به گزارش ایرنا از این رسانه تحلیلی، سیاست خارجی ایالات متحده در فضایی میان نظم قدیمی و نظمی که هنوز زوایای آن کاملا آشکار نیست، گرفتار شده است.
فارن افرز افزود: پیروزی دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا در انتخابات سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۳) بسیاری را در واشنگتن متوجه این واقعیت کرد که به رغم پیشفرض نخبگان سیاسی مبنی بر وجود اجماع غیرقابل انکار در مورد سیاست خارجی، بسیاری از آمریکاییها مفروضاتی را که دههها سال رویکرد ایالات متحده به جهان را شکل داده بود، زیر سوال بردند.
در ادامه این تحلیل آمده است: انتخاب مجدد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ (۱۴۰۳) نشان داد اجماع قدیمی واشنگتن در مورد سیاست خارجی از بین رفته و حفظ نظم بین المللی تحت حمایت هژمونی نظامی آمریکا، بدون توجه به هزینه ای که باید آمریکایی ها برای آن بپردازند، دیگر ارزشمند نیست.
در بخشی از این مقاله آمده است: باید به این نکته توجه داشت که رویکرد «نخست آمریکا» که از سوی ترامپ و متحدانش مطرح می شود به هیچ عنوان جایگزین مناسبی برای روند قدیمی سیاست خارجی آمریکا نیست، زیرا آنچه ترامپ ارائه می دهد در واقع «انزواگرایی» نبوده و بلکه «یکجانبه گرایی تهاجمی» است، مفهومی که بری پوزن تحلیلگر علوم سیاسی، آن را «هژمونی غیرلیبرال» می نامد. در این نوع رویکرد شاهد چشم اندازی از ایالات متحده خواهیم بود که این کشور بدون قید و شرط و بدون شرمندگی تنها منافع خود را در نظر خواهد گرفت.
فارن افرز شعار «نخست آمریکا» ترامپ را به عنوان پوششی رنگ آمیزی شده بر روی انترناسیونالیسم لیبرال قدیمی ایالات متحده توصیف کرده و نوشت: این رویکرد نیز نه برای آمریکایی ها و نه برای اکثر کشورها و مردم جهان، سودمند نیست.
در بخش دیگری از این مقاله به دنیای چندقطبی آینده با حضور کشورهایی مانند چین اشاره شده و آمده است: ایالات متحده باید به جای تلاش بیهوده و پر هزینه برای جلوگیری از چندقطبی شدن جهان، منافع خود را در واقعیت دنیای جدید تضمین کند. چالشهایی که ایالات متحده در سطح جهانی با آن مواجه است - از جمله تغییرات آب و هوایی، مهاجرت غیرقانونی، هوش مصنوعی غیرقانونی، اشاعه هستهای، بیثباتی سیاسی، و همهگیریها - نیاز به همکاری جهانی دارد و نمی توان آنها را از طریق نظامی حل کرد.
فارن افرز در بخش پایانی این مقاله چالش اصلی سیاسی دیگر ایالات متحده را، اصلاح تصور اشتباه از دیپلماسی در نظر واشنگتن توصیف کرده و نوشت: این ایده که «سیاست خارجی که به دیپلماسی امتیاز بدهد، ضعیف است» ناشی از یک سوء تفاهم است. آمریکایی ها باید بین صداقت و فساد، مسئولیت پذیری و همدستی، مصونیت از مجازات و حاکمیت قانون یکی را انتخاب کنند و انتخاب گزینه های درست نیازمند شجاعت سیاسی واقعی، رهبری و ائتلافسازی است. اما در نهایت، این تنها راه برای تضمین آینده ایالات متحده و جهانی امن تر، مرفه تر و آزادتر است.