شناسهٔ خبر: 70101830 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش و گفت و گوی اختصاصی کارگردان با دانشجو|

نمایش «گاراژ» و خانواده ای از جنس مقاومت

نمایش (گاراژ) اثر راه یافته به نوزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، به کارگردانی کیانوش ایازی و نویسندگی کیانوش ایازی و عرفان پورمحمدی و تهیه کنندگی امیرحسین شفیعی از پنجم آذر ماه در تالار مولوی به روی صحنه رفته و مخاطبان را به تماشای روایت قصه خانواده ای در دل جنگ از زبان پدر خانواده دعوت می‌کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، کیانوش ایازی، کارگردان اثر در پاسخ به این سوال که گاراژ از کجا آغاز شده، گفت: «گاراژ» قصه ای ۴ ساله دارد که در ابتدا توسط عرفان پورحسینی دیالوگ نویسی شد و بعد از آن چند بار بازنویسی شد و متن روز به روز دچار تغییر شد تا به اینجا رسید.

در طی این ۴ سال گاراژ دوبار به جشنواره فجر فرستادم و دو دوره نیز به جشنواره مقاومت ارسال کردم و همیشه تایید میشد ولی به این دلیل که من درگیر کار دیگه ای می شدم فرصت حضور پیدا نمی‌کردم و به واسطه سنگینی فضا و صحنه و بحث طراحی صحنه و  لباس و کاراکتر ها مجبور شدم زمان بیشتری بگذارم برای اینکه بشود نمایش را در حالت ایده ال تری به اجرا درآورد و قسمت شد امسال گاراژ را اجرای عموم برویم و بعد در جشنواره مقاومت به روی صحنه ببرم.

داستان در ذهن پدر است

ایازی در وصف خانواده گفت: هیچ چیز مهم تر از خانواده نیست و ما این رو بیان کردیم که درگیری های درون خانوادگی و جنگ نمیتواند انسجام خانواده را از بین ببرد. 

ایازی درباره پدر خانواده بیان کرد: آقا مرتضی پدر یک خانواده ای جنوبی است که دو سال بعد از آغاز جنگ خانواده را به تهران می‌برد که از جنگ در امان باشد در حالی که خودش در دیالوگی بیان می‌کند «من پاهایم لرزید و ترسیدم و شما را بهانه کردم» حالا بعد از سالها که عذاب وجدان گرفته که چرا آنجا را  ترک کرده، برمیگردد به خانه پدری که جبران کند اما در اثر موشک باران کل خانواده در گاراژ محبوس می‌شوند. اما نکته ای که وجود دارد اینکه داستان در گوش و ذهن پدر می‌گذرد و به همین دلیل نشانه هایی از گوش و سمعک در اجرا وجود دارد.  وی ادامه داد: به خاطر اینکه فضای این کار در ذهن پدر اتفاق می‌افتد صحنه هایی در اجرا می‌بینیم که در واقع واقعیت ندارد و ساخته ذهن پدر است.

 

نمایش «گاراژ»؛  خانواده ای از جنس مقاومت

ما شعار نمی‌دهیم!

خانواده در گاراژ محبوس شده و طبیعتا متشنج هست اما روایت (گاراژ) متفاوت است و این تفاوت را کارگردان اینگونه بیان کرد: در طول کار هرجا که پدر می‌گفت همه حالشان خوب است خانواده می‌گفتند ( ها ) به نشانه تایید و بله، اما در اصل این نیست و آنها می‌جنگیدند که خوب باشند و این جنگیدن برای خوب بودن در لایه لایه متن دیده می‌شود.

ایازی در توصیف نحوه بیان متفاوت گاراژ گفت: حتی شیوه پرداخت به قصه نیز در اجرا متفاوت است و به همین دلیل مورد استقبال واقع شده است. ما شعار نمی‌دهیم، ترکیبی از حرفهای قدیم و جدید را در کنار هم ایجاد می‌کنیم. فضای گاراژ برای من چند وجهی بود از سویی فرار پدر را روایت می‌کردیم و از سویی دغدغه مهاجرت پسر جوان به قصد فرار. ما فرار، مهاجرت، خانه، خاک، دفاع کردن و خانواده را در کنار هم قرار دادیم تا بتوانیم مخاطب را درگیر کنیم و اضافه بر آن در فضای صحنه و لباس هم تلاش خودمان را کردیم که کار را تکمیل کنیم.

کیانوش ایازی تغییر در جشنواره مقاومت را فوق العاده نامید 

ایازی کارگردان گاراژ، که با همین اثر در جشنواره تئاتر مقاومت حضور پیدا کرده گفت: اجرای عموم در جشنواره مقاومت در این دوره ایده فوق العاده ای بود. اینکه ما می‌خواستیم کاری چنین پر زحمت را فقط برای یک یا دو اجرا داوری به نمایش بگذاریم و تجهیزات و وسایل را بیاوریم و ببریم کار بسیار سختی بود اما زمانی که اجرا عموم می‌شود، تکرار روزانه اجرا و به نمایش گذاشتن برای مخاطبان به کیفیت کار کمک می‌کند و کار پخته تر خواهد شد و اینها از زحمات دبیرخانه و دبیر جشنواره مقاوت هست و من از عوامل این اتفاق تشکر میکنم. این رویکرد باعث دوگانه شدن اجرای ما شد، هم در جشنواره حضور داریم و هم اجرای عمومی خواهیم داشت که خداراشکر با استقبالی چشمگیر از مخاطبان مواجه شدیم.

نمایش «گاراژ»؛  خانواده ای از جنس مقاومت

فضای تئاتر نیاز به فیلتر شدن دارد

ایازی در ارتباط با دنیای این روزهای تئاتر افزود: فضای تئاتر خیلی چیزهای عجیبی داخلش هست ولی ای کاش لاقل یک ذره متن‌های قدرتمند و دغدغه مندتر به روی صحنه ها ببرند. کار کردن در تئاتر اینگونه است که اگر به مخاطب احترام بگذارید به شما احترام می‌گذارد، چه در کارگردانی چه در بازی چه در طراحی این احترام متقابل است. تجربه بزرگی برای من شد که این اجرا بدون تبلیغ جلو رفت و مخاطب را نیز جذب کرد.

وی در ادامه افزود: زمانی که مغازه می‌زنند پروانه کسب می‌خواهد اما چطور در  تئاتر اینگونه نیست. نمی‌شود یک نفر با یک نمایشنامه خوانی خود را تئاتری بنامد، در اینجا هم باید همان فیلترها وجود داشته باشد که متوجه شوند دارند کجا می آیند. در تئاتر جای پای بزرگان است و حرف های مهمی در آن زده شده و ای کاش بچه ها با کاراهای کیفیت بالاتری اجرا داشته باشند و امیدوارم چراغ تئاتر همیشه روشن باشد و هر کسی به هرشکلی کار می‌کند من طرفدارش هستم.

نمایش «گاراژ»؛  خانواده ای از جنس مقاومت

بدون تبلیغ مخاطب را آوردیم

ایازی درباره گاراژ گفت: ما روابط عمومی و رسانه نداریم و نکته جذاب این بود که مخاطب مخاطب را به اجرای ما آورد و در شب های اجرا با سالن های پر مواجه شدیم و این برای من بسیار قوت قلب هست و به روزهای آینده نیز امیدواریم و ما با آغوش باز و عشق منتظر مخاطبان در ادامه شبهای اجرا هستیم که به تماشای اجرا بنشینند. زحمات بچه های تئاتر تنها با نگاه مخاطب دیده و جبران می‌شود اگر مخاطب نباشد عملا تئاتر هیچ جونی ندارد و ما هر روز با عشق آنها به روی صحنه می رویم.

خبرنگار: امیرحسین پورزاد