محمد طاهری خسروشاهی روز پنجشنبه در گفتوگو با ایرنا، اظهار کرد: اشعار دیوان حضرت فاطمه(س) در دوران حیات پیامبر، دارای مضامین با نشاط و امید آفرین و اشاراتی به شیرینی حیات طیبه ایشان و ذکر نام مبارک حسنین (ع) است ولی بخش دوم دیوان مربوط به دوران بعد از وفات پیامبر و ماجرای غصب فدک و تظلم رفته بر ایشان است.
در عظمت مقام و علّو جایگاه برجسته دردانه خلقت، حضرت فاطمه زهرا (س) همین بس است که امام حسن عسکری (ع) فرموده اند: ما حجت خدا بر مردم هستیم و فاطمه حجت خدا بر ما است» یعنی امامت و پیامبری پایین تر از مقام حضرت فاطمه زهرا (س) است.
وی افزود: بر اساس متون اسلامی و روایات موثق، حضرت زهرا (س) ام الأئمه است. اُم در لغت یعنی اصل و ریشه و این مقام مادر بودن صرفا جنبه جسمانی ندارد بنابراین ایشان اصل و ریشه کمالات همه معصومین (ع) و مادر حقیقی همه انسانها و حتی نزدیکتر از مادر طبیعی به ما است.
وی ادامه داد: ما در زیارت معصومین (ع) به فرزندان فاطمه (ع) خطاب میکنیم در حالی که خود فاطمه(س) از آنها هم بالاتر است و در زیارات منتسب به ائمه اطهار(ع) به ایشان عرض میکنیم که پدر و مادرم به فدای شما باد بنابراین انسان زمانی میتواند پدر و مادرش را فدای کسی کند که آن کس نزدیکتر از پدر و مادر به انسان باشد و حقش از پدر و مادر عظیم تر است.
طاهری تاکید کرد: وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا (س) یکی از عظیمترین نعمتهای الهی برای انسانها است که هم مسئولیت آور بوده و هم باید به خاطر آن به ذوق و شوق و گریه درآمد و یکی از وجوه مهم شخصیت تابناک آن حضرت، تماشای باغ حسن ایشان از جنبه ادبی است.
وی ادامه داد: سابقه ادبیات تعزیه در ایران، باید از متون ایران قبل از اسلام ریشه یابی شود و آنچه قطعی است این است که تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق مشخص نبوده و برخی با باور به ایرانی بودن این نمایش آیینی، پاگیری آن را به ایران پیش از اسلام از جمله یادگار زریران و سوگ سیاوش؛ پهلوان داستانهای ملی ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینهساز شکلگیری آن دانستهاند.
وی با بیان اینکه برخی پژوهشگران، پیشینه تعزیه را به آیینهایی چون مصائب میترا بازمیگردانند، گفت: برخی گمان می کنند که اثر مهم یادگار زریران نمایشنامهای بوده که توسط آوازخوانهای دوره گرد، اجرا میشده و برخی از ایران شناسان معتقد هستند این منظومه، آوازی برگرفته از عزاداری پسر بر بالین پدر است اما تماشای باغ حسن حضرت فاطمه (س) از جنبه های مهم حیات طیبه ایشان بوده و نگاه به زندگانی ایشان از بعد ادبی و جنبه شعری، متاسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
این پژوهشگر اظهار کرد: بهار سال ۱۳۸۲ توفیق زیارت حرم حضرت زینب کبری (س) نصیبم شد و یکی از دلمشغولیهای من در آن سفر زیارتی، دیدار از کتابفروشی های قدیمی شهر تاریخی دمشق بود. یک شب خاطره انگیز را هم که در حلب به سر بردیم، توفیق شد تا از کتابفروشی های این شهر دیدار کنیم. در همین سفر محل اقامت ما در نزدیکی های بازار تاریخی دمشق و نزدیک حرم حضرت رقیه (س) بود و در بازار حمیدیه یک کتابفروشی قدیمی بود که چند کتاب از جمله دیوان حضرت فاطمه زهرا (س) را خریدیم.
وی گفت: یکی از خاطرات ناگفته درباره عرفان پژوه نامدار ایران و آذربایجان، زنده یاد منوچهر مرتضوی، دیدار شگفت ایشان، با اسلام شناس فقید فرانسوی، لویی ماسینیون در یکی از روزهای بهاری سال ۱۹۶۰ میلادی در حومه شهر پاریس و موسسه تتبّعات اسلامی (دفتر کار ماسینیون) است که در این دیدار باصفا، گفت و گوی صمیمی این ۲ چهره تابناک مطالعات اسلامی و ایرانی، دامنه سخن ناخودآگاه به ساحت قدسی حضرت فاطمه زهرا (س) کشیده می شود و یکی از خاطرات شگفت مرحوم استاد مرتضوی رقم می خورد.
طاهری ادامه داد: استاد مرتضوی نقل میکند: خاطره آخرین دیدارم با لویی ماسینیون، در آغاز فصل تابستان که هنوز طراوت بهار نشاطانگیز محسوس و هوای عطرآگین کوی و برزن و بیشهها و بوستانهای پاریس فرحبخش و بادگلبیز بود، پس از چهل سال در برابر چشم دل مجسم است. در این دیدار ( سوم ژوئیه ۱۹۶۰ میلادی ) در موسسه تتبعات اسلامی، دفتر کار ماسینیون، پس از گفتگوی نسبتاً کوتاهی درباره مسائل خصوصی و متفرقه و طرح ملاحظاتی در مورد بعضی نکات مربوط به مصطلحات فنی عرفان طبق معمول دامنه سخن به عشق و شوق و شهود کشید. ماسینیون با شوق و هیجانی که ظاهراً هنگام سخن گفتن درباره مسائل مورد علاقه خود داشت درباره ماهیت عشق و جذبه و جهات فطری و شهودی و معرفتالنفسی اشاراتی کوتاه و بلیغ کرد.
وی افزود: استاد ادامه میدهد: اگرچه مجال تنگ بود پرسیدم « آیا ممکن است سوال کنم جولان اندیشه و توجه استاد اکنون در کدام عرصه یا عرصههاست؟» پاسخ ماسینیون غیر قابل پیشبینی و حدس و گمان بنده بود و گفت مدتهاست به حضرت فاطمه میاندیشم، دختر پیغمبر اسلام. شخصیت استثنایی او مرا تحت تاثیر قرار می دهد و ابعاد شخصیت و صفاتش شگفتآور و شوقانگیز میکند. عمر کوتاه و دشواریهای زندگی پر نشیب و فراز او شامل نکات باریک و حاکی از نیروی فوقالعادهی بالقوهای است که تاثیرش در نشأت و جریان بعضی حوادث و مسائل آن زمان و تاریخ اسلام نباید مورد غفلت باشد. حدود و میزان این تاثیر و ارزش ویژگیهای فاطمه هنوز نیاز به بررسی و تأمل فروان دارد.
وی تاکید کرد: بیگمان سیر اندیشه و امعان نظر و جولان علمی و شوقی در چنین فضاهای بیکران و عرصههای پرمخاطره پیش و بیش از هر چیز خود سلوکی عارفانه و موهبت و همتی مجذوبانه محسوب میشود.