وطنی درباره چگونگی شکلگیری ایده این مستند توضیح داد: تالاب بینالمللی میانکاله نه تنها یک محیط ایدهآل برای زندگی و زمستان گذرانی بیش از 90 گونه جانوریست، بلکه از گذشتههای دور محل زندگی و تامین معیشت بومیان میانکاله از طریق دامداری و صید بوده است. میانکاله مقصد پژوهشی با موضوع رودخانههای مازندرانی و زندگی اجتماعی پیرامون آن بود.
وی افزود: اهمیت تامین حق آب میانکاله به رودخانههای جنوبی مازندران، گلستان و دریای کاسپین وابسته است و از ترکیب آب رودخانه و دریا در تالاب میانکاله، خلیج گرگان و جزیره آشوراده، زیست بومی بینالمللی میانکاله شکل میگیرد. در ابتدا تمرکز من صرفا در مورد رودخانههای منتهی به تالاب و فاکتورهای آلاینده آب تالاب و خلیج گرگان بود، اما پژوهشهای گستردهتر، عوامل انسانی و اجتماعی را نیز به بحرانهای تالاب میانکاله اضافه کرد و سرانجام ایده اولیه توسعه پیدا کرد و برآیند تولید آن فیلمی با عنوان «لب شور» شد.
کارگردان مستند «لب شور» درباره پروسه تولید این مستند گفت: شروع پژوهش فیلم از سال 1401 شروع شد. در این مدت سفرهای مختلفی به میانکاله، جزیره آشوراده و شهرهای پیرامون آن داشتم. هدف، تولید یک فیلم مستقل بود، اما شرایط تولید و هزینههای سنگین مراحل فیلمبرداری نیاز به مشارکت و حمایت داشت. وقتی موضوع فیلم را با آقای حمیدیمقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی مطرح کردم، به دلیل اهمیت زیست محیطی و جذابیت سوژه و قصهای که در روایت و ساختار فیلم بود، اعلام حمایت کرد و فیلم با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در فاصله زمانی بین 1401 تا 1403 تولید شد و در بخش مسابقه فیلمهای نیمه بلند جشنواره هجدهم سینماحقیقت حضور دارد.
وی ادامه داد: مهمترین وجه مستند «لب شور»، شیوه روایت و قصهای است که فیلم به روایت آن میپردازد. استفاده از یک چالش واقعی که شخصیت اصلی فیلم با آن درگیر بود و گسترش آن در روایت فیلم به عنوان یک نقطه عطف در ساختار این مستند است. جذابیت بصری شخصیت اصلی فیلم و دیگر شخصیتها هر کدام به نوبه خود نیز نقاط عطفی در بخشهای مستند «لب شور» هستند.
جواد وطنی درباره حضور در جشنواره «سینماحقیقت» بیان کرد: هرچند سالهای گذشته و با مستندهایی با موضوع تاریخ در بخش رقابتی «سینماحقیقت» حضور داشتم، اما تجربه فیلم آخرم به دلایل اهمیت تنش آبی در ایران اتفاق مهمتری است. جشنواره «سینماحقیقت» یک چالش در سینمای مستند، با رویکرد ملی و بینالمللی و چالش در رقابت و کیفیت فیلمهای منتخب است.
این مستندساز درباره سختیهای تولید و اهمیت مستند محیط زیستی گفت: تفاوت ثبت تصویری از حیات وحش و جامعه انسانی در گریزپذیر بودن جانوران و زیستمندان حیات وحش است. به همین دلیل صبوری و مدت زمان تولید بیشتر از تولیداتی است که محاسبه محور است. بودن در گرما و سرما، اختفاء طولانی مدت برای شکار تصویری و ضبط درست صدا و تصویر، جلسات فیلمبرداری را افزایش میدهد و نیاز به تجهیزات پیشرفته تصویری و لنزهای گرانقیمت دارد که خرید آن برای تهیهکننده در شرایط کنونی به صرفه نیست و اجاره کردن آن نیز بودجه ویژهای لازم دارد و با برآوردهای مندرج در قراردادها سازگار نیست و نیاز به تجدیدنظر دارد. بحرانهایی که در بخش محیطزیست وجود دارد به دلیل اهمیت و ارتباط آن در سلامت جوامع انسانی است و در صورت آلایندگی محیط زیست، سلامت جامعه نیز با چالش روبرو میشود. بنابراین لازم است تا به صورت پیوسته مستندهایی با هدف هشدار و آموزش تولید شوند.
جواد وطنی در پایان درباره اوضاع و احوال سینمای مستند گفت: اوضاع و احوال امروز سینمای مستند خوب نیست. سینمایی که جستجوگر و مشاهدهگر است تا واقعیتهایی را در شکل حقیقت بگوید، با بحران مواجه است. اکثریت اعضای کارگردانان مستند و تهیهکنندگان این بخش با چالشهای بیکاری و کمکاری دست و پنجه نرم میکنند و برآوردهای تولید به ویژه در تولیدات تلویزیونی بسیار پایین است و با تورم روزافزون جامعه سازگاری ندارد.