شناسهٔ خبر: 70141040 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگوی ایبنا با یک نویسنده؛

«بر دامان آستردام»؛ روایت مواجهه با اقشار فرودست در هلند

سنا ثقفی گفت: کسی که سفر تحصیلی می‌کند با قشر نخبگانی یک کشور در تعامل و تبادل است، اما ما در این سفر با اقشار مختلفی از مردم، خصوصاً اقشار فرودست و کف جامعه مواجه بودیم. با آدم‌های معمولی که که با مشکلات مختلفی از جمله مهاجرت و مصائب زندگی دست و پنجه نرم می‌کردند.

صاحب‌خبر -

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سنا ثقفی نویسنده معاصری است که فعالیت‌های ادبی خود را بر روی ادبیات کودک متمرکز کرده است. او که سوابقی چون نویسندۀ کتاب برگزیدۀ بخش کودک و نوجوان جشنواره قلم زرین در سال ۱۴۰۰ و انتشار بیش از چندین جلد کتاب، مقاله و پژوهش ادبی را درکارنامه خود دارد، در تازه‌ترین اثر خود «بردامان آمستردام» در قالب سفرنامه، اثری را در حوزه ادبیات بزرگسال روانه بازار نشر کرده است. او در این کتاب شرح چند ماهه سفر خود را به آمستردام از منظر مادر دو فرزند به چالش کشیده و کوشیده است از خلال این سفر هیجان‌انگیز و پرچالش، زیبایی‌ها و ناشناخته‌های شهر آمستردام هلند را برای خوانندگان بازنمایی کند. او در این اثر همچون قابلیت‌هایی که در نویسندگی حوزه کودک و نوجوان داشته است، سعی کرده از نثری روان و عمدتاً عامیانه و راحت الهجه استفاده کند تا خوانش کتاب را برای خوانندگان تسهیل کند.

سنا ثقفی در ابتدا درباره تصمیم خود به این سفر توضیح داد: آغاز این سفر به دلیل پروژه تحصیلی همسرم بود. در این سفر من و فرزندانم نیز با همسرم همراه شدیم. این نویسنده درباره وجه اشتراک میان حوزه ادبی کودک و بزرگسال که برای او اتکای ادامه دادن برای نگارش سفرنامه شده است، گفت: ادبیات کودک از شاخصه‌هایی برخوردار است که مخاطب او حتی بزرگسال هم می‌تواند باشد، یکی از ویژگی‌ها و شاخصه‌های ادبی در حوزه کودک نثر ساده و روان است. که آن هم زیرشاخه‌های مختص به خود را دارد، که قابلیت تعمیم به بزرگسال هم دارد.

وی در ادامه درباره نگارش این سفرنامه افزود: البته من در این کتاب سعی کردم کاملاً از نثر ادبی کتاب کودک فاصله بگیرم و با مخاطب بزرگسال هم کلام و هم نوا شوم و از به کار بردن هر گونه لفظ کودکانه و… پرهیز داشتم و لحظات را از منظر یک مادر ثبت و به نگارش در آوردم.

وی افزود: نویسندگان حوزه کودک معمولاً کودک درونشان پررنگ است یعنی ما سعی می‌کنیم خیلی از تجربه‌های زندگی روزمره را از منظر بچه‌ها ببینیم. اما در ادامه از همان اتفاقات تحلیل‌های بزرگسالانه خود را از محیط داریم یعنی مواجهه کودکانه و تجربه بزرگسالانه را با یکدیگر ادغام می‌کنیم.

ثقفی با تاکید بر اینکه مهمترین وجه مشترک ادبیات کودک و بزرگسال ادبیات است، گفت: فقط کافی است که به ادبیات علاقه‌مند باشی آن وقت در هر سبک می‌توان خواند و قلم زد همچنین دومین وجه مشترک این دو قالب این است که هر دو از انگارکهن‌های الگوی و پیرنگی استفاده می‌کنند و به نوعی در هر دو ماجراجویی و هیجان وجود دارد، که البته هیجان، تعلیق و ماجراجویی از مولفه‌هایی پراهمیت در سفرنامه است.

نویسنده «بردامان آمستردام» در ادامه گفت: به عنوان یک نویسنده کودک در خود این را دیدم که می‌توانم یک سفرنامه بنویسم. چون من می‌توانم از اتفاقات ساده برای بچه‌ها، داستان و ماجرا بسازم.

این نویسنده در پاسخ به این پرسش که آیا همه اتفاقات و وقایع این سفرنامه حول یک مضمون و یا جریان شکل گرفته یا خیر گفت؟ سفرنامه خط پیرنگ اصلی ندارد و همانطور که روی جلد آمده یک روز نوشت از ۶ ماه زندگی در آمستردام است، به طبع در این شش ماه اتفاقات مختلف و متنوعی افتاده است، پس نمی‌توان انتظار داشت که همه اتفاقات حول محور و یک موضوع باشند.

وی افزود: در واقع من در این ۶ ماه سعی کردم خود را آزاد بگذارم تا در موضوع خاصی محدود نشوم و بتوانم شرایط زیسته ملموس و بافت زندگی واقعی‌تری از آمستردام را در سفرنامه خود داشته باشم.

«بردامان آستردام»؛ روایت مواجهه با اقشار فرودست در هلند

این نویسنده در تفاوت سفر خود با سفرهایی چون توریستی و تحصیلی گفت: تفاوت این سفرنامه با سفرهای دیگر این است که در هر سفر با توجه به اینکه شخص به چه هدفی به کشور مورد نظر سفر کرده ممکن است با طبقه یا قشر خاصی در ارتباط باشد، مثلاً کسی که سفر تحصیلی می‌کند با قشر نخبگانی یک کشور در تعامل و تبادل است، اما ما در این سفر با اقشار مختلفی از مردم، خصوصاً اقشار فرودست و کف جامعه مواجه بودیم. با آدم‌های معمولی که که با مشکلات مختلفی از جمله مهاجرت و مصائب زندگی دست و پنجه نرم می‌کردند.

او همچنین درباره هدف خود از نگارش این سفرنامه گفت: هدف اصلی من این بود که به بطن زندگی مردم اهلند و آمستردام نزدیک شوم و چون من از دنیای قصه‌ها و کودکان می‌آیم، در این سفرنامه به دنبال قصه بودم به همین خاطر در پایان کتاب یک فرهنگ اشخاص و اعلامی را جانمایی کرده‌ام که منبعی است برای اشخاصی که در طول سفرنامه از آنها نام برده شده و در آن ارجاع داده‌ام به قصه‌های محبوب آدم‌ها، به این دلیل که معتقدم این قصه‌ها هستند که آدم‌ها را نشان می‌دهند.

ثقفی درباره نگاه غالب مادرانه در کتاب خود گفت: من قبل از انتشار کتاب، اثر را برای چند خواننده کتاب می‌فرستم تا نظر آنها را جویا شوم، آنها معتقد بودند که تجربیات این کتاب به شدت تنیده در نگاه مادرانه و تجربه مادرانگی است و با اینکه سفرنامه‌های زیادی خوانده بودن اما اینکه سفرنامه‌ای را از نگاه یک مادر به همراه دو فرزند در یک کشور بخوانند برایشان جالب بود و تازگی داشت.

وی اضافه کرد: تجربه سفرنامه نوشتن به شدت برایم جذاب بود اما مسئولیت خود را در ادبیات کودک بیشتر احساس می‌کنم، مگر اینکه اتفاق ویژه‌ای بیفتد و دوباره به سفری بروم که دوست داشته باشم درباره آن بنویسم.

این نویسنده با توجه به اینکه در طول سفر به صورت روزنوشت، یادداشت‌هایی خود را ثبت می‌کرده درباره ابزار نویسندگی خود افزود: من متن‌های خود را که به شکل روز نوشت در موبایل و یا لپ تاپ خود تایپ می‌کردم. هر صبح که از خواب بیدار می‌شدم وقتی فرزندانم هنوز از خواب بیدار نشده بودند، اتفاقات دیروز را می‌نوشتم. استفاده از این روش کمک می‌کند که نویسندگان برای ویرایش متن‌های خود با دست بازتری عمل کنند.