جماران نوشت: یدالله سعدی ناشر آثار استاد محمدرضا حکیمی (انتشارات دلیل ما) در مطلبی که برای پایگاه خبری جماران ارسال کرده، آورده است:این جانب به مناسبت مطرح شدن ابلاغ قانون حجاب به دولت، یاد خاطره ای از مرحوم استاد محمدرضا حکیمی افتادم که اگر دوستان بخواهند به نظریات امام هم توجه کنند، شاید راهگشا باشد.
استاد فرمودند: «در اوایل انقلاب امام بیانیه ای صادر کردند که باید خانم ها با حجاب وارد ادارات بشوند، چون اوایل پیروزی انقلاب بود و هنوز بعضی از خانمها بدون حجاب به ادارات وارد می شدند.»
استاد حکیمی فرمودند: من وقتی این بیانیه را از امام شنیدم، با شهید مرتضی مطهری تماس گرفتم و گفتم: آقای مطهری! ما قرارمان با امام این نبود. حالا کجا نوبت حجاب بود؟ ما به مردم وعده اجرای عدالت دادیم.
استاد مطهری فرموده بودند که «من هم نظرم همین است. زود بود که امام این مسئله را اعلام کند.»
استاد حکیمی فرمودند: ظهر روز بعد دیدم راننده شهید مطهری جلوی درب منزل ماست. گفتند استاد داخل ماشین هستند، فرموده اند بیایید به اتفاق برویم قم خدمت امام.
من همراه استاد مطهری موقعی به قم رسیدیم که امام برای نماز مغرب رفته بودند. گفتند فردا صبح برای دیدار امام تشریف بیاورید.
فردا صبح من نرفتم. شهید مطهری رفتند محضر امام و موضوع را با امام طرح کردند و گفته بودند که آقای حکیمی نظرش این است و من هم با نظر آقای حکیمی موافقم.
امام فرموده بودند: من بیان حکم شرعی را کردم، اگر قابل اجرا نیست، اجرا نکنید.
بنده برای نقل این خاطره، چون نام شهید مطهری مطرح شده بود، با دکتر علی مطهری تماس گرفتم که ببینم اگر از این موضوع اطلاع دارند، چون می خواهم این خاطره را نقل کنم، با آقایان هم مشورت کرده باشم.
دکتر مطهری فرمودند: این دیدار موضوع حجاب را من هم در یادداشت های شهید مطهری دیده ام.
جماران نوشت: یدالله سعدی ناشر آثار استاد محمدرضا حکیمی (انتشارات دلیل ما) در مطلبی که برای پایگاه خبری جماران ارسال کرده، آورده است:این جانب به مناسبت مطرح شدن ابلاغ قانون حجاب به دولت، یاد خاطره ای از مرحوم استاد محمدرضا حکیمی افتادم که اگر دوستان بخواهند به نظریات امام هم توجه کنند، شاید راهگشا باشد.
استاد فرمودند: «در اوایل انقلاب امام بیانیه ای صادر کردند که باید خانم ها با حجاب وارد ادارات بشوند، چون اوایل پیروزی انقلاب بود و هنوز بعضی از خانمها بدون حجاب به ادارات وارد می شدند.»
استاد حکیمی فرمودند: من وقتی این بیانیه را از امام شنیدم، با شهید مرتضی مطهری تماس گرفتم و گفتم: آقای مطهری! ما قرارمان با امام این نبود. حالا کجا نوبت حجاب بود؟ ما به مردم وعده اجرای عدالت دادیم.
استاد مطهری فرموده بودند که «من هم نظرم همین است. زود بود که امام این مسئله را اعلام کند.»
استاد حکیمی فرمودند: ظهر روز بعد دیدم راننده شهید مطهری جلوی درب منزل ماست. گفتند استاد داخل ماشین هستند، فرموده اند بیایید به اتفاق برویم قم خدمت امام.
من همراه استاد مطهری موقعی به قم رسیدیم که امام برای نماز مغرب رفته بودند. گفتند فردا صبح برای دیدار امام تشریف بیاورید.
فردا صبح من نرفتم. شهید مطهری رفتند محضر امام و موضوع را با امام طرح کردند و گفته بودند که آقای حکیمی نظرش این است و من هم با نظر آقای حکیمی موافقم.
امام فرموده بودند: من بیان حکم شرعی را کردم، اگر قابل اجرا نیست، اجرا نکنید.
بنده برای نقل این خاطره، چون نام شهید مطهری مطرح شده بود، با دکتر علی مطهری تماس گرفتم که ببینم اگر از این موضوع اطلاع دارند، چون می خواهم این خاطره را نقل کنم، با آقایان هم مشورت کرده باشم.
دکتر مطهری فرمودند: این دیدار موضوع حجاب را من هم در یادداشت های شهید مطهری دیده ام.