شناسهٔ خبر: 70156305 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

«معرفی کتاب»

«به وقت خاک ریز»

کتاب «به وقت خاک ریز» مجموعه خاطرات سردار «مصطفی اکبری» که به نویسندگی «ساسان ناطق» در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات «ساوالان ایگیدلری» منتشر شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل؛ کتاب «به وقت خاک ریز» مجموعه خاطرات سردار «مصطفی اکبری» که به نویسندگی «ساسان ناطق» توسط انتشارات «ساوالان ایگیدلری» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است
فرزندان غیور استان اردبیل پا به پای سایر رزمندگان در صحنه‌های نبرد حق علیه باطل حضور یافته و علیه دشمن بعثی مبارزه نموده‌اند. از جمله این رزمندگان مصطفی اکبری‌ست. کسی که در طول سال‌های دفاع مقدس همواره در خط مقدم جبهه‌ها حضور داشته است. ساسان ناطق در کتاب به وقت خاکریز خاطرات این فرمانده دفاع مقدس برای مخاطبانش بازگو می‌کند.


در بخشی از کتاب آمده است: 
تردد منافقین در شهرستان خلخال زیاد شده بود. آن‌ها به یکی از سالن‌های ورزشی هم حمله کرده، دو نفرشان در درگیری با پاسدار‌ها کشته شده بود. کارم را از روز ششم مرداد ۱۳۵۹ در واحد پذیرش سپاه شروع کرده بودم. آن وقت‌ها ساختمان پذیرش در طبقه بالای بنگاه انگورانی واقع در تازه میدان بود. پس از مدتی، مرا برای ماموریت دو ماهه به شهرستان خلخال فرستادند. 
ساختمان سپاه خلخال در خیابان اصلی بود. آنجا یک آسایشگاه بزرگ و چند اتاق داشت. یک انباری هم داشت که در اختیار بچه‌های تدارکات بود و شب‌ها بالای پشت بام آن نگهبانی می‌دادند. از طرف دادگاه انقلاب اردبیل موظف شدیم برای شاکیان و متهمان پرونده تشکیل داده، برای صدور حکم به اردبیل بفرستیم. بعد از صدور حکم، با کمک بچه‌های سپاه در میدان شهر حکم متهمان را اجرا می‌کردیم. بیشتر پرونده‌ها مربوط به شرب مشروبات الکلی و قاچاق مواد مخدر و چند مورد تعرض به حق مردم بود.
ده شهریور باخر شدم داور چهره برقی شهید شده است. بعد از ورود من به سپاه، داور هم ثبت نام می‌کند و حین آموزش یکی از تیر‌ها کمانه کرده، شاهرگ ران پایش را پاره می‌کند. در اردبیل و تبریز نتوانسته بودند خونریزی را بند بیاورند. وقتی او را به تهران می‌رسانند، بر اثر خونریزی زیاد شهید می‌شود و او را در بهشت زهرا به خاک می‌سپارند.
انتهای پیام/