از منظر زمانشناسی، مهمترین تصمیمی که امروز باید از سوی سیاستگذاران اقتصاد ایران اتخاذ شود، تنظیم راهبرد درونزایی برای رشد و عدالت و راهبرد برونگرایی اقتصاد بهشکل توأمان و پشتیبانیکننده است. بهعبارت دیگر، اگر سیاستگذار بهدنبال مذاکره با دولت آینده آمریکاست، باید پیشتر و از امروز چارچوب راهبرد درونزایی و برونگرایی اقتصاد را تنظیم کند و آنگاه بهدنبال منفعت کاملاً مشخص و ماندگاری از توافق برای راهبرد خویش باشد.
در این چارچوب، نقش سایر همپیمانان جمهوری اسلامی ایران چیست؟ عناصر پایداری منفعت بدستآمده از توافق کدام است؟ اگر چنین راهبردی تنظیم نشده باشد، توقع گشایش از توافق کاغذی، سادهانگاری است. گشایش برای رسیدن به کدام منفعت پایدار؟ وقتی سود و سیاست طرف مقابل «ناپایداری و ناچیزی» منفعت اقتصاد ایران است، باید دولت محترم قبل از هر مذاکرهای برای این نکته چاره اندیشیده باشد.
برای نمونه، شهید رئیسی راهبرد همسایگی و چرخش به شانگهای و بریکس را بهموازات مذاکره با غرب جلو برد و شما ثمرهاش را بهچشم دیدید؛ نخست در رکورد تاریخی صادرات غیرنفتی در سال۱۴۰۱، دوم در رکورد تاریخی ترانزیت در سال ۱۴۰۲، سوم در دوبرابرشدن صادرات نفت و چهارم در رکورد ۱۶ساله سرمایهگذاری خارجی. این در حالی است که خبرهای خوبی از جلسه سازوکار عالی ایران و چین در روزهای گذشته بهگوش نمیرسد.
بنا بر تجربیاتی که ما در سه سال گذشته داشتیم، پیشنهاد میکنم آقای پزشکیان پس از تدوین رویکرد خود در تنظیم راهبرد داخلی یا خارجی، در مهلتی که تا شروعبهکار دولت ترامپ باقی مانده است، با شرکای آسیایی برای آن «منفعت پایدار» به اشتراک نظر برسند و با دست پر وارد مذاکره با غرب شوند. سفر رئیسجمهور به پکن و مسکو پیش از مذاکرات میتواند حاکی از انتخاب فعالانه و نه منفعلانه ایران باشد.
ملزومات رویکرد فعالانه در مذاکره با غرب
یکی از مهمترین مختصات سیاستگذاری و سیاستمداری، «زمانشناسی» است.
صاحبخبر -
∎