هزار نفر دانشجوی کارشناسی ارشد هستند، که به این ترتیب تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی در کل کشور به حدود 660هزار نفر میرسد. وقتی درباره این عدد صحبت میکنیم و یکدرصد آن رادرنظر میگیریم، به یک عدد قابل توجهی میرسیم.
باوجود این به نظرمیرسد یکدرصد ازکل پایاننامههاعدد قابل قبولی نباشد.شما برای افزایش کاربردیشدن پایاننامهها چه برنامهای دارید؟
تعداد پایاننامه و رسالهها در حوزههای نیازمحور و کاربردی اکنون مورد رضایت ما نیست. برنامه وزارت علوم در دوره جدید برنامه هفتم است. ما جزو معدود وزارتخانههایی هستیم که برنامه اجرایی و عملیاتی خود را برای برنامه هفتم تدوین کردهایم که بهزودی وزیر محترم آن را ارائه خواهد داد. تمام بندهایی که برنامه هفتم به وزارت علوم تکالیف کرده، تدوین و یک تقسیم کار در این حوزه انجام شده است. یکی از اقداماتی که در سه سال گذشته بهخوبی انجام شده نظام ایدهها و نیازها و سامانه نان (نظام ایدهها و نیازها) است. در برنامه هفتم ذکر شده که تا پایان برنامه، 20درصد از پایاننامهها در حوزه علوم پایه و فنی و 10درصد در حوزه علومانسانی باید نیازمحور و مسالهمحور باشد. اما باید به این نکته نیز توجه شود که تمامی بندها و اقدامات در برنامه هفتم به یکدیگر ربط دارند. مثلا تعهد ما این است که تا پایان برنامه هفتم 320هزار دانشجوی بینالمللی در ایران باشد. این تنها وظیفه وزارت علوم نیست. وظیفه وزارت بهداشت، دانشگاه آزاد، غیرانتفاعی و... نیز هست.
دستگاههای دیگر برای دستیابی به اهداف برنامه هفتم توسعه چقدر با شما همکاری دارند؟
ما برشهای وظیفهای وزارت علوم را استخراج کردیم، اما یک پاشنهآشیلی که وجود دارد این است که در برنامه هفتم گفته شده 2درصد تولید ناخالص داخلی باید به بخشهای پژوهشی اختصاص پیدا کند که درحالحاضر این رقم 5/0درصد است. در سال گذشته تولید ناخالص داخلی ما 411میلیارد دلار بود که 2درصد آن معادل هشتمیلیون دلار است. محاسبه ما نشان میدهد که باید سالی یکمیلیارد دلار بهصورت تجمعی به حوزه پژوهش و فناوری اضافه شود تا ما بتوانیم به آن 2درصد هدف برسیم. یعنی سال اول یکمیلیارد دلار، سال بعد دومیلیون دلار و سال بعد نیز به همین ترتیب این رقم افزایش پیدا کند. بنابراین اگر قرار است وزارت علوم تعهدات خود را نسبت به برنامه هفتم توسعه انجام دهد که بسیار هم مصمم است بخشهای دیگر نیز باید تعهدات خود را انجام دهند. اما اگر بدون منابع مالی بخواهیم این اتفاق بیفتد طبیعتا ممکن نیست. این درحالیاست که طبق سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه علوم، تحقیقات و فناوری در سال 93 سهم پژوهش و فناوری از تولید ناخالص داخلی باید تا پایان سال 1404 به 4درصد برسد.
به نظرمیرسد که یکی ازمهمترین چالشها درحوزه پژوهش، بودجه است. درحالحاضر وضعیت بودجه پژوهش چگونه است؟
طبق برنامه ششم، سهم پژوهش و فناوری از تولید ناخالص داخلی 4درصد تعیین شده بود که 2درصد آن مربوط به دولت و 2درصدبه بخش خصوصی است.بیشترین سهم ما 0.7درصدبوده وطبق پیمایش معاونت علم وفناوری ریاستجمهوری، سهم بخش خصوصی در تحقیق و پژوهش 0.3درصد است. درحالیکه در دنیا سهم بخش خصوصی در اکثر کشورها دوبرابر بخش دولتی است اما در ایران چون اقتصاد دولتی وجود دارد سهم دولت از تولید ناخالص داخلی بیشتر است. این باید به اهداف برنامه هفتم توسعه برسد. علاوهبرآن، در این برنامه نوشته شده است که هر سال دانشگاهها باید 15درصد از بودجه خود را به حوزه پژوهش اختصاص دهند. پس باید دانشگاههای ما به سمتی بروند تا این 15درصد محقق شود. اگر این دو مورد محقق شود همه دانشگاهها و پژوهشگاههای ما وظایف خود را انجام دادهاند و از آن فراتر خواهند رفت.
درحالحاضر سهم بودجه دانشگاهها در پژوهش چقدر است؟
دانشگاه به دانشگاه متفاوت است. ما در سال گذشته دانشگاه 18درصدی هم داشتهایم. درواقع وقتی بودجه اعلام میشود اگر بخواهیم بر مبنای بودجه دولتی حساب کنیم 95درصد آن از قبل هزینه شده است. پس کدام دانشگاهها میتوانند به بودجههای بالای پژوهشی برسند؟ آنهایی که درآمد اختصاصی دارند. مطالعهای در سطح دنیا انجام شده است که دولتها چقدر به دانشگاههای دولتی بودجه میدهند. مطالعات نشان میدهد در اکثر کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته بین 60 تا 80درصد هزینههای دانشگاه را دولت میدهد.در شاخص نوآوری جهانی، ایران امسال رتبه 62 را کسب کرد، درحالیکه کشورهای اسکاندیناوی در بین10کشور برتر قرار دارند. جالب اینجاست که 80درصد بودجه دانشگاههای دولتی در این کشورها توسط دولت تأمین میشود. علاوهبراین، دولت زیرساختهای لازم را نیز فراهم میکند. از سوی دیگر، هنگامی که با دانشگاهها قرارداد میبندد، به آنها ماموریتهای مشخصی واگذار کرده و پروژههای کلان خود را به انجام میرساند. دانشگاه تهران در سال 1402 در کنار72درصد بودجه دولتی، 28درصد درآمد اختصاصی داشته است. همچنین دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم وصنعت،شریف وامیرکبیر همگی بالای 25درصد درآمد اختصاصی داشتهاند. یعنی در کشور ما نیز این اتفاق در حال وقوع است و دانشگاههایی که در حوزه پژوهش و فناوری هزینه میکنند، درآمد اختصاصی دارند، اما دانشگاههایی که درآمد اختصاصی ندارند زیر 5درصد از بودجه خود رامعطوف به حوزه پژوهش و فناوری میکنند.
برنامهای برای دانشگاههای کوچک و رشد درآمد اختصاصی آنها دارید؟
همان 15درصد ذکرشده در برنامه هفتم توسعه، یک برنامه است. در بودجه تفصیلی سال1403، به دلیل پیروی از قانون هفتم، برای تمامی دانشگاهها 15درصد پیشبینی شده است.بااینحال، باید بیش ازصددرصد آنچه پیشبینی شده، تأمین شود تا بتوانند این 15درصد رابه آنها اختصاص دهند.موضوع برخورداری ومحرومیتهای استانی نیزخارج ازاختیار ماست.